حسن پورشیرازی: بعد از رفتن بیضایی، خیلی چیزها برایم تمام شد
ششصد و سی و دومین برنامه از سری برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران، دوشنبه ۳ شهریور ۱۴۰۴ به فیلم سینمایی «پیرپسر» ساخته اکتای براهنی اختصاص داشت.

ششصد و سی و دومین برنامه از سری برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران، دوشنبه ۳ شهریور ۱۴۰۴ به فیلم سینمایی «پیرپسر» ساخته اکتای براهنی اختصاص داشت.
کد خبر: 732254 | ۱۴۰۴/۰۶/۰۵ ۱۲:۲۴:۰۸
ششصد و سی و دومین برنامه از سری برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران، دوشنبه ۳ شهریور ۱۴۰۴ به فیلم سینمایی «پیرپسر» ساخته اکتای براهنی اختصاص داشت.
حسن پورشیرازی در این نشست گفت: باید از آقای براهنی تشکر کنم که به من اعتماد کرد.
سناریوی این فیلم، سه سال در دستم بود و من بهعنوان یک بازیگر سمج مرتب پیگیر بودم؛ زنگ میزدم و میپرسیدم: «کی شروع میکنیم؟» خوشحالم که پروژه به موقع شروع نشد، تا من توانستم در آن حضور پیدا کنم.
آقای براهنی مدام روی فیلمنامه کار میکردند.
یک مدت مشکلاتی برای تصویب پیش آمد، بعد که تصویب شد، کرونا آمد و همهچیز عقب افتاد.
اما در نهایت، این مسیر پرچالش به نتیجه رسید.
من خیلی خوشحالم که با این تیم کار کردم.
حامد عزیز دل من است، و آقای ولیزادگان بهعنوان یک بازیگر جوان، واقعاً درخشید؛ فوقالعاده بود.
در کل، ما یک تیم خیلی خوب بودیم.
حسن پورشیرازی در ادامه اشاره کرد: خوشبختانه در محضر بزرگان بسیاری بودم اما اگر بخواهم کمی شخصیتر بگویم، راستش هرجا که بودهام، بیشتر خاطرات تلخ برایم مانده.
متأسفانه هر بار یک فقدان یا تلخی همراهش بوده است.
نمیخواهم اینجا به تفصیل تعریف کنم، اما مثلاً روزی که با آقای بیضایی کار کردم و بعد رفتنش را دیدم، خیلی چیزها برایم تمام شد.
یا وقتی خبر درگذشت آقای مهرجویی را شنیدم؛ درست یک هفته قبل از آن با من تماس گرفته بود و گفته بود: «میخواهی کار کنی؟
زنگ بزن، بیا.» صدایش هنوز در هندزفریام مانده است.
این رفتوآمدها و فقدانها خیلی سخت، اما اجتنابناپذیر بوده است.
در ۲۰ سال گذشته، خیلی گفتوگوها و آرزوها با دوستان داشتیم.
مثل همان روزی که با مازیار میری نشستیم و صحبت کردیم؛ امیدوارم خداوند سلامتی دوباره به او بدهد.
اما گذر این سالها نشان داده که شرایط زندگی در ایران چقدر خاص و حساس است؛ آدمها صبح و شب با امید و ناامیدیهای بزرگی زندگی میکنند.