وفاق ملی چگونه و چرا؟ در آینه چالشها و پایداری ملت ایران - تسنیم
پیشکسوت عرصه رسانه استان فارس به بررسی عمیق مفهوم «وفاق ملی» می پردازد و راهکارهای تحقق آن را در بستر نظام جمهوری اسلامی ایران، با تکیه بر زیربنای دینی و در مواجهه با چالش های داخلی و خارجی تشریح می کند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، محمد عسلی، از پیشکسوتان عرصه رسانه استان فارس طی یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، موضوع وفاق و شرایط تحقق آن را مورد بررسی قرار داده و طی آن نوشت:
وفاق به معنای همراهی، همکاری و اتحاد زمانی میسر است که قصد و نیت همگان بر تحقق اهدافی باشد که منافع ملی را تأمین میکند.
در نظام جمهوری اسلامی که بر زیربنای دینی و مذهبی تکیه دارد و مسئولان و کارگزاران آن تعابیر و تفاسیر مختلفی از اسلام عرضه میکنند و هر کس منافع خود را در یکی از آن تعابیر میبیند بلاشک وفاق به معنای حقیقی آن کار چندان سادهای نیست.
قدرت سرمایه، قدرت نفوذ سیاسی و مناصب مختلف، قدرت نظامی و تبلیغاتی و قدرت رسانهای اگر در یک جهت همسو شوند و هر کدام ساز خود را ننوازند آن وقت وفاق و وحدت ملی تحقق مییابد.
در شرایط فعلی که کشور تحت فشار سیاسی، اقتصادی و جنگ نظامی و رسانهای قرار گرفته است ملت شریف و شجاع ایران نشان دادهاند که در چنین شرایطی علیرغم مشکلات معیشتی، خردمندانه، یکدل و یکزبان پای حفظ ایران و امنیت حاصل از انقلاب ایستادگی میکنند و وفاق ملی را رقم میزنند تا جایی که راه بازی برای نفاقپراکنی نمیماند هرچند دشمنان خیانتکار ایران از داخل و خارج دست به ترورهای کور میزنند و یا در این توهم هستند که میتوان با حملات نظامی اتحاد مردم ایران را خدشهدار نمود و به روش انگلیسیها از آب گلآلود ماهی گرفت.
سوءاستفاده از اختلاف سلیقه و یا تفاوت بینشهای سیاسی در جناح اصولگرا و اصلاحطلب از یک طرف و از طرف دیگر دیدگاههای سیاسی و اقتصادی برانداز با حمایت و پشتوانه خارجی که کماکان از طریق رسانههای فرصتطلب و معاند خارجی دنبال میشود و قصد مدیریت افکار عمومی را دارند برای دشمنانی چون آمریکا یا اسرائیل و کشورهای اروپایی که منافعشان را در تضعیف جمهوری اسلامی میدانند و به قول رهبری حکومتهای حرفشنو و تسلیمپذیر گوش به فرمان میخواهند، دچار این توهماند که با حمله نظامی میتوان مردم را به خیابان آورد و پایان نظام جمهوری اسلامی را رقم زد غافل از آنکه اعتقادات گرهخورده مذهبی با سیاست روز، چنان در اذهان و باور عمومی مردم ایران نهادینه شده است که هنوزهنوز هستند جماعتی نه کم که در مواقع ضرور کفنپوش به میدان میآیند و از کیان ایران دفاع میکنند.
نمونههای آن را سالیان درازی است شاهدیم.
همانگونه که در شرایط سخت فطرت انسانها بیدار میشود و راهی به خدا باز میکند مردم ایران هم در شرایط سخت، متحدتر میشوند و محکمتر به وفاق ملی میرسند هرچند هستند کسانی که برای حفظ منافع و مناصبشان سعی دارند راه جدایی را طی کنند و منافع ملی و وفاق ملی را دور میزنند زیرا با هرگونه اصلاحات اقتصادی که جلو انحراف از معیارهای علمی و سلیقهای را بگیرد می ایستند.
