قاتل برادرزن از سوی اولیای دم بخشیده شد
مردی که مدعی است برادرزنش را در دفاع از خودش به قتل رسانده، با اعلام گذشت اولیای دم مقتول به زندگی بازگشت.

کد خبر: 733429 | ۱۴۰۴/۰۶/۱۱ ۲۰:۳۰:۴۰
مردی که مدعی است برادرزنش را در دفاع از خودش به قتل رسانده، با اعلام گذشت اولیای دم مقتول به زندگی بازگشت.
به گزارش اعتمادآنلاین، متهم که جعفر نام دارد در آخرین روزهای مهر سال ۱۴۰۱، برادرزنش به نام مجید را با ضربه چاقو به قتل رساند.
این مرد دو بار محاکمه و به قصاص محکوم شده اما در هر دفعه دیوان عالی کشور رأی را نقض کرده بود.
در آخرین جلسهای که برای رسیدگی به این پرونده در دادگاه کیفری استان تهران تشکیل شد، پسر مقتول گفت: «شب قبل از این ماجرا من و دایی مجید در خانه مادربزرگم ماندیم.
صبح یکی از داییهایم تماس گرفت و گفت پدر و مادرم با هم درگیر شدهاند.
او گفت قصد دارد به خانهمان برود.
من هم گفتم با ماشین دنبال من بیاید تا من هم به خانه بروم.
دایی مجید هم همراهمان آمد.
آنها چوب و لوله با خود برداشتند و من که ترسیده بودم با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم و کمک خواستم اما هیچ ماموری مقابل خانه ما نیامد.
به محض اینکه مقابل خانه رسیدیم، دایی مجید از ماشین پیاده شد و با چوب، شیشه را شکست و در را باز کرد.
من وقتی پشت سر او وارد خانه شدم، پدرم را دیدم که روی زمین افتاده بود.
داییهایم به پدرم فحاشی کردند و با چوب به صورت و بینی پدرم زدند.
همان موقع پدرم که مقابل آشپزخانه ایستاده بود، از داخل کابینت یک چاقو برداشت و ضربهای به داییام زد.»
متهم نیز در جلسه دادگاه در دفاع از خودش گفت: « قبول دارم برادرزنم را کشتم، اما من در دفاع از خودم دست به چنین کاری زدم.
آنها به خانه من حمله کردند و مرا کتک زدند.
با چوب به صورتم زدند و هرچه به آنها التماس کردم، دست از سرم برنداشتند.
من برای دفاع از خودم کشوی کابینت را باز کردم و چاقوی آشپزخانه را برداشتم.
میخواستم آنها را بترسانم تا مرا رها کنند اما نمیدانم چطور چاقو با سینه برادرزنم برخورد کرد.
من حتی فکر کردم تیغه چاقو با دست او برخورد کرده است.
به همین خاطر به پسرم گفتم داییاش را به بیمارستان برساند.»
متهم در ادامه توضیح داد داد: «ما در خانه دو طبقه زندگی میکردیم.
من در طبقه بالا بودم که صبح جمعه به طبقه پایین رفتم و زنم را دیدم که گریه میکرد.
به او گفتم وقتی بستگانش مرا به میهمانی دعوت نکردهاند، او هم نباید به میهمانی میرفت.
با این کار مرا تحقیر و خودش را کوچک کرد.
ما مشغول بحث بودیم که دخترم وارد اتاق شد و به من سلام نکرد.
من از رفتار او عصبانی شدم اما او پشت مادرش پنهان شد.
میخواستم به صورت دخترم سیلی بزنم اما سیلی ناخواسته با صورت همسرم برخورد کرد.
من که خودم از این رفتار ناراحت بودم به طبقه بالا رفتم و سیگار روشن کردم.
همان موقع دخترم با برادرم و داییهایش تماس گرفت و آنها را به خانه ما کشاند.
چند دقیقه بعد برادرم سر رسید.
او به طبقه بالا آمد و شروع به نصیحت من کرد اما همان موقع برادرزنهایم سر رسیدند و به سمتم حمله کردند.»
از آنجا که در جریان رسیدگی به این پرونده پدر مقتول فوت شده بود، برادر و خواهر او ولی دم محسوب میشدند و خواهر مقتول که همسر متهم است، از قصاص گذشت کرد.
پس از آن فرزندان مقتول نیز گذشت خود از قصاص را اعلام کردند و به این ترتیب متهم به زندگی بازگشت.