خانه سینما در دوراهی صنف و سیاست؛ وعدههای تکراری اسعدیان - تسنیم
نهاد صنفی ای که باید حامی باشد، نه در سختی ها دیده می شود، نه در راه حل ها؛ خانه سینما دقیقاً چه کاره است و مسئولیت پذیری اش از چه زمانی آغاز خواهد شد؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، نخستین نشست خبری همایون اسعدیان در مقام مدیرعامل جدید خانه سینما، روز گذشته در سالن سیفالله داد برگزار شد؛ شاید با این امید که بالأخره تغییری در راه است.
اما نتیجه چه بود؟
وعدههایی که سالهاست شنیدهایم: بیمه، قرارداد تیپ و ساماندهی صنوف.
مرد آشنا، حرفهای تکراری
اسعدیان، کارگردان خوشسابقه و چهرهای آشنا در سینما، حالا مسئولیت نهادی را برعهده گرفته که بهجای ایفای نقش صنفی، بیشتر به میدان منازعات، فعالیتهای سیاسی، بیانیهنویسی و وعدههای بیسرانجام بدل شده است.
سخنان او در این نشست، اگرچه با لحنی آرام و همدلانه بیان شد، اما محتوای تازهای برای جامعه سینمایی نداشت.
بیمهای که هنوز در حد آرزوست
در بخشی از سخنان خود، اسعدیان به ماجرای بستری شدن زندهیاد صمدی اشاره کرد و گفت: تمام تلاشمان را کردیم کسانی که بیمه ندارند، در بیمارستان بیحرمتی نبینند.
در آن ماجرا، یکی از دوستان ذینفوذ پیگیر شد.
اما مگر شأن یک هنرمند باید وابسته به «دوستی با افراد ذینفوذ» باشد؟
اگر قرار است حمایت، با واسطه و رابطه صورت بگیرد، پس نقش ساختار صنفی خانه سینما کجاست؟
خانهای مشغول بیانیهنویسی
وقتی خبرنگار تسنیم درباره ضعف عملکرد خانه سینما در حوزههای بیمه و حمایت صنفی پرسید، اسعدیان پاسخ داد: همین حالا هم میتوانیم لیستی از 30 نفر تهیه کنیم که فراموش شدهاند و سراغشان برویم.
پرسش اما این است: آیا حمایت صنفی یعنی کمک مقطعی به چند نفر؟
یا ایجاد یک سیستم مداوم، شفاف و فراگیر؟
جشنها برای چه کسانی برگزار میشوند؟
در پاسخ به نقد خبرنگار تسنیم درباره جشن منتقدان سینما و تبدیل آن به پروژهای صرفاً تجاری، اسعدیان گفت: ترجیح میدهم مدیرعامل در امور صنوف دخالت نکند.
اما اگر خروجی چنین جشنهایی با منافع صنفی بیارتباط است، سکوت مدیریت به چه معناست؟
آیا بیعملی در برابر انحرافها، نوعی همدستی خاموش نیست؟
رفتن برومند؛ استعفا یا حذف؟
یکی از پرسشهایی که خبرنگار تسنیم در حاشیه نشست پرسید درباره علت خروج مرضیه برومند از هیئتمدیره بود.
علیرضا حسینی، عضو هیئترئیسه پاسخ داد: ایشان دو بار استعفا دادند.
بار اول پذیرفته نشد، بار دوم پذیرفته شد.
دهکردی هم بهدلیل مشغله کاری استعفا داد.
خانهای که از خودش هم مطمئن نیست
وقتی انتقاد میشود، میگویند: خانه سینما در کار صنوف دخالت نمیکند.
اما بهمحض آنکه شورایعالی سینما سندی برای ساماندهی تنظیم میکند، همان خانه سینما به اعتراض برمیخیزد: این سند به ما نمیخورد، قابلقبول نیست.
این تناقضها قرار است تا کِی ادامه یابد؟
اگر هیچ راهبردی را نمیپذیرید، راهکار شما چیست؟
فقط صدور بیانیه؟
پشت پرده چه میگذرد؟
در ظاهر، اسعدیان وعده پیگیری مسائل کلان صنفی را میدهد، اما آیا در عمل نیز ابزار و اختیار دارد؟
یا همچنان با دیواری از «بیانیهنویسان حرفهای» روبهروست که نه به اصلاح اعتقاد دارند و نه به گفتوگو.
جریانی که در نقش اپوزیسیون دائمی ظاهر میشود، حتی اگر درون خود نهاد باشد.
خانه سینما سالهاست که ثابت کرده به جای پیگیری امور صنفی سینماییها درگیر سیاسی کاری است و اگر دولتی با آنها همراه نباشد آدم بده قصه است مانند دولت قبل و اگر هم همراه باشد مانند دولت فعلی آنرا همراهی میکند اما به موقع نیش خود را هم خواهد زد؛ مانند همین غائله انتخاب فیلم اسکار!
خانهای که باید دوباره ساخته شود
سینمای ایران، درگیر بحرانهای متعدد است؛ از اقتصاد گرفته تا بیمه و امنیت شغلی.
اما خانهای که قرار بود پناهگاه باشد، یا خود را کنار کشیده یا با تفاسیر سلیقهای، مانع اصلاحات شده است.
تا وقتی این خانه مسئولیتپذیر نباشد، و نقش «منتقد» را به جای «مدیر» بازی کند، هیچ تحولی رخ نخواهد داد.
وقتی سیاست بر بام خانه میوزد
در مقاطعی که سینمای ایران از تنشهای سیاسی فاصله گرفته، نفسی تازه کرده است.
اما خانه سینما، با بیانیههای تند، ناهمسو و گاه عجولانه، به جای آرامش، بر التهابها افزوده است.
سؤال اینجاست: چه کسانی منافع صنفی را فدای نگاههای جناحی میکنند؟
آیا این خانه، واقعاً خانه است؟
سینماگران از بدنه زحمتکش تا چهرههای شناختهشده، بیش از هر زمان دیگر چشمانتظار گشایشاند.
اما خانهای که باید مأمن باشد، گویا دیگر حتی خودش هم نمیداند در چه هوایی تنفس میکند.
هدفش صنفی است یا سیاسی؟
همراه است یا منتقد؟
نقش ایفا میکند یا تنها ویترینی زیباست؟
راه نجات: بازگشت به مأموریت صنفی
سینمای ایران بیش از هر چیز به آرامش، برنامهریزی بلندمدت و پرهیز از سیاستزدگی نیاز دارد.
خانه سینما اگر قرار است خانه باشد، باید برای همه باشد؛ نه فقط برای بیانیهنویسان و حلقههای بسته؛ جایی که روزی قرار بود پناه باشد، اما حالا فقط درهایش بسته است.
آیا وقت آن نرسیده که این خانه، واقعاً ساخته شود؟
انتهای پیام/