بعضی از افراد شاخص و باورمند به اصول دین، مذهب و حاکمیت نظام جمهوری اسلامی هم تحت تأثیر بعضی از تبلیغات نفاقافکنانه بیآنکه به نتیجه کارشان توجه داشته باشند احساس تکلیف آنها را بر آن میدارد که دست به مخالفت بزنند و وفاق ملی را به بهای حفظ باورهایشان برهم زنند.
مثلاً اگر شرایط کنونی ایجاب نماید که بعضی تندرویهای ناراضیکننده اقشاری از مردم به ویژه جوانان در مسائلی مانند حجاب که بیشتر بر پایه باور نمود پیدا میکند تا سیاست فشار، تعدیل شود تا بهانه بیشتری به دست دشمنان ندهد و نارضایتیها را افزون ننماید تصور میکنند دروازههای جهم باز شده است و ارزشهای اسلامی یکی پس از دیگری به محاق میرود در صورتی که چنین نیست برای حفظ نظام به فرمایش امام راحل میتوان از بعضی واجبات هم گذشت.
اگر مصلحت ایجاب کند برای ایجاد وفاق ملی که سدی است در برابر دشمنان داخلی و خارجی، همه ایرانیان چه در داخل و چه در خارج با کنار گذاشتن اختلافات و دیدگاههای متفاوت سیاسی و اقتصادی باید در یک صف واحد قرار گیرند.
خوشبختانه در جنگ 12 روزه که جنگی کاملاً ترکیبی بود و دشمنان با هزینههای بسیار نظامی و تبلیغاتی و رسانهای قصد براندازی و تجزیه ایران را داشتند و تمامی ایران یکدل و یکصدا مقابلشان ایستادند و تیرشان به سنگ خورد که مسئولان نظام جمهوری اسلامی با صرف میلیاردها دلار هم نمیتوانستند چنین اتحادی را رقم زنند.
به تجربه ثابت شده است که دشمنان ایران حملات خود را بیشتر به افراد قدرتمندی نشانه میروند که وجودشان بنیان اتحاد ملی و وفاق را محکم کرده است و ترس آنها از چنین افراد قدرتمندی در بدنه نظام جمهوری اسلامی است از جمله رهبری ایران که شجاعانه و خردمندانه در مقابل تمامی قدرتهای نظامی، اقتصادی و رسانهای ایستادگی کردهاند.
کدام دولت، کشور و ملتی را سراغ داریم که این همه سختیهای ناشی از فشارهای سیاسی و اقتصادی را تحمل کرده باشد و چونان سرو سر از میانه گلستان بمباران شده درآورد و قدرت خود را به رخ دشمنان بکشد.
ضعف مدیریتهای گذشته و حال، ندانمکاریهای بعضی از مسئولان، دامن زدن بعضی از نابخردان و فرصتطلبان به مشکلات اقتصادی، خیانت بعضی از مسئولان در پستهای کلیدی، نفوذ جاسوسان در تشکیلات اداری و نظامی، سرمایهاندوزی عدهای فرصتطلب در لباس مذهب با ریاکاری، همه و همه خسارتبارند و بخشودنی نیستند اما خدمات صادقانه بسیاری از ایثارگران در کسوت سرباز اداری و نظامی و حکومتی را نمیتوان نادیده گرفت و تر و خشک را با هم سوزاند.
اگر ایرانی مانده است و به قول حافظ: «از این سموم که بر طرف جویبار بگذشت عجب که رنگ گلی ماند و بوی نسترنی» حاصل همین خدمات صادقانه است که نباید از خاطرهها محو شود.
وفاق ملی با پند و اندرز و نصحیت و وعظ و خطابه ایجاد نمیشود.
وفاق ملی با باور و گذشت و صبوری و همدلی و همزبانی به وجود میآید.
آری به اتفاق جهان میتوان گرفت اگر اتفاق نظر در مسائل سیاسی و اقتصادی و دینی و مذهبی جوهره خود را به بدنه نظام تزریق کند و بعضی از دولتمردان گذشته و حال با یکدیگر کوس مخالفت نزنند.
انتهای پیام/424