یادداشت| تحولات جاری سوریه و درسهای آن برای کشورهای منطقه - تسنیم
سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه در یادداشتی برای خبرگزاری تسنیم با اشاره به تحولات سوریه تاکید کرد که راهبرد هجومی اسرائیل علیه منطقه فرار به جلو برای رهایی از خطر فروپاشی است .

«ناصر کنعانی»، سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه ایران در یادداشتی برای خبرگزاری تسنیم، با اشاره به تحولات جاری در کشور سوریه نوشت: اسرائیل و آمریکا هیچ طرفی را متحد راهبردی خود نمیدانند و متحدان تاکتیکی خود را به اقتضای منافع خود براحتی قربانی میکنند.
رژیم اسرائیل با حمایت آمریکا به رؤیای اسرائیل بزرگ میاندیشد و پس از تجزیه دوفاکتوی سوریه -اگر فرصت پیدا کند- امنیت، حاکمیت و یکپارچگی سرزمینی دیگر کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را یکی پس از دیگری هدف قرار خواهد داد.
کنعانی تصریح کرد: رژیم اسرائیل در بحرانیترین وضعیت تاریخ حیات ننگین خود قرار دارد.
راهبرد هجومی اسرائیل علیه منطقه ناشی از قوت و استقرار و ابتکار عمل نیست، بلکه فرار به جلو برای رهایی از خطر فروپاشی است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
رژیم اسرائیل در جدیدترین عملیات نظامی خود در منطقه الکسوه در حومه دمشق، یکبار دیگر نشان داد که در اقدام علیه امنیت، حاکمیت و تمامیت سرزمینی سوریه، هیچ خط قرمزی را به رسمیت نمیشناسد و برای قوانین و مقررات بینالمللی نیز ذرهای ارزش قائل نیست.
تجاوزات مستمر و گسترش اشغالگری رژیم اسرائیل در سوریه برای مردم این کشور دردناک و برای دولتها و ملتهای منطقه درس آموز است.
در این نوشتار به 10 نکته از درسهایی که دولتها و ملتهای منطقه میتوانند از تحولات جاری سوریه بیاموزند، اشاره میگردد.
تحولات سوریه به روشنی نشان میدهد:
1.
هزینههای مقاومت بسیار کمتر از هزینههای سازش با رژیم صهیونیستی و آمریکا است و هزینههای راهبرد مقاومت ولو سنگین، اما شرافتمندانه و عزتمندانه است.
2.
گروههای مسلح، تروریستی و تجزیهطلب در سطح منطقه در واقع عوامل سازمانیافته آمریکا و اسرائیل برای تحقق اهداف راهبردی آنان هستند.
بنیان اسرائیل بر تروریسم، اشغال و تجاوز نهاده شده و حمایت از اسرائیل تحت هر شرایطی و تبدیل آن به قدرت برتر منطقه، اصل راهبردی ساخت قدرت در آمریکاست.
3.
برخی کشورهای منطقه در طول بیش از یک دهه گذشته در نتیجه محاسبات سیاسی و راهبردی غلط و یا اعتماد به آمریکا، عملا در طرح اسرائیل و آمریکا علیه یک دولت مستقل منطقه عمل کرده و دولت سوریه بعنوان یکی از حلقههای مقاومت علیه سلطهطلبی رژیم اسرائیل را تضعیف و به جریانهای معلوم الحال سپردهاند.
4.
جمهوری اسلامی ایران در طول بیش از یک دهه گذشته شرافتمندانه ترین و مسئولانه ترین سیاست را در قبال سوریه بعنوان یک کشور اسلامی و عربی داشته و بیشترین خدمت را به مردم سوریه، حاکمیت، وحدت و تمامیت ارضی آن و نیز امنیت کشورهای منطقه کرده است.
برخلاف تبلیغات دروغین، ایران حامی و عامل ثبات و امنیت و رژیم اسرائیل تهدید حقیقی برای امنیت سوریه و منطقه بوده است.
5.
اسرائیل و آمریکا هیچ طرفی را متحد راهبردی خود نمیدانند و متحدان تاکتیکی خود را به اقتضای منافع خود براحتی قربانی میکنند.
رژیم اسرائیل با حمایت آمریکا به رؤیای اسرائیل بزرگ میاندیشد و پس از تجزیه دوفاکتوی سوریه -اگر فرصت پیدا کند- امنیت، حاکمیت و یکپارچگی سرزمینی دیگر کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را یکی پس از دیگری هدف قرار خواهد داد.
6.
جریانهای مقاومت ضداسرائیلی نه تهدیدی برای کشورها و دولتهای منطقه، بلکه یک فرصت و ظرفیت و مطمئنترین سپر دفاعی برای منطقه در برابر خوی عصیانگری، تجاوزگری و توسعهطلبی اسرائیل و آمریکا هستند.
حمایت از جریانهای مقاومت، خدمت به امنیت جمعی منطقه و بالعکس تلاش برای خلع سلاح آنها، حرکت در مسیر خلع سلاح منطقه در برابر یک رژیمِ تا بنِ دندان مسلح، فاشیستی و نژادپرست است.
7.
حمایت از استقلال، حاکمیت، وحدت و تمامیت سرزمینی سوریه در برابر سیاست تجزیه طلبی اسرائیل و آمریکا در این کشور، ضرورتی راهبردی است که علاوه بر خدمت به ملت سوریه، منطبق با منافع راهبردی کل کشورها و ملتهای منطقه است.
8.
امنیت لبنان و سوریه همواره به یکدیگر مرتبط بوده است.
بیدفاع کردن لبنان در برابر تجاوزگری اسرائیل و مصادر ناامنی در سوریه، جغرافیای بیثباتی در منطقه را گسترش داده و فضای مانور و تنفس بیشتری برای اسرائیل فراهم خواهد کرد.
راهبرد معروف حزبالله در تقویت مثلث طلایی مقاومت، ارتش و ملّت همچنان بهترین راهبرد برای دفاع از لبنان و کمک به سوریه و کل منطقه در برابر طرحهای خطرناک اسرائیل و آمریکاست.
9.
تحولات جاری سوریه و منطقه، نتیجه ائتلاف بالفعل میان آمریکا، اسرائیل و گروههای تروریستی و تجزیهطلب علیه امنیت ملتها، استقرار دولتها و تمامیت سرزمینی کشورهای منطقه است.
مقابله موثر با این پروژه خطرناک، از طریق قطع مناسبات سیاسی، اقتصادی و تجاری با رژیم اسرائیل و ایجاد یک ائتلاف منطقهای بمنظور حمایت از امنیت دسته جمعی میسر است.
10.
رژیم اسرائیل در بحرانیترین وضعیت تاریخ حیات ننگین خود قرار دارد.
راهبرد هجومی اسرائیل علیه منطقه ناشی از قوت و استقرار و ابتکار عمل نیست، بلکه فرار به جلو برای رهایی از خطر فروپاشی است.
بیعملی و کُرنش در مقابل رژیم اسرائیل، اِعمال فشار بر گروهها و جنبشهای مقاومت، همکاری تجاری و اقتصادی با اسرائیل و مشارکت در تقویت توان نظامی و دفاعی این رژیم، بمنزله کمک به ترمیم و تقویت و بقای یک تهدید درجه یک برای امنیت ملی، حاکمیت و تمامیت سرزمینی کشورهای منطقه است.
انتهای پیام/