شاهنامه، خط قرمز یک ملت؛ انفجار خشم عمومی علیه تمسخر فردوسی/ تکنیک rage farming اینبار شکست خورد/ چگونه مردم حساب مجازی یک طنزپرداز را به دلیل توهین بستند؟
سال ۹۷ موسوی در مصاحبهای اعلام کرد که به دلیل شوخیهای نامناسب خود در طنزپردازی، تهدید به اسیدپاشی یا آسیب فیزیکی شده. این حاشیه او را به عنوان یک طنزپرداز زن برجسته کرد.

سرویس سیاست مشرق - اخیراً زینب موسوی، طنزپرداز فعال در شبکه های مجازی، با انتشار ویدیویی توهینآمیز نسبت به فردوسی، با واکنش گسترده و خشم عمومی، بهویژه از سوی اساتید برجسته هنر و ادبیات، روبهرو شد.
شدت این اعتراضها به حدی بود که صفحه اینستاگرامی او در کمتر از ۲۴ ساعت مسدود گردید.
موسوی بارها با استفاده از جوکهای مبتذل و رویکردی که در فضای مجازی به آن «rage baiting» گفته میشود، جنجالآفرین شده و خشم عمومی را برانگیخته است؛ موضوعی که در ادامه گزارش بهتفصیل بررسی خواهد شد.
شهرت با خندوانه
یکی از سکوهای شهرت زینب موسوی برنامه خندوانه بود؛ وی به عنوان استندآپ کمدین در این برنامه شرکت کرد و مردم با او آشنا شدند.
اما موسوی نقطه عطف دیگری هم در شناخته شدن بین مردم داشت و آن هم حواشی در تولید محتوا بود.
سال ۹۷ موسوی در مصاحبهای ادعا کرد که به دلیل شوخیهای نامناسب خود در طنزپردازی، تهدید به اسیدپاشی یا آسیب فیزیکی شده.
این حاشیه او را به عنوان یک طنزپرداز زن برجسته کرد.
موسوی با نام مجازی «امپراطور کوزکو»، از پوشش چادر و لهجه قمی برای تولید محتوا استفاده کرد که این خود حواشی بسیاری به دنبال داشت.
وی در مهرماه، میانه فتنه ۱۴۰۱، به دلیل انتشار محتوای طنز درمورد حجاب، در قم بازداشت شد، ۲۵ روز در حبس بود و در آذر همان سال به ۲ سال زندان محکوم شد.
در بهمن ۱۴۰۱، این حکم در دادگاه تجدیدنظر تأیید شد، اما اجرای آن به تعویق افتاد.
نکته قابلتوجه آنجاست که با وجود همراهی معنوی موسوی با فتنهگران، تنها یک سال بعد و همزمان با برنامهریزی برای برگزاری تور استندآپ کمدی در اروپا، فعالان ضدانقلاب به شدت علیه او موضع گرفتند و خواستار اعمال فشار بر ایرانیان خارج از کشور برای لغو این اجراها شدند.
موسوی در مهر ۱۴۰۲، زمانی که جنگ غزه آغاز شده بود و جنایات رژیم اسرائیل آغاز شده بود، به بهانه نقد ماجرای پویش اعزام به غزه، نقد او با توهین به مقدسات منجر شد و بار دیگر برای مدتی بازداشت شد و با وثیقه آزاد شد، اما فعالیتش محدود گردید.
وی پس از فشار رسانهای مردم علیه خود، ناچار به انتشار ویدیو عذرخواهی از مردم غزه و ایران شد.
موسوی در بهمن ۱۴۰۲، برای اجرای حکم ۲ سال زندان احضار شد، اما با عفو مشروط آزاد گردید.
عذرخواهی زینب موسوی بابت توهین به غزه
طی این سالها موسوی با تمسخر پیوسته و گاهی غیرمنصفانه شهید سیدابراهیم رئیسی در دوران ریاست جمهوری، بیشتر شناخته شد و اینبار در بین رسانههای ضدایرانی نیز محبوبیت پیدا کرد.
وی بارها به دلیل انتشار مطالب تمسخرآمیز علیه شهید رئیسی، تحت فشار رسانهای قرار گرفت؛ اما با این حال روند آن متوقف نشد.
توهین به فردوسی
پس از مدتی سکوت و بیخبری، زینب موسوی در شهریور ۱۴۰۴ با انتشار ویدیویی، از الفاظ رکیکی برای طنرپردازی درباره فردوسی استفاده کرد.
