خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 18 شهریور 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

نقشه سرقت مسلحانه تاجر آهن به جنایت ختم شد

باشگاه خبرنگاران | اجتماعی و حوادث | دوشنبه، 17 شهریور 1404 - 09:10
تاجر ورشکسته با تهیه اسلحه، نقشه سرقت مسلحانه کشید، اما فکرش را نمی‌کرد که این نقشه به جنایت ختم شود.
ماشين،مقتول،سرقت،مركز،لندكروز،كلاهبردار،بنز،كلاهبرداري،شليك، ...

باشگاه خبرنگاران جوان- ۱۴ مرداد امسال پیکر نیمه‌جان پسر جوانی که هدف گلوله قرار گرفته بود، به بیمارستانی در تهران منتقل شد.
او که شاگرد نمایشگاه اتوموبیل بود، می‌گفت که در دام یک خفتگیر گرفتار شده و دزد مسلح ماشین لندکروز نمایشگاه را به سرقت برده است.
پسر ۳۰ ساله بعد از رسیدن به بیمارستان جان باخت و تحقیقات پلیس برای کشف راز این جنایت آغاز شد.
یافته‌های کارآگاهان نشان می‌داد که مقتول، روز حادثه برای تعویض پلاک به مرکز شماره‌گذاری خودرو رفته بود که در دام خفتگیر مسلح گرفتار شده بود.
با بررسی دوربین‌های مداربسته عامل جنایت که سابقه کلاهبرداری نیز داشت دستگیر شد و در بازجویی‌ها به قتل شاگرد نمایشگاه اعتراف کرد.
او برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
فکر نمی‌کردم قاتلم
متهم مردی ۴۵ ساله است که به گفته خودش روزی تاجر آهن بوده، اما در دام یک کلاهبردار گرفتار و ورشکست شده است.
چطور مقتول را شناسایی کردی؟
روز حادثه رفته بودم مرکز شماره‌گذاری تا طعمه‌ای را شناسایی کنم.
راستش را بخواهید مشکلات شدید مالی داشتم.
خیلی بدشانسی آورده بودم.
به جایی رسیدم که تصمیم گرفتم سرقت کنم تا زندگیم تکانی بخورد.
نقشه‌ای که کشیده بودم این بود که به مراکز شماره گذاری خودرو بروم تا یک خودروی مدل بالا پیدا کنم.
سپس به تعقیب راننده آن بپردازم تا در فرصتی مناسب آن را خفت کنم.
وقتی دیدم مقتول با ماشین لندکروز به مرکز آمده و سن و سال کمی دارد، تصمیم گرفتم او را خفت کنم.
اما جانش را گرفتی؟
باور کنید قصدم قتل نبود.
مقاومت کردم و ناچار شدم شلیک کنم.
هرچند به دست او شلیک کردم، اما از بخت بد خودم و خودش، او جان باخت به دلیل خونریزی شدید.
تعریف کن آن روز چه اتفاقی افتاد؟
پس از شناسایی مقتول، مقابل در ایستادم و منتظر ماندم تا با ماشینش از در خارج شوم.
سپس به سراغش رفتم و گفتم بنزم را فروخته‌ام و از او خواستم مرا تا سر خیابانی در آن حوالی برساند.
در بین راه با تهدید اسلحه از او خواستم تا به سمت اتوبان خرازی برود.
در آنجا از او خواستم توقف کند و از ماشین پیاده شود، اما مقاومت کرد و من ناچار شدم به دستش شلیک کنم.
بعد که زخمی شد، او را از ماشین به بیرون پرت کردم و گریختم.
با لندکروز سرقتی چه کردی؟
داخل پارکینگ خانه‌ام کشف شده است.
تمام اسناد جعلی آن را تهیه کرده بودم تا به زودی آن را بفروشم.
در خانه ات چند پلاک جعلی هم کشف شده است، ظاهرا چند سرقت دیگر خودرو با این شگرد انجام داده‌ای؟
نه.
همین یک مورد بود.
تازه شروع کرده بودم سرقت هایم را.
دوربین‌های مداربسته مرکز شماره گذاری نشان داده که مدتی قبل سوار بر بنز بوده‌ای؟
بنز را وکالتی خریده بودم و بعد فروختم.
تو که گفتی مشکل مالی داری؟
دارم، اما با قرض ماشین بنز را خریدم و بعد فروختم!
باور کنید راست می‌گویم.
من یک زمانی برای خودم آدم حسابی بوده‌ام.
تجارت می‌کردم و تاجر آهن بودم.
ثروت فراوانی داشتم.
ماشین‌های مدل بالا زیر پایم بود، اما از یک کلاهبردار، آهن خریدم.
طرف کلاهبردار از آب در آمد و سال‌ها قبل میلیارد‌ها تومان بدهی بالا آوردم.
از آن پس زندگیم ویران شد.
پرونده ات نشان می‌دهد که سابقه کلاهبرداری هم داری؟
ناچار شدم کلاهبرداری کنم، اما اشتباه کردم.
در حال حاضر به شدت عذاب وجدان دارم و از قتلی که مرتکب شده‌ام به شدت پشیمانم.
منبع: همشهری آنلاین