بازی در باتلاق شام: تسلیم یا معامله؟
لغو تحریمهای سوریه توسط آمریکا و توافق با تلآویو؛ آیا دمشق قربانی توطئهای جدید خواهد شد؟

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - هشت ماه پس از سقوط رژیم بشار اسد و روی کار آمدن دولت موقت به رهبری احمد الشرع (ابومحمد جولانی)، تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی در سوریه شتاب گرفته است.
لغو تحریمهای ایالات متحده علیه دمشق و مذاکرات امنیتی میان دولت موقت و رژیم صهیونیستی با میانجیگری آمریکا، نشانههایی از تغییر پارادایم در منطقه است.
چرخش ذلتبار: از تحریم به تساهل
تصمیم وزارت خزانهداری آمریکا برای لغو کامل تحریمهای سوریه، نه نشانهای از خیرخواهی واشنگتن، بلکه نمایشی از فرصتطلبی سیاسی است.
این اقدام که به دستور دونالد ترامپ و پس از گفتوگوهای مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، با اسعد الشیبانی، همتای سوریاش، انجام شد، ظاهراً به دلیل «تغییر شرایط در سوریه» و «اقدامات مثبت» دولت موقت احمد الشرع (ابومحمد جولانی) توجیه شده است.
اما این چرخش ناگهانی سیاست که حتی مقامات ارشد وزارت خزانهداری را غافلگیر کرد، پرسشهایی اساسی درباره اهداف واقعی آمریکا در منطقه ایجاد کرده است.
آیا این تصمیم صرفاً برای حمایت از بازسازی سوریه است یا بخشی از یک استراتژی کلانتر برای بازتعریف توازن قدرت در خاورمیانه؟
لغو تحریمها که شامل حذف مقررات از مجموعه قوانین فدرال و صدور مجوز عمومی برای تسهیل تجارت و سرمایهگذاری است، در نگاه اول امیدی برای اقتصاد جنگزده سوریه ایجاد میکند.
اما این گشایش اقتصادی با شروطی همراه است که استقلال سوریه را به خطر میاندازد؛ محرومیت از تسلیحات راهبردی، ایجاد مناطق عاری از سلاح در جولان و سویدا، و وابستگی به کمکهای مالی آمریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس.
این شرایط که با فشارهای دیپلماتیک واشنگتن و تلآویو پیش میرود، نشاندهنده تلاشی برای تبدیل سوریه به یک دولت دستنشانده است که در خدمت منافع غرب و رژیم صهیونیستی عمل کند.
در حالی که مردم سوریه سالها زیر فشار تحریمها رنج کشیدند، حالا که یک گروه با سابقه تروریستی به قدرت رسیده، واشنگتن ناگهان تغییر لحن داده و با لغو تحریمها، راه را برای نفوذ بیشتر خود هموار کرده است.
این چرخش، نه نشانه سخاوت، بلکه تحقیری آشکار برای ملتی است که دههها مقاومت کرده است.
توافق با شیطان: تله امنیتی تلآویو
مذاکرات پیشرفته میان دولت موقت سوریه و رژیم صهیونیستی برای امضای توافقنامه امنیتی که با میانجیگری آمریکا و نظارت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس پیش میرود، یکی از شرمآورترین فصلهای تاریخ معاصر منطقه است.
این توافق، که بر اساس خط آتشبس ۱۹۷۴ تنظیم شده، مناطق جولان و نواحی میان دمشق تا سویدا را عاری از سلاح اعلام میکند و سوریه را از داشتن موشکها و سامانههای پدافندی محروم میسازد.
ایجاد یک «گذرگاه انسانی» میان فلسطین اشغالی و سویدا و ممنوعیت بازسازی ارتش سوریه توسط ترکیه، از دیگر بندهای این توافق است که به وضوح نشاندهنده تسلیم دمشق در برابر خواست تلآویو است.
احمد الشرع در دیدار با هیئت رسانهای عربی تأکید کرد که این توافق بر اساس خط آتشبس ۱۹۷۴ تنظیم شده و هدف آن نه صلح فراگیر، بلکه ایجاد ثبات منطقهای است.
او با اشاره به اینکه «فرصتهای موفقیت این توافق بیشتر از شکست آن است»، سعی کرد آن را بهعنوان گامی در جهت منافع سوریه معرفی کند.
اما این اظهارات نمیتواند نگرانیهای عمیق درباره پیامدهای این توافق را پنهان کند.
محرومیت سوریه از تسلیحات راهبردی، در حالی که رژیم صهیونیستی همچنان به نقض حاکمیت کشورهای منطقه ادامه میدهد، میتواند دمشق را در برابر تهدیدات خارجی آسیبپذیر کند.
علاوه بر این، شرط دریافت کمکهای مالی از آمریکا و کشورهای عربی برای بازسازی، به نظر میرسد بخشی از یک معامله بزرگتر برای همسویی دولت موقت با منافع غرب و تلآویو باشد.
