سرنوشت متهم در گرو اظهارات شاهدان یک قتل
مردی که به اتهام قتل مقابل بساط جگرکی به قصاص محکوم شده بود، با نقض حکم بار دیگر در دادگاه محاکمه و این بار مدعی شد مقتول و دوستانش قصد ربایش او را داشتند.

باشگاه خبرنگاران جوان- اواسط سال ۱۴۰۰ گزارش یک درگیری مرگبار به پلیس اعلام شد.
مأموران با حضور در محل جنایت دریافتند مرد جوانی به نام بهروز با ضربه چاقو پسر جوانی به نام خسرو را به قتل رسانده و متواری شده است.
با دستگیری متهم وی در تشریح ماجرا گفت: «من دو – سه ماهی هرشب به یک جگرکی میرفتم و شام میخوردم.
شب حادثه کنار جدول نشسته بودم و شام میخوردم که مقتول و دوستانش به آنجا آمدند.
او دوست عمویم بود و میشناختمش.
بعد مرا صدا زد که جلو رفتم، اما ناگهان سیلی محکمی به صورتم زد و بعد هم دوستانش کتکم زدند.
وقتی اعتراض کردم، به دوستانش گفت باید او را با خودمان ببریم.
من هم وقتی دیدم میخواهند من را بدزدند، با چاقو ضربهای به خسرو زدم و فرار کردم.» با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۴ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
اولین جلسه دادگاه
در آن جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و از خود دفاع کرد، اما در پایان جلسه قضات او را به قصاص محکوم کردند.
اما با اعتراض متهم پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان با گرفتن نقص در تحقیقات، حکم را نقض و مقرر کردند تا رسیدگی به پرونده در شعبه ۱۳ (همعرض) با حضور شاهدان درگیری رسیدگی شود.
دومین جلسه دادگاه
این جلسه به صورت ویدیوکنفراس برگزار شد و وکیل اولیای دم از طرف موکلانش درخواست قصاص کرد.
سپس متهم از زندان از طریق ویدیوکنفرانس صحبت کرد و گفت: «من قصدم کشتن مرحوم نبود.
آنها میخواستند من را بدزدند که بعد از دستگیریام هم از آنها بابت آدمربایی شکایت کردم.
اگر با چاقو از خودم دفاع نمیکردم، معلوم نبود چه بلایی سرم میآمد.» پس از آن شاهد اول که صاحب جگرکی بود، گفت: «من و دوستم چند سالی است که کنار خیابان بساط جگرکی داریم.
شب حادثه متهم روی جدول کنار خیابان نشسته بود و غذا میخورد که مقتول و دوستانش سر رسیدند و او را کتک زدند.
میخواستند به زور سوار ماشینش کنند، اما بهروز با چاقو خسرو را زد.»
شاهد دوم نیز گفت: «آن شب با دوستانم در خیابان خسرو را دیدیم و او را سوار کردیم.
وقتی به مقابل جگرکی رسیدیم، نمیدانم چه شد که خسرو با بهروز درگیر شد.»
شاهد سوم هم گفت: «متهم آن شب چاقو داشت، وقتی درگیری شروع شد او راه فرار داشت، اما تصمیم گرفت خسرو را بزند.» متهم در آخرین دفاعیاتش گفت: «آنها آنقدر توی سرم زده بودند که گیج شده بودم.» در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
منبع: روزنامه ایران