خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 18 شهریور 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

خسوف آمریکا بر چهره ماه ایران از یک مسیر دیدار زدوده می‌شود؛ دیدار در نیویورک یا در تهران

اعتماد | همه | سه شنبه، 18 شهریور 1404 - 12:06
مردان دیپلماسی و سیاست نیز امروز به چنین ایثارهایی باید تن بسپارند. دیدار در نیویورک یا دیدار در تهران همان میدان مینی است که مرد سیاست، امروز باید جان سیاسی خود را به آن بسپارد. خسوف امریکا بر چهره ماه ایران جز از مسیر یک ایثار زدوده نخواهد شد و آن ایثار یک دیدار است: یا در نیویورک، یا در تهران.
ايران،ماه،خسوف،چهره،سياست،ايثار،ديدار،ژئوپليتيك،نيويورك،سايه ...

مردان دیپلماسی و سیاست نیز امروز به چنین ایثارهایی باید تن بسپارند.
دیدار در نیویورک یا دیدار در تهران همان میدان مینی است که مرد سیاست، امروز باید جان سیاسی خود را به آن بسپارد.
خسوف امریکا بر چهره ماه ایران جز از مسیر یک ایثار زدوده نخواهد شد و آن ایثار یک دیدار است: یا در نیویورک، یا در تهران.
کد خبر: 734786 | ۱۴۰۴/۰۶/۱۸ ۱۱:۵۵:۰۰
«ماه ایران در خسوف» عنوان یادداشت علی آهنگر برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده؛ یکشنبه ‌شب ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ قرص کامل ماه گرفته شد.
قدیمیان باور داشتند زحل که نحس اکبر است چهره ماه را پوشانده است.
در فرهنگ‌های عامیانه می‌گفتند ماه را «زحیل» گرفته است که همان اشاره به زحل بود.
ماه، همواره در آسمان فرهنگ ایرانیان از شعر شاعران گرفته تا قصه‌های عامیانه روستایی، جایگاهی ویژه داشت.
ماه روشنایی شب است، نشانی از زیبایی، آرامش و هدایت.
اما همان ماه گاهی در خسوف فرو می‌رود، سایه‌ای سنگین بر چهره‌اش می‌افتد و جهانیان او را نه درخشندگی که سرخ‌فام و مبهم می‌بینند.
اگر به ژئوپلیتیک امروز ایران بنگریم، این استعاره معنایی عمیق پیدا می‌کند: ایران، ماهی است که در خسوف فرو رفته است.
در جغرافیای سیاسی جهان، ایران همیشه نقشی تعیین‌کننده داشت.
موقعیت جغرافیایی، شاهراه‌های تجاری، منابع عظیم انرژی و گذرگاه‌های حیاتی میان شرق و غرب آن را به بازیگری یگانه بدل کرده بود، به‌ویژه در عصر انرژی نفت و گاز، ایران همان نوری بود که مانند ماه بر تاریکی‌های جهان می‌تابید.
حالا اما درست همانند خسوف، سایه‌ای بر چهره این ماه افتاده است.
این سایه، لایه‌لایه است.
لایه نخست، سایه تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی است که مسیر تعامل طبیعی ایران با جهان را مسدود کرده است.
لایه‌ای دیگر، سایه‌افکنی‌های داخلی است؛ بی‌اعتمادی، ناهمگرایی و کشاکش‌های سیاسی درونی که مانع از بهره‌برداری از فرصت‌های ژئوپلیتیک می‌شود.
جنگ نیز سایه دیگری است که بر این چهره افتاده است.
نتیجه آن است که (ماه ایران) در چشم جهانیان دیگر درخشنده نیست که گرفته و سرخ‌فام دیده می‌شود.
همان‌گونه که در خسوف، نور خورشید از خلال جو زمین بازتاب می‌یابد و ماه را خونین می‌نمایاند، ایران نیز در رسانه‌ها و نگاه جهانی، بیشتر با چهره‌ای بحرانی و پرخون دیده می‌شود تا با جلوه‌های تمدنی و توانمندی‌های واقعی‌اش.
