تفرقه افکنان بیانیه نویس!
به گزارش مشرق، فتحالله پریشان فعال رسانه نوشت:
در ماجرای تجاوز دشمن آمریکایی- صهیونیستی به این سرزمین، آنچه آشکار گردید آن بود که پس از ۱۲ روز جنگ و آتش، دشمنان در رسیدن به اهداف کلیدی خود ناکام ماندند و خیلی زود مجبور به عقب نشینی و درخواست آتش بس نمایند!
دستهای خالی دشمن اما همه ماجرا نیست!
همین ناکامی آنها را صرافت انداخته تا مجددا ضربه دیگری را بر ملت ایران وارد کنند، شاید تا حدودی جبران شکست در جنگ ۱۲ روزه باشد.
اینک تلآویو خوب فهمیده است که نمیتواند ایران را از بیرون شکست دهد؛ بنابراین تمرکز اصلی دشمن بر عملیات روانی و بحرانآفرینی داخلی است.
در چنین شرایطی، تنها یک حقیقت است که باید مبنای وحدت و اقدام قرار گیرد و آن «دفاع از کشور، دفاع از نظام و دفاع از ایران عزیز» است.
اختلافافکنان
اما در روزهای اخیر دو رویکرد انحرافی در مقابل روایت پیروزی ملت بزرگ ایران و انسجام اقشار مختلف مردم بعد از جنگ تحمیلی۱۲روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران قرار گرفته است.
هر دو رویکرد به مثابه لبههای یک قیچی عمل میکنند؛ برخی با فضاسازیهای پرهیاهو علیه برخی از مسئولان و دستگاههای مختلف کشور به ویژه دولت و مطرح نمودن مسائلی مانند استیضاح رئیسجمهور اینگونه وانمود میکنند که دولت کارشکن نیروهای مسلح در مقابله با رژیم صهیونیستی بوده و گروهی دیگر سعی دارد گفتمان باطل سازش را در قالب تغییر پارادایم تزئین و مجددا به جامعه ارائه دهد و به افکار عمومی القاء کند که برای حل مشکلات کشور راهی جز سازش و تسلیم در برابر دشمن وجود ندارد.
اگرچه دو گروه در مشی افراطیگری و رادیکالیسم و ندیدن منافع و امنیت ملی ایرانیان فصل مشترکی دارند اما هر کدام با اهداف و انگیزههایی متفاوت وارد این معرکه روایتها شدهاند.
یک رویکرد با زیرسوال بردن نظریه «ساخت ایران قوی» در حوزههای موشکی، پهپادی، علمی و هستهای، با طرح بازدارندگی سیاسی راه تسلیم و سازش از طریق پذیرش مذاکره تحمیلی را دنبال میکند و به نوعی امتیازطلبی مینماید.
رویکرد دیگر، بدون توجه به واقعیتهای روی زمین، و تنها با نگاه صرف آرمانخواهی انقلابی و اسلامی- بدون توجه به اقتضائات مکانی، زمانی و شرایط سیاسی و اقتصادی موجود- دولت و بیعرضگی آن را سر دست گرفته و از این طریق به انسجام ملی ایجاد شده لطمه میزند.
برآیند و خروجی هر دو نه یک نقد سازنده، بلکه آتشی است که بذر بیثباتی را در زمین میپاشد و این همه دستاورد و پیشرفت و صعود ضریب امنیت و انسجام ملی ایرانیان را به چالش میطلبد و دشمن را امیدوار میسازد.
بیانیههای نامیمون
در دو هفته اخیر چند بیانیه و موضع سیاسی از سوی افراد، گروهها و احزاب منسوب و موسوم به جریان اصلاحات صادر شده است.
ادعا و بهانه این بیانیهها، ارائه راهحل برای عبور از شرایط کنونی فشار و تهدید دشمنان در کشور گفته شده است.
اما بررسی و ارزیابی تحلیلی مفاد آنها و گفتمان و رویکرد سیاسی حاکم بر متن این بیانیهها، واجد فرامتنی دیگر و نکاتی قابل تامل است.
بصورت خاص بیانیه اخیر منسوب به جبهه اصلاحات مورد توجه است که رادیکالیسم را به اوج رسانده و رسما به بیانیه ای در خدمت دشمت و مخالف منافع ملی تبدیل شده است.
این جریان برای مطامع خود نه تنها منافع ملی را ذبح میکنند، بلکه حتی رعایت مصالح حزبی خود را نداشته و با وجود اینکه میدانند این رویکرد در کار دولت هم که داعیه اصلاح طلبی دارد اخلال ایجاد می کند، باز هم بر طبل خود میکوبد.
در این بیانیه نکات ضعف زیر قابل توجه و تامل است: ارسال پیام ضعف و عجز و استیصال به دشمن، مطالبه تعلیق داوطلبانه غنیسازی و پذیرش نظارت آژانس انرژی اتمی از سوی ایران، تشدید دوقطبیها در جامعه، کاهش انسجام و وحدت ملی ایجاد شده بعد از جنگ اخیر، تائید ادعاهای دروغ آمریکا و اسرائیل در خصوص ایران، تضعیف موضع کشور در مذاکرات احتمالی آینده، ناامیدسازی مردم از عملکرد قوای حاکمیتی به ویژه دولت.
این پیام پیامدها و آسیبهای زیر را نیز برای کشور به همراه داشته است: مخدوش کردن روایت پیروزی، ایجاد تفرقه و افزایش دوگانهسازیها و تنشها و ضربه به اتحاد ملی، امیدوارسازی دشمن به موثر بودن طراحیها و ضرباتاش، ترجیح مطامع جناحی و سیاسی بر منافع ملی؛ تلاش جهت پر کردن خلاء اپوزیسیون برانداز در داخل ایران، بر هم زدن وفاق ملی و نمایش شکاف سیاسی اجتماعی در ایران، تلاش جهت تسلیم جمهوری اسلامی در برابر غرب از طریق مذاکره با آمریکا، تلاش جهت ایجاد صدایی در کنار صدای رهبری در جامعه ایران، عبور از دولت اصلاحاتی پزشکیان، تضعیف نیروهای مسلح کشور و پیام تسلیم شدن در برابر دشمن.
صدور این بیانیه نشان داد که چگونه برخی گروههای سیاسی در کشور تنها در خط مطلوب دشمن حرکت میکنند و هیچ توجهی حتی به مصالح اردوگاهی و جناحی خود ندارند و در حالی که دولت منسوب به اصلاح طلبان بر روی کار است، گرایش افراطی آنان درکی از حداقل عقلانیت و مصلحت سنجی را ندارد و همین امر موجب شده تا اندیشه این افراد به محاق رفته و دیگر پایگاه اجتماعی درخوری در جامعه نداشته باشند.
این روزها ملت آگاه ایران منسجم تر از دو دهه اخیر پای کار منافع ملی این سرزمین ایستاده است و تفرقه افکنان تنها عِرض خود می برند و زحمت ما میدارند و عملا صف خود را از ملت جدا میسازند!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.