سه گونه مواجهه غرب با دنیای اسلام از نگاه رهبر انقلاب
خاستگاه غرب شناسی رهبر معظم انقلاب، نه صرفا کتاب های مربوط به غرب، بلکه تجربۀ واقعیت غرب در سطح کلان رهبری بوده است. در این رویکردِ متفاوت از غرب شناسی و عرضۀ آن به سنت های الهی در قرآن، ایشان به سه عنصر واقعی در ارتباط غرب با ما مطرح می کنند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، خاستگاه غربشناسی رهبر معظم انقلاب، نه صرفاً کتابهای مربوط به غرب، بلکه تجربه واقعیت غرب در سطح کلان رهبری بوده است.
در این رویکردِ متفاوت از غربشناسی و عرضۀ آن به سنتهای الهی در قرآن، ایشان به سه عنصر واقعی در ارتباط غرب با ما مطرح میکند.
یعنی غرب با دنیای اسلام سه گونه مواجهه دارد:
مواجهه اول، مواجهه ارعاب و ایجاد ترس:
دنیای استکباری توانایى رسیدن به اهداف خود را ندارد، ولی کار خود را با تشر زدن پیش مىبرند.
آیتالله العظمی خامنه ای میگویند که «هیاهوى دشمنان زیاد است.
هنر ابرقدرتها، همین تشر زدن و هیاهو کردن است.
کسانى که از رموز کار مطّلع نیستند، خیال میکنند اینها با انگشت خودشان میتوانند همه زمین را زیرورو و کنفیکون کنند؛ اینطور نیست.» «هیبت ابرقدرتىِ ابرقدرتها، همیشه بیشترین مشکلات آنها را در دنیا حل مىکرده و مىکند.
در حقیقت، قدرت و سلاح و پول و سیاست و عقلشان، به مراتب کمتر از هیبتشان است.
این هیبت آنهاست که همه را مىترساند و جرأت نمىکنند در مقابل آنها بایستند.
آیتالله العظمی خامنه ای در جاهای مکرر از بیانات خود به عنصر تهدید، تطمیع، و اینکه کار دشمن ایجاد دلهره و اضطراب و نگرانی است، اشاره میکند:
کار دشمن دلهره افکندن است.
کار دشمن این است که دلهره بیندازد، بترساند، ناامید کند؛ این کار دشمن است، کار شیطان است؛ مال امروز هم نیست، همیشه بوده؛ در طول تاریخ و در طول تاریخ اسلام.
إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطانُ یُخَوِّفُ أَولِیاءَهُ -[آیهی] قرآن است- این، شیطان است که دوستان و پیروان خودش را میترساند؛ فَلا تَخافوهُم وَ خافونِ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ؛ [خدا میفرماید] شما که مؤمن هستید، از اولیای شیطان، از پیروان شیطان، از قدرتهایی که قدرتهای شیطانی هستند نترسید؛ از من بترسید، از انحراف از صراط مستقیم بترسید.
مواجهه دوم، مواجهه اذلال و تحقیر:
آیتالله العظمی خامنهای در نسبت بین غرب با ما تأکید میکنند که استعمارگران از قرنهای شانزده و هفده که وارد سرزمینهای شرق از جمله سرزمینهای اسلامی شدند، برای اینکه بتوانند کاملًا کمند اسارت را به دست و پای این ملتها ببندند و آنها را اسیر خود بکنند، شروع کردند آنها را نسبت به گذشته خود، نسبت به داشتههای خود، نسبت به مذهب خود، نسبت به آداب خود و نسبت به لباس خود بدبین کردن.
پر واضح است که وقتی یک کشوری همه چیز خود را از دست داد و از درون تهی شد، استعمار انگلیس بهراحتی میتواند بر همه چیز او نفت او، ارتش او، دارائی او، دستگاه سیاسی او تسلط پیدا کند.
این ضد عزت ملی است.
حکومتهای دیکتاتوری وابسته و فاسد، ملت ایران را از اریکهی عزت فرود آوردند؛ نه علم او را توسعه دادند، نه دنیای او را درست کردند، بلکه آخرتش را هم از او گرفتند و لباس اسارت بر او پوشاندند.
وقتی یک چنین روحیهای در میان مردمی حاکم شد، دستگاه سیاسی آن کشور و آن ملت هم به طور طبیعی در مقابل مردم خود درنده و گرگ خونخوار، اما در مقابل دشمنان مثل برهی رام خواهد بود.
یکی از اساسیترین نعمت هایی که انقلاب اسلامی به ما ملت ایران عطا کرد، احساس عزت بود.
آن روزی که امام خمینی ره علناً فرمودند که «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»، اوج اقتدار سیاسی و نظامی آمریکا در دنیا بود.
امام خمینی همین حس عزت را به مردم برگردانید.
مواجهه سوم، مواجهه اغوا و فریب: «استکبار جهانى جز با اغواى افکار عمومى نمىتوانند کار خود را پیش ببرند».
به بیان دیگر، مشى اساسى استکبار در جهان امروز چیزی جز فریب و «گلآلود کردن آب» نیست.
اساسا «بزرگترین جرائم استکبار جهانى این است که دروغگویى، فریب، تقلب و باطلگرایى را، با رفتار خود در دنیا توسعه و رشد مىدهد و ترویج مىکند».
آیتالله العظمی خامنهای به این نکته از نظام استکباری اشاره می کنند که آنها از شیوه توجیه جنایت و پوشاندن لباس خدمت به جنایت، بهطور متعارف و معمول در همه زندگیاش استفاده میکند.
یادداشت از: حجتالاسلام حبیب الله بابایی، رئیس پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
انتهای پیام/