اما همان‌طور که خسوف پدیده‌ای دایمی نیست، ژئوپلیتیک ایران هم محکوم به ماندن همیشگی در این سایه‌های زحل‌گونه که نحس اکبر دانسته می‌شوند، نیست .
تاریخ نشان داده است که سایه‌ها گذرا هستند، خسوف می‌‌گذرد و چهره ماه شفاف‌تر، سفیدتر، نورانی‌تر و صیقل‌یافته‌تر از پیش از ( زحیل‌گرفتگی) نمایان می‌شود.
به فرهنگ عامیانه ایرانی اگر توجه کنیم، زدودن زحیل از چهره ماه اما به فعالیت ما زمینیان وابسته است.
در قدیم وقتی ماه را زحیل می‌گرفت، مردمان بیکار نمی‌نشستند؛ بر حلب می‌کوفتند، آوازهای حزین سر می‌دادند تا زحل بهراسد و نحسی خود را از چهره ماه بردارد.
ایران بارها و در طول سده‌ها از دل بحران‌ها برآمده و دوباره درخشیده است.
پرسش اصلی این است: آیا ایران امروز می‌خواهد و می‌تواند دوباره نور خود را بازیابد؟
برای این کار، ایران نیازمند دو انتخاب راهبردی است: نخست، انتخابی در سیاست خارجی؛ حرکت از مسیر تقابل دایمی به سمت تعامل هوشمندانه.
این تعامل هرگز به معنای تسلیم یا چشم‌پوشی از منافع نیست، بلکه به معنای بازیگری فعال و خلاق در نظام بین‌الملل است.
درست همان‌طور که کشورهایی چون ترکیه یا هند توانسته‌اند از میان قدرت‌های بزرگ راه خود را بیابند، ایران نیز می‌تواند به جای تکیه صرف بر یک راهبرد بیرون از نتیجه، راهبردهای هوشمندانه دیگری در روابطش با جهان تعریف کند.
زدودن خسوف خونبار از چهره ژئوپلیتیک ایران به تغییر راهبرد، به از خود گذشتگی، شاید به نوعی ایثار نیازمند است.
مگر جز آن بود که رزمند‌ه‌ای با ایثار جان، خود را بر میدان مین می‌‌افکند تا دیگر هم‌رزمان عبور کنند و در پشت میدان مین زمین‌گیر نشوند؟
مردان دیپلماسی و سیاست نیز امروز به چنین ایثارهایی باید تن بسپارند.
دیدار در نیویورک یا دیدار در تهران همان میدان مینی است که مرد سیاست، امروز باید جان سیاسی خود را به آن بسپارد.
خسوف امریکا بر چهره ماه ایران جز از مسیر یک ایثار زدوده نخواهد شد و آن ایثار یک دیدار است: یا در نیویورک، یا در تهران.
دوم، انتخابی در سیاست داخلی: تقویت اعتماد ملی، بازسازی اقتصاد و ایجاد شفافیت است.
بدون این پایه درونی، هیچ سیاست خارجی پایداری شکل نخواهد گرفت.
ایران زمانی می‌تواند بدرخشد که زخم‌های درونی‌اش التیام یابد و ظرفیت‌های اقتصادی و اجتماعی‌اش فعال شوند.
ویژگی دیگر خسوف این است که هنگام وقوع، همه نگاه‌ها به ماه دوخته می‌شود.
ایران نیز اکنون در کانون توجه جهانی است.
چه در بحران انرژی اروپا، چه در مسیرهای ترانزیتی چین، چه در کشاکش‌های امریکا با خاورمیانه.
این توجه، فرصتی است که اگر درست مدیریت شود، می‌تواند آغاز روشنایی تازه‌ای باشد.
از این رو، «ماه ایران در خسوف» تنها یک تصویر از خاموشی نیست، بلکه هشداری است درباره طولانی شدن سایه‌ها و همزمان امیدواری و تدبیر برای پایان آن.
سایه‌ها گذرا هستند، اما اگر دراز شوند، نسل‌ها را در تاریکی فرو می‌برند.
تصمیم امروز ایران می‌تواند تعیین کند که این خسوف، یک گرفتگی کوتاه‌مدت باشد یا به رویت نسلی طولانی بدل شود.
سرنوشت ایران، همچون ماه، میان سایه و نور در نوسان است.
انتخاب با ماست که این خسوف را کوتاه کنیم و روشنایی را دوباره به آسمان ژئوپلیتیک ایران بازگردانیم.