معمولا الفاظ رکیکی که در قالب طنز به کار برده میشود، بار منفی خود را کاهش داده و قبح آن در میان خنده حضار و مخاطبان گم میشود؛ اما اینبار مردم قبح سکوت را شکستند.
ابتدا موج گستردهای از انتقادها در شبکههای اجتماعی شکل گرفت و کاربران نه تنها طنز موسوی، بلکه بیحرمتی او به شاهنامه به عنوان نماد فرهنگی و ملی را هدف انتقاد قرار دادند.
به دنبال این اعتراضها، اساتید برجسته ادبی و هنری نیز واکنش نشان دادند.
استاد محمدرضا شفیعیکدکنی در استوری اینستاگرام خود نوشت: زمانه بس که پلید و پلشت مسخره شد / عیارسنجی خورشید کار شبپره شد.
فاضل نظری، شاعر معاصر نیز در توییتر نوشت: فردوسی، پاسخ این یاوهگوییهای زینب موسوی را داده است: ز چهره توان دید رنگ درون / نگردد سیه دل سپید از برون
المیرا شریفیمقدم، مجری صداوسیما هم در واکنشی جداگانه گفت: «هرگونه اهانت به شخصیت گرانقدر فردوسی و اثر جاودان او، شاهنامه، ناشی از کمفهمی و ناآگاهی نسبت به ساحت زبان فارسی است؛ چراکه شاهنامه هویت زبان ما و هویت ملی ایرانیان است.»
احسان رضایی، نویسنده در واکنش به توهین زینب موسوی به فردوسی نوشت: خانم زینب موسوی هشت سال پیش در برنامه تلویزیونی «خندوانه» داستان رستم و سهراب را دستمایۀ شوخی کرد و تحسین شد.
اخیراً هم او ویدیویی پر از الفاظ رکیک و شوخیهای جنسی به عنوان شاهنامهخوانی ارایه داده است که با واکنش شدید مواجه شده.
مقام «شاهنامه» و عالیجناب فردوسی هیچ تفاوتی نکرده است.
همان جایی هستند که باید.
«قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود».
این ما هستیم که جایگاه خودمان را در نسبت با آنچه نسلهای متمادی ایرانیان در طول قرنها عزیز و محترم داشتهاند، تعریف میکنیم.
مهدی تدینی، ایرانپژوه در یادداشتی نوشت که اگر موسوی به خود اجازه داده شاهنامه را مسخره کند، پس باید پرسید «آیا بقیه ارزشها هم قابل شوخیاند؟» این کار موسوی نوعی «دیوزگی برای چند لایک بیشتر» است.
حسین عصاران، مفسر شاهنامه هم تأکید کرد نباید چنین کارهایی را بیش از حد جدی گرفت، چون موسوی یک طنزپرداز است و البته طنزپرداز قابل ملاحظهای هم نیست.
با اینحال موسوی در اکانت توئیتری خود نسبت به خشم عمومی مردم واکنش نشان داد و در اظهاراتی طلبکارانه گفت: افکار عمومی باید یادبگیره بابت ناراحتیهای واقعی زندگیش ناراحت نشه!
همین سبب شدت یافتن موج خشم عمومی علیه وی شد و حساب اینستاگرام موسوی به دلیل حجم بالای اعتراضها و حملات کاربران مسدود شد.
کاربران شبکههای اجتماعی نیز با استفاده از هشتگ "فردوسی" و "شاهنامه" اعتراض خود به مشاهیر ایران را ابراز کردند.
این کاربران خواستار عذرخواهی موسوی از توهین خود شدند و در واکنشهای خود نیز از بهرهبرداریهای کشورهای خارجی از شاهنامه و شخصیت فردوسی گفتند.
کاربران شبکههای اجتماعی با بهکارگیری هشتگهای «فردوسی» و «شاهنامه»، اعتراض خود را نسبت به اظهارات موسوی اعلام کردند.
آنان ضمن مطالبه عذرخواهی رسمی از سوی وی، در واکنشهای خود به بهرهبرداری کشورهای خارجی از شاهنامه و جایگاه والای فردوسی نیز اشاره داشتند.
استفاده از rage baiting برای دیدهشدن
یکی از راهکارهای امروزی فعالان مجازی برای بهتر دیدهشدن، استفاده از ""rage baiting یا "rage farming" است.
