دستیابی به سازو کار جدید همکاری با آژانس، ضرورتی انکار ناپذیر بود
«سید عباس عراقچی» وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران و «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه ۱۸ شهریور با میانجیگری مصر درباره «نحوه تعامل فنی دو طرف در وضعیت جدید» به توافق دست یافتند.

به گزارش مشرق، «اسماعیل بقائی» سخنگوی وزارت خارجه ایران در گفتوگو با خبرگزاری «صداوسیما» با اشاره به گفتوگوهای وزیر امور خارجه ایران و مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد: «ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره نحوه تعامل در وضعیت جدید، متعاقب حملات غیرقانونی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه تاسیسات هستهای صلحآمیز کشورمان به تفاهم رسیدند.»
پس از اعلام این خبر توسط سخنگوی وزارت خارجه، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در توییتی، ضمن تایید گزارشهای منتشر شده درباره نهاییشدن «شیوهنامه تعامل ایران و آژانس» با اعلام این توافق، آن را «گامی مهم در مسیر درست» توصیف کرده بود.
کلید خوردن فعالسازی مکانیسم اسنپبک توسط سه دولت اروپایی، زنگ خطری است که نیازمند تدبیری هوشمندانه است و هرگونه برخورد شعاری با این وضعیت نتیجه ای جز خسران و قرار دادن کشور در معرض تجاوزی جدید در پی نخواهد داشت.
هنوز هیچگونه خبری درباره جزییات این توافق منتشر نشده لذا هر گونه گمانه زنی در باره مغایرت این توافق با مصوبه مجلس اقدام ناصواب و نسنجیده ای است که باید با پرهیز از آن، کشتی طوفان زده پرونده هسته ای را به سلامت به ساحل نجات رساند.
ضمن اینکه سید عباس عراقچی در مصاحبه مطبوعاتی پس از امضای تفاهنامه جدید هرگونه مغایرت تفاهم جدید با مصوبه مجلس را تکذیب و به صراحت اعلام کرد: «گامهای عملی توافقشده برای اجرای پادمانها به طور کامل با قانون مجلس شورای اسلامی ایران منطبق است.»
به نظر میرسد فارغ از شعارهای بی فایده و هزینه ساز برخی جریانهای تندرو داخلی که حتی دستی از دور نیز بر آتش ندارند و متاسفانه بی اعتنا به شرایط خطیر کشور سخن میگویند و بی هیچ واهمهای از پاسخگو بودن برای کشور هزینه می تراشند، دستیابی به سازو کار جدید (مدالیته) همکاری با آژانس ضرورتی انکار ناپذیر بود و از این منظر باید قدردان دستگاه دیپلماسی کشور بود.
از منظر حقوقی نیز نمیتوان خردهای بر این تفاهم گرفت.
«تعلیق» توقف موقت یک عمل، قانون یا حکم است که بنا بر ضرورت و در صورت تغییر شرایط، می توان اجرای آن را موقتا به عهده تعویق انداخت.
مرجع تشخیص چنین امری نیز شورای عالی امنیت ملی است و به یقین عراقچی بدون مجوز این مرجع نمی توانست چنین تفاهمی را امضا کند.
از منظر سیاسی نیز باید اذعان کرد که شرایط جهان در دوره جدید ریاست ترامپ و جنگ افروزی رژیم صهیونیستی به گونه ای تغییر یافته اسراییل در ارتکاب جنایت و تجاوز با هیچ مانعی روبه رو نیست.
تهاجم به قطر، کشوری که دارای مناسبات اقتصادی گسترده با رژیم صهیونیستی و میزبان بزرگترین پایگان نظامی امریکا در منطقه است و واسطهای فعال برای پایان دادن به نسل کشی فلسطینی ها در غزه است، عملا نشان داد که قوانین بین المللی و اصول اخلاقی برای این رژیم ذرهای ارزش نداشته و برای تحقق اهداف خود هر جنایت و تجاوزی که صلاح بداند انجام خواهد داد.
مضافا اینکه، کلید خوردن فعالسازی مکانیسم اسنپبک توسط سه دولت اروپایی، زنگ خطری است که نیازمند تدبیری هوشمندانه است و هرگونه برخورد شعاری با این وضعیت نتیجه ای جز خسران و قرار دادن کشور در معرض تجاوزی جدید در پی نخواهد داشت.
اگرچه توافق جدید با آژانس می تواند امید به برون رفت از وضعیت فعال سازی مکانیسم اسنپیک را افزایش دهد ولی در حال حاضر نمی توان با قطعیت از عبور از این شرایط سخن گفت.
همکاری با آژانس یکی از سه شرط تروئیکای اروپایی برای عدم استفاده از مکانیسم اسنپبک مندرج در بند ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ بود.
با فرض قبول کشورهای مذکور با تعویق شش ماهه باید به این سوال پاسخ داد که بعد از پایان این مهلت تکلیف کشور چیست و سیاست گذاران کشور چه تدبیری برای برون رفت از این شرایط اندیشیده اند؟
به زبان صریحتر مردم منتظر تصمیمی خارق العادهای هستند که کشور را برای همیشه از حالت تعلیق خارج کرده و افقهای روشن را برای توسعه و رفاه ایران را در مقابل دیدگان آنان بگذارد.
