«سووشون» پیچیدهترین کارم بود؛ چرا آبیار سراغ دوربین روی دست رفت؟
طراح جلوههای ویژه بصری سریال «سووشون» با اشاره به دلیل آبیار برای فیلمبرداری دوربین روی دست بیان کرد که این تمهیدی برای وفاداری به اصل داستان بود.

فرید ناظر فصیحی طراح جلوههای ویژه بصری سریال «سووشون» درباره پیچیدگی های کاری سریال های تاریخی به خبرنگار مهر بیان کرد: وقتی یک فیلم یا سریال ساخته میشود، همه عوامل تلاش میکنند در عین خدمت به فیلمنامه و کارگردان، بخشی از توانایی حرفهای خود را نیز نشان دهند.
اما سختترین بخش در طراحی جلوههای بصری این است که به شکلی کار کنیم که در بهترین شکل ممکن دیده نشویم و رسیدن به این نقطه بسیار دشوار است.
وی درباره همکاری با نرگس آبیار در «سووشون» گفت: سالهاست به عنوان طراح جلوههای ویژه بصری در کنار نرگس آبیار فعالیت میکنم.
نگاه او به روایت و دکوپاژ را میشناسم و به هماهنگی رسیدهایم.
در طول کار، وقتی درباره یک پلان صحبت میکنیم، دقیقاً میدانم چه میخواهد و در نهایت هم به همان نتیجه میرسیم.
وی درباره تفاوت طراحی جلوههای ویژه در آثار تاریخی با دیگر ژانرها و موضوعات توضیح داد: در پروژههای تاریخی، عکسها و اسناد تصویری بسیاری وجود دارد که باید براساس آنها جلوههای بصری طراحی و اجرا شود.
اما در فیلمها و سریالهای داستانی، وقتی چنین اسنادی وجود ندارد، کار راحتتر میشود و میتوان بر پایه خواست کارگردان و تخیل پیش رفت.
روزانه ۲۵۰ پلان را با جلوههای بصری کار میکردیم
ناظر فصیحی افزود: در این پروژه بر اساس نظر کارگردان، باید عین به عین داستان پیش میرفتیم و همین موضوع کار را دشوار میکرد؛ تا جایی که به طور میانگین روزانه ۲۵۰ پلان را با جلوههای بصری کار میکردیم.
وی درباره صحنههای جنگ نیز توضیح داد: یکی از پیچیدگیهای اصلی کار، کنترل صحنه در فضای سریال بود.
به همین دلیل معتقدم «سووشون» پروژهای منحصربهفرد در ایران است.
طراح جلوههای ویژه سریال اظهار کرد: آبیار در ساخت این سریال تلاش کرده به اصل داستان وفادار باشد و یکی از تمهیدات او استفاده از دوربین روی دست بود.
این حساسیت و دقت برای شبیهسازی با دوربین روی دست زمانبر بود.
علاوه بر این، مدام در حال حذف نشانههای زندگی امروز در اطراف لوکیشن اصلی بودیم.
مثلاً خانه زری، لوکیشن اصلی، دستنخورده باقی مانده بود اما اطراف آن پر از ساختمانهای بلند بود که باید حذف میشد تا فضا به روزگار گذشته نزدیک شود.
یا منابع نوری امروزی در صحنه وجود داشت که باید پاک میشد.
این چالشها واقعاً نفسگیر بودند.
یکی از پیچیدهترین پروژههای ۲۰ سال گذشته
ناظر فصیحی تجربه «سووشون» را ارزنده دانست و گفت: در ۲۰ سال گذشته که در حوزه جلوههای بصری فعالیت میکنم، میتوانم بگویم این سریال یکی از پیچیدهترین پروژههایی بود که کار کردهام.
تجربهای گرانبها برای تیم ما بود.
وی درباره شیوه اقتباس در این پروژه نیز اظهار کرد: این نوع اقتباس ادبی در سینما و سریالسازی خیلی تکرار نشده است.
در آثار تاریخی دیگر، نویسنده بر اساس اسناد و با کمک تخیل، تصویری از واقعه میسازد.
اما آبیار تمام روایت را خط به خط با رمان پیش برد.
رسیدن به این ساختار کار سخت اما لذتبخشی بود، چون با ساخته شدن هر پلان معنایی تازه شکل میگرفت و گویی لحظهبهلحظه در تاریخ سرزمینمان قدم میزدیم.
من شخصاً این شکوه لحظات تاریخی را دوست داشتم.
ناظر فصیحی درباره اهمیت باورپذیری در صحنههای این سریال گفت: حفظ ریتم و باورپذیر کردن صحنهها اولویت اصلی ما بود.
روایت عشق زری و یوسف در دل جنگ و در عین حال نشان دادن مخالفت یوسف با شرایط کشور نیاز به فضاسازی دقیق داشت.
مثلاً در قسمت سوم، یک اردوگاه با چادر و ادوات نظامی طراحی شد.
ماکت هواپیمایی هم برای القای فضای فرودگاه در نظر گرفتیم و هنگام قدمزدن زری و یوسف، هواپیمایی دیگر در آسمان پرواز میکرد.
این تمهیدات برای افزایش حس و حال فضا و باورپذیری آن روزها بود.
وی درباره تأثیر سریال بر نسل جوان بیان کرد: بزرگترین چالش نسل جدید، موضوع آموزش و آگاهی است.
آموزش و پرورش، دانشگاهها و دیگر نهادها در این زمینه کوتاهی کردهاند.
به نظرم رمان «سووشون» نوشته سیمین دانشور در جهت آگاهیبخشی حرکت میکند و آبیار و تیم تولید «سووشون» نیز دغدغهمندانه در این مسیر حرکت کردهاند.
طراح جلوههای ویژه بصری سریال «سووشون» در پایان گفت: به اعتقاد من برای اینکه تفکر «سووشون» در نسل جوان نهادینه شود، در درجه نخست باید با داستان همراه شوند و اگر این اتفاق بیافتد طبیعتاً این آگاهی بخشی نسبت به تاریخ سرزمینمان رخ داده است.
عکس ها از حسن قائدی است.