اثرات تحریمی قطعنامههای شورای امنیت قبلاً تخلیه شده است
با خروج هفت سال قبل آمریکا از برجام، حداکثر تحریمها علیه ایران اعمال شده است. بنابراین مسئولان نباید از عوارض فعال شدن مکانیزم ماشه نگران باشند بلکه باید تبیین دقیق، اثر روانی آن را تخلیه کنند.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: سید حامد ترابی کارشناس روابط بینالملل و تحریم در اینباره نوشت: پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای این کشور، ایران، روسیه، چین و سه کشور اروپایی عضو حقوقی برجام هستند و احتمال فعال شدن این مکانیزم از سوی کشورهای اروپایی وجود دارد.
با فعال شدن این مکانیزم توسط یکی از کشورهای اروپایی، بازگشت قطعنامهها بدون در نظر گرفتن مقصر بودن یا نبودن ایران اتفاق میافتد و تنها کافی است طرف اعتراضکننده، بر اینکه ایران تعهداتش را اجرا نکرده اصرار کند.
مکانیزم ماشه همزمان ۲ اتفاق را از نظر حقوقی ایجاد میکند.
اولاً باعث میشود برجام به پایان برسد و تحریمهای اعمالی کشورهای غربی مجدد اعمال شود و هم اینکه به شکل خودکار باعث بازگشت قطعنامههای شورای امنیت میشود.
پس از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت سال ۱۳۹۷، همه تحریمهای اعمالی آمریکا علیه ایران مجدداً اعمال شد.
در مورد تحریمهای غرب نیز آنچه اهمیت دارد تحریمهای ثانویه آمریکا است.
بلافاصله بعد از خروج آمریکا از برجام و در کمتر از ۶ ماه کشورهای اروپایی خرید نفت خود از ایران را به صفر رساندند و شرکتهای اروپایی نیز به دلیل ترس از مجازات تحریمهای ثانویه از ایران رفتند.
بنابراین از نظر بازگشت تحریمهای ثانویه کشورهای اعمالکننده تحریم، فعال شدن مکانیزم ماشه اثر جدیدی نخواهد گذاشت و اثرات اقتصادی آن قبلاً ایجاد شده است.
تمامی تحریمهای اعمالی از سوی قطعنامههای شورای امنیت، در تحریمهای اعمالی از سوی آمریکا نیز قرار دارند.
تحریمهای ثانویه اعمالی از سوی آمریکا هم از نظر کمّیت و هم از نظر کیفیت ابعاد وسیعتری در نسبت با قطعنامههای شورای امنیت دارند.
از نظر کمیت تحریمهای ثانویه آمریکا جامع است و تحریمهای مهمی از جمله تحریمهای بانکی، نفتی، سرمایهگذاری، تجاری و...
را شامل میشود.
از نظر میزان اثرگذاری، تحریمهای شورای امنیت اثرگذاری تحریمهای آمریکا را ندارند.
اولاً بسیاری از تحریمهای اصلی از جمله تحریمهای نفتی بانکی، جز تحریمهای شورای امنیت نیست.
ثانیاً پیروی شرکتها از تحریمهای آمریکا، به علت هزینه بالای پیروی نکردن از تحریمهای آمریکا بسیار بیشتر از تحریمهای شورای امنیت است.
اثرات اقتصادی قطعنامههای شورای امنیت با تحریمهای ثانویه آمریکا قابل مقایسه نیست.
روشهایی که توسط کشور تحریمشده، در اثر تحریم استفاده میشوند، با گذر زمان به عنوان شرایط جدید عادی میشوند، گسترش مییابند و اثر تحریم را کم میکنند.
نمونه مهم آن افزایش صادرات نفت ایران در سالهای اخیر است.
براساس سیاستهای تحریمی آمریکا فروش نفت ایران باید صفر باشد، اما اکنون به میانگین ۱.۵ میلیون بشکه نفت رسیده است.
فعال شدن مکانیزم ماشه و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت از نظر واقعی هیچ اتفاق جدید اقتصادی علیه ایران ایجاد نمیکند.
البته با توجه به اینکه پس از برجام و در اثر سازوکارهای مشروطسازی اقتصاد در برجام، تأثیرپذیری اقتصاد از سیاست خارجه افزایش یافت و تکانههای سیاسی نقش بیشتری در اقتصاد کشور ایجاد کرد.
لذا از این جهت ممکن است بازگشت قطعنامههای شورای امنیت در ابتدا اثر روانی بگذارد.
در واقع با خروج آمریکا از برجام، شروط غرب برای اقتصاد ایران به صورت واقعی دیگر معنا ندارد و حداکثر تحریمها علیه ایران اعمال شده است.
از طرف دیگر سیاست تحریمی غرب نیز از کارآیی حداکثری افتاده است.
لذا به نظر میرسید تقاضاهای غرب برای دادن امتیاز بیشتر توسط ایران برای تمدید برجام یا فعال نشدن مکانیزم ماشه بیش از آنکه برای ایران از نظر اقتصادی مهم باشد، برای غرب اهمیت دارد تا اهرمی را برای امتیاز گیری از ایران داشته باشد.
بنابراین مسئولان کشور نباید از عوارض اقتصادی فعال شدن مکانیزم ماشه ترس داشته باشند؛ بلکه با تبیین دقیق آن به این موضوع توجه داشته باشند که اثر روانی آن را حداقل کنند.
به خصوص که تمدید زمان امکان استفاده از مکانیزم ماشه بیش از آنکه به نفع ایران باشد به نفع طرف غربی است.
چراکه باعث خواهد شد این ابزار غیرواقعی اما روانی همچنان در دست غرب باقی بماند و دائماً از آن برای فشار بر اقتصاد ایران و گرفتن امتیاز استفاده کند.