این روش یک تاکتیک رسانهای است که به طور عمدی خشم، عصبانیت یا واکنشهای احساسی شدید افکار عمومی را برمیانگیزد تا تعامل آنلاین (مانند لایک، کامنت، شیر و بازدید) را افزایش دهد و در نتیجه، درآمد، دنبالکنندگان یا حمایتهای بیشتری کسب کند.
تعریف و مکانیسم rage baiting Rage baiting
طعمهگذاری خشم یک استراتژی manipulative فریبکارانه در رسانههای اجتماعی است که از محتوای تحریکآمیز برای farming «کِشت و برداشت» خشم استفاده میکند.
این روش بر پایه الگوریتمهای پلتفرمهایی مانند توییتر (X)، تیکتاک، اینستاگرام و یوتیوب عمل میکند؛ الگوریتمهایی که محتوای دارای تعامل بالا—even اگر منفی باشد—را بیشتر نمایش و تبلیغ میکنند.
در این شیوه، تولیدکننده محتوا با انتشار پستهایی شامل satire طنز «توهینآمیز» یا تصاویر طنز شبکههای اجتماعی، تیترهای حاشیهساز و پربیننده استفاده میکند و کاربران را به واکنشهای عصبانی وامیدارد.
این واکنشها از جمله کامنتهای خشمگین یا بازنشر اعتراضیریال به دیدهشدن محتوا کمک کرده و در بسیاری موارد به درآمدزایی از تبلیغات یا برنامههای creator platforms «سکوهای تولیدکنندگان محتوا» منجر میشود.
افزودن جنبههای جنسی مانند تیترهای کنایهدار یا تحریکآمیز، بخشی از زیرشاخه shock advertising «تبلیغات شوکهکننده» یا sensationalism «هیجانزدگی رسانهای» است.
این تیترها نقش clickbait طعمه کلیک را ایفا میکنند، اما با تمرکز بر شوک جنسی برای افزایش کلیک.
[۱]
الگوریتم تولید یک عنوان جذاب برای کلیکبیت شامل استفاده از اعداد و لیستها برای جلب توجه، بهرهگیری از محرکهای روانشناختی و فراخوانهای احساسی برای ایجاد ارتباط عاطفی، ایجاد شکافهای کنجکاوی برای تحریک علاقه، استفاده از ابزارهای تولید عنوان مانند ژنراتورهای یوتیوب، و تحلیل عناوین رقبا برای الهامگیری است که به طور ترکیبی باعث افزایش تعامل و بازدید میشود.
تمایز با Clickbait
این روش از clickbait طعمه کلیک بار منفی بیشتری دارد؛ زیرا تمرکز اصلی آن بر خشم است، نه صرفاً کنجکاوی.
تحقیقات نشان میدهد rage baiting طعمهگذاری خشم میتواند سطح engagement «تعامل کاربر» را چند برابر افزایش دهد، اما در عین حال خطراتی همچون واکنش منفی شدید یا بیتفاوتی تدریجی مخاطب را نیز به همراه دارد.
[۲]
برخورد قاطع پلتفرمها با این تکنیک
هرچند این تکنیک در جذب توجه مؤثر است، اما میتواند به خشم اجتماعی دامن بزند و اصول اخلاقی رسانهای را زیر سؤال ببرد.
در سال ۲۰۲۴، پلتفرمهایی مانند Meta (متا) اعلام کردند که در حال مقابله با engagement-bait (طعمهگذاری برای تعامل) هستند؛ زیرا چنین شیوهای میتواند به ترویج misinformation (اطلاعات نادرست) منجر شود.
علاوه بر این، استفاده افراطی از این روش باعث desensitization (بیتفاوتی تدریجی مخاطب) میشود، به گونهای که اثر اولیه shock (شوک) به مرور از بین میرود و دیگر کارایی گذشته را نخواهد داشت.
اعلام جرم علیه زینب موسوی
پس از انتشار ویدیو توهینآمیز این فعال فضای مجازی که موجب جریحهدار شدن عفت عمومی شد، دادستانی تهران علیه او اعلام جرم کرد.
به گفته مرکز رسانه قوه قضائیه، با تشکیل پرونده برای این فعال فضای مجازی دادستانی تهران تحقیقات بر روی پرونده را آغاز کرد.