جولانی: از جنگسالار به مهره غرب
احمد الشرع، معروف به ابومحمد جولانی، که زمانی به دلیل ارتباط با القاعده و تحریرالشام در فهرست سازمانهای تروریستی ایالات متحده قرار داشت، اکنون در قامت رئیس موقت سوریه، نقشی کلیدی در این بازی ذلتبار ایفا میکند.
او با اظهاراتی مانند «چشمپوشی از زخمهای حزبالله» و تأکید بر روابط اقتصادی با لبنان، سعی دارد خود را بهعنوان یک رهبر میانهرو معرفی کند.
اما این تغییر چهره که با حمایت آشکار آمریکا، ترکیه و قطر همراه شده، نمیتواند سابقه تاریک او را پاک کند.
جولانی که زمانی علیه نظام اسد مبارزه میکرد، حالا در دام وعدههای فریبنده غرب گرفتار شده و با پذیرش شروط تحقیرآمیز، عزت ملت سوریه را زیر پا گذاشته است.
جولانی در تلاش است تا با استفاده از فرصت لغو تحریمها و مذاکرات با تلآویو، جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر مشروع در صحنه بینالمللی تثبیت کند.
اما این رویکرد مخاطرات بزرگی به همراه دارد.
وابستگی به کمکهای مالی غرب و کشورهای عربی، بهویژه در شرایطی که بازسازی ارتش سوریه محدود شده، میتواند دولت موقت را به ابزاری در دست قدرتهای خارجی تبدیل کند.
علاوه بر این، تأکید جولانی بر وحدت سوریه و کنترل تسلیحات توسط دولت، در حالی که خود او هنوز با اتهامات تروریستی مواجه است، تناقضی آشکار را نشان میدهد.
توطئهای زیر نقاب بازسازی
لغو تحریمها و توافق امنیتی با رژیم صهیونیستی، در ظاهر برای کمک به بازسازی سوریه طراحی شدهاند، اما در باطن، بخشی از یک پروژه کلان برای بازطراحی ژئوپلیتیک منطقه به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند.
فشارهای آمریکا برای اخراج نیروهای خارجی و جلوگیری از حضور آنها در نهادهای حکومتی سوریه، بخشی از شروط لغو تحریمها بوده است.
این شروط که شامل نابودی زرادخانه تسلیحات شیمیایی و ایجاد دفتر ارتباطی برای یافتن روزنامهنگار مفقود آمریکایی است، نشاندهنده تلاش واشنگتن برای کنترل کامل دولت موقت است.
در مقابل، وعدههای مالی از سوی عربستان سعودی و قطر، که بدهیهای معوقه سوریه به بانک جهانی را پرداخت کردهاند، به معنای وابستگی اقتصادی دمشق به محور غربی-عربی است.
این وابستگی که با محرومیت نظامی همراه شده، سوریه را به یک دولت شکننده تبدیل میکند که قادر به دفاع از خود در برابر تهدیدات خارجی نیست.
آیندهای در سایه تحقیر
سوریه امروز در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ خود قرار دارد.
لغو تحریمها و توافق امنیتی با رژیم صهیونیستی، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت به ورود سرمایه منجر شود، اما در بلندمدت، استقلال و عزت این کشور را به خطر میاندازد.
محرومیت از تسلیحات راهبردی، ایجاد مناطق عاری از سلاح، و وابستگی به کمکهای خارجی، دمشق را در برابر تجاوزات اسرائیل و فشارهای غرب آسیبپذیر میکند.
علاوه بر این، تلاش جولانی برای نزدیکی به لبنان و چشمپوشی از نقش حزبالله، میتواند به تنشهای جدید در روابط دمشق و بیروت منجر شود، بهویژه در شرایطی که محور مقاومت همچنان تحت فشارهای آمریکا قرار دارد.
شام در چنگال توطئه
لغو تحریمهای آمریکا و توافق امنیتی میان دمشق و تلآویو، نمایشی از خیرخواهی نیست، بلکه تلهای برای تحمیل هژمونی غرب و رژیم اسرائیل بر منطقه است.
احمد الشرع که از یک جنگسالار به مهرهای در دست واشنگتن بدل شده، با پذیرش شروط تحقیرآمیز، استقلال و عزت سوریه را به خطر انداخته است.
این تحولات که با نقاب بازسازی و ثبات پیش میروند، در واقع بخشی از پروژهای برای تجزیه و تضعیف منطقه هستند.
آینده سوریه به توانایی مردم و گروههای مقاومت در برابر این توطئهها بستگی دارد.
اگر دمشق نتواند از این باتلاق خارج شود، نهتنها خود، بلکه کل منطقه در گرداب بیثباتی و تحقیر فرو خواهد رفت.