امید به آینده را شکوفا کرده و جوانان را به ساختن ایرانی سرفراز تشویق و تحریض کند.
کشور نیازمند خروج از وضعیت «تنهایی» است و این مهم نیازمند ریل گذاری جدید در سیاست خارجی است.
کرارا گفته شده و گزاره کاملا صحیحی است که حتی برون رفت از وضعیت غیر قابل قبول اقتصادی کشور در گرو تصحیح راهبردهای سیاست خارجی است.
تاکید رهبری در دیدار با هیات دولت بر ضرورت خارج کردن کشور از "شرایط نه جنگ، نه صلح" رویکردی است که باید در دستور کار شورای عالی امنیت ملی قرار گیرد.
به عنوان کارشناسی با سابقه چهار دهه حضور در حوزه سیاست خارجی، من راهی جز «دیپلماسی» را برای تحقق دستور العمل (و نه رویکرد) رهبری نمی شناسم.
قبلا گفتهام که شرایط امروز ما با قبل از ۲۳ خرداد متفاوت است.
حتی شرایط ۲۳ خرداد با پیش از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ نیز تفاوتهایی دارد.
متغیرهای بسیاری تغییر کردهاند.
نمیخواهم دقیق بگویم که همه این تغییرات به ضرر ما بوده، هرچند در مواردی اینگونه است، اما واقعیت آن است که توازن ایجادشده پیش از هفتم اکتبر، به دلیل جنگ تقریباً دوساله غزه و تحولاتی که در غزه، لبنان و بهویژه سوریه رخ داد، به هم خورده است.
باید بپذیریم که بسیاری از متغیرها جابجا شدهاند و توازن قدرت نیز دچار اختلال شده است.
نادیده گرفتن این تحولات، چه از سر عمد و چه از روی سهو، کمکی به خروج از بحران نمیکند.
(ایرنا، ۲۵ تیر ۱۴۰۴).
اکنون اگر به موارد فوق تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی به قطر را نیز اضافه کنیم، عمق بحران را بیشتر و بهتر میتوان درک کرد.
در جریان حمله اسرائیل و آمریکا به کشورمان تعداد انگشت شماری از کشورهای جهان زبان به اعتراض گشوده و این تجاوز را محکوم کردند.
در حالی تنها ساعت و یا حتی دقایقی بعد از حمله به قطر تقریبا تمام کشورهای کوچک و بزرگ جهان این تجاوز را محکوم کردند.
این امر نمایانگر واقعیت های تلخی است که نمی توان به راحتی از آن عبور کرد.
درست است که حجم، تعداد و حتی بیان محکومیت تجاوز به قطر، تغییری در نیات شرورانه نخست وزیر رژیم اسرائیل نخواهد داد با این وجود از منظر افکار عمومی جهان و دیپلماسی این مقایسه را نادیده گرفت.
کشور نیازمند خروج از وضعیت «تنهایی» است و این مهم نیازمند ریل گذاری جدید در سیاست خارجی است.
کرارا گفته شده و گزاره کاملا صحیحی است که حتی برون رفت از وضعیت غیر قابل قبول اقتصادی کشور در گرو تصحیح راهبردهای سیاست خارجی است.
به نظرم خنثی کردن نیت شوم و پلید نتانیاهو که در جنگ ۱۲ روزه بر همگان اشکار شد، در کنار آمادگی کامل برای دفاع از سرزمین نیازمند ابتکاراتی است که لاجرم از مسیر دیپلماسی عبور می کند.
پیشنهاد می کنم در کنار گزاره «ایران به دنبال سلاح هستهای نیست و آن را شرعا حرام می داند» که هرچند لازم و ضروری است اما به «گفتار درمانی» تکراری تبدیل شده، به صورت رسمی و کاملا شفاف موارد زیر رااعلام کنیم:
ارائه تضمین قابل راستی آزمایی فعالیت صلح آمیز هسته ای بر اساس NPT از سوی ایران.
اعلام آمادگی برای "مذاکرات جامع با آمریکا و البته در سطح لازم و متناسب با شرایط و پیشرفت" با هدف حل مشکلات دو کشور که می تواند منتج به عادی سازی روابط گردد.
تضمین طرف مقابل برای پایبندی به مفاد توافق، عدم خروج تحت هیچ شرایطی و لغو کلیه تحریم های اولیه و ثانویه از سوی طرف مقابل.
روشن است تحقق موارد فوق نیازمند گفتگوهایی طولانی و عزم جدی دو طرف است.
با این وجود حداقل خروجی این رویکرد آچمز کردن اسراییل و تقویت طیف طرفداران دستیابی به توافق از طریق دیپلماتیک است که می تواند عنصر زمان را به نفع ایران تغییر دهد.
پاسخ به سوال دشوار چه باید کرد، نیازمند اجماع نخبگان دلسوز از یک سو و عزم حاکمیت به شنیدن سخنان آنهاست.
اجماع ملی با حرف درمانی امکان پذیر نیست باید رویکردها نسبت به حقوق ملت مندرج در قانون اساسی تغییر کند.
ایران عزیز ملک مشاع ۹۰ میلیون ساکنان این سرزمین کهن است.