خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

پنجشنبه، 20 شهریور 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

گُل کرد آفتابِ محمد (ص)، پایانِ انتظارِ شب این است

مهر | فرهنگی و هنری | پنجشنبه، 20 شهریور 1404 - 07:52
محمد مرادی به مناسبت ولادت پیامبر مهربانی و رحمت حضرت محمد (ص)، شعر تازه‌ای سروده است.
محمد،ِ،رحمت،مرادي،لب،اوست،ست،شعر،برد،رسيده،مستيم

به گزارش خبرنگار مهر، محمد مرادی به مناسبت ولادت پیامبر مهربانی و رحمت حضرت محمد (ص)، شعر تازه‌ای سروده است.
در ادامه شعر مرادی را با هم می‌خوانیم؛
*
گُل کرد آفتابِ محمد (ص)، پایانِ انتظارِ شب: این است
خورشید آمده‌ست و سیاه است!
احوال خاکیان؟
عجب این است
آن جلوه‌ی بدیع رسیده ست، در باز کن ربیع رسیده ست
عودی بسوز و پنجره بگشا!
بابِ «جمادی» و «رجب» این است
روزی که پادشاه دو عالم، دستی کشید بر گِلِ آدم
جبریل گفت: آی ملایک!
جَدّ ِ رسولِ منتخب: این است
پیوندِ آسمان و زمین: اوست، در واژه‌ها ستوده‌ترین: اوست
او را خدا صدا زده: احمد!
یعنی که بهترین لقب: این است
آئینه‌ی تکثّرِ «لولاک»، تعبیر آفرینش افلاک
ای مردگانِ «نیست»!
بدانید!
«هستید» اگر کنون، سبب این است
مادر: گلِ سلاله‌ی حورا، اصلِ پدر: تجسّم تقوا
فرزند رکن و مروه و بطحا؛ ای هیچ‌زاده‌ها!
نسب این است
نامش زلالِ زمزم و کوثر، عطرش بهار دلکشِ قمصر
در شام‌های تیره‌ی تاریخ، ماهِ تمامِ نیمه‌شب: این است
گیسوش: سوره‌سوره قرنفل، لب‌هاش: آیه‌آیه پر از گل
معنای وحی و معجزه آن است، آیاتِ محکماتِ لب: این است
چشمش همه شکوه و تحیّر، قلبش مدارِ نور و تفکّر
در لیله‌الحرای تصوّر، تفسیرِ سرّ ِ «ما کَذَب» این است
با دوستان به‌مهر و محبّت، با مجرمان به‌رسمِ مروّت
با دشمنان به‌قوّت و عزّت، معیار رحمت و غضب: این است
او خضر و ما اسیرِ مسیریم، دلواپسانِ کوه و کویریم
در هفت شهر رندی و مستی، آغازِ وادی «طلب» این است
گرمیم با سلامِ محمد (ص)، مستیم با کلام محمد (ص)
شادیم با مرام محمد (ص)، آری نهایت طَرب این است
*
آن‌کس که نامِ احمدی‌اش را بی‌رخصتِ درود به لب برد
هیزم‌کشِ تباهی خویش است، فرجامِ «حاملِ حَطَب» این است
ای شیخ‌های مرده‌ی تکفیر!
هِی نفت‌سیرتانِ شکم‌سیر
آئینه‌ی حجاز شمایید؟
ای آلِ شرک!
یا عرب این است؟
*
طوفانِ سنگ ابرهه را برد، کسری به تیغِ غیبِ پسر، مُرد
با «والیِ فرنگ» بگویید، تَبَّت یدا ابی‌لَهَب: این است