خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 02 شهریور 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

جزئیات حمله مرگبار مرد خشمگین به خواهرش

اعتماد | همه | یکشنبه، 02 شهریور 1404 - 19:58
مردی که به خاطر اختلاف ارثی به خانه خواهرش حمله کرده بود، در نهایت مرتکب قتل شد.
ساختمان،مادرم،مرد،ادامه،ماجرا،قتل،پاگرد،چاقو،آپارتمان،دختر،ح ...

کد خبر: 731548 | ۱۴۰۴/۰۶/۰۲ ۱۹:۵۲:۳۷
مردی که به خاطر اختلاف ارثی به خانه خواهرش حمله کرده بود، در نهایت مرتکب قتل شد.
به گزارش سایت جنایی، صبح پنجشنبه، سی‌ام مرداد ۱۴۰۴، در یکی از کوچه‌های آرام محله یوسف‌آباد تهران، فریادهای دلخراش دختری جوان سکوت صبحگاهی را در هم شکست.
او که با وحشت و استیصال فریاد می‌زد: «بگیریدش!
مادرم را کشت!»، اهالی ساختمان را به تکاپو واداشت.
ساکنان آپارتمان که از شنیدن این فریادها بهت‌زده شده بودند، سراسیمه خود را به پاگرد و ورودی ساختمان رساندند.
در آنجا، مرد جوانی را دیدند که خون‌آلود و با حالتی آشوب‌زده در تلاش بود به هر نحو ممکن در خروجی ساختمان را باز یا با شکستن شیشه ساختمان فرار کند.
مرد جوان با وجود تلاش موفق به فرار نشد، چون در خروجی ساختمان، قفل برقی داشت که تنها با کلیدی که چند متر دورتر، روی دیوار بود، باز می‌شد.
مرد جوان، که ظاهراً از این موضوع بی‌خبر بود، شروع به شکستن شیشه‌های در کرد.
شیشه‌ها خرد شدند و صدای شکسته شدن‌شان در راه‌پله‌های ساختمان پیچید، اما پیش از آنکه بتواند راهی به بیرون پیدا کند، همسایه‌ها به او رسیدند.
مرد که دیگر راه گریزی نداشت، در محاصره اهالی خشمگین و نگران ساختمان، تسلیم شد.
دست‌هایش خون‌آلود بود و زخم‌هایی روی بدنش دیده می‌شد که حکایت از درگیری داشت.
دقایقی بعد، با تماس یکی از ساکنان، پلیس و تیم جنایی در جریان ماجرا قرار گرفتند.
آمبولانس اورژانس به سرعت به محل اعزام شد و مرد زخمی را که حال وخیمی داشت، برای مداوا به بیمارستان منتقل کرد.
در ادامه، تیم بررسی صحنه جرم وارد ساختمان شد.
متخصصان پزشکی قانونی، ماموران اداره دهم و کارشناس اداره تشخیص هویت اداره آگاهی تهران با قدم‌هایی محتاطانه وارد پاگرد طبقه‌ای شدند که قتل در آن رخ داده بود.
در آنجا با پیکر بی‌جان زن ۵۶ ساله‌ای روبه‌رو شدند که روی زمین افتاده بود، در حالی که آثار هفت ضربه چاقو روی بدنش نمایان بود.
خون روی زمین پخش شده و فضای پاگرد را پر کرده بود.
دختر جوان مقتول، که هنوز از شوک حادثه به خود می‌لرزید و او هم زخمی شده بود به عنوان شاهد اصلی ماجرا مورد تحقیق قرار گرفت.
او با صدایی لرزان و چشمانی پر از اشک، ماجرا را شرح داد و گفت: «روز قبل از حادثه، دایی‌ام جلوی خانه‌ مادرم آمده بود، عصبانی بود و شروع به داد و فریاد کرد.
مادرم هم از ترس یا شاید به خاطر اختلافات قدیمی، در را به رویش باز نکرد، اما دایی‌ دست‌بردار نبود و تهدید کرده بود که دوباره برمی‌گردد.
مادرم همان موقع با من تماس گرفت و ماجرا را تعریف کرد.
من که نگران حالش بودم، تصمیم گرفتم شب پیش او بیایم و در خانه‌اش بمانم تا دلگرمی‌اش باشم.»
دختر ادامه داد: «صبح روز حادثه، دایی‌ام دوباره آمد.
زنگ خانه را بارها و بارها به صدا درآورد، اما مادرم باز هم در را باز نکرد.
نمی‌دانم چطور، اما دایی توانست وارد راه‌پله‌های ساختمان شود.
وقتی دید در آپارتمان قفل است، شروع به مشت و لگد زدن به در کرد.
هدف او تخریب بود تا وارد شود.
مادرم که فکر کرد چاره‌ای ندارد، در را باز کرد تا شاید او را آرام کند، اما به محض باز شدن در، دعوا بالا گرفت.
دایی‌ام چاقویی از جیبش بیرون آورد و با خشم به مادرم حمله کرد.
ضربه‌های چاقو را یکی پس از دیگری به مادرم زد.
من سعی کردم جلوی او را بگیرم، اما او مرا هم زخمی کرد.
از شدت درد و ترس، خودم را به بالکن رساندم و از آنجا فریاد زدم و از همسایه‌ها کمک خواستم، بعد هم همسایه‌ها آمدند و او را گرفتند و تحویل پلیس دادند.»
ماموران که با دقت به روایت دختر گوش می‌دادند، در ادامه تحقیقات به سرنخ‌هایی دست یافتند که انگیزه این قتل را روشن‌تر می‌کرد.
قاتل، مردی ۴۳ ساله بود که به نظر می‌رسید به دلیل اختلافات خانوادگی و نزاع بر سر مسائل مالی و ارثیه دست به این جنایت زده باشد.
ظاهراً سال‌ها اختلاف میان او و خواهرش وجود داشت.
این اختلافات که شاید ریشه‌ای عمیق در گذشته خانواده داشت، در نهایت به فاجعه‌ای خونین منجر شد.
ماموران دریافتند که مرد پیش‌تر نیز بارها با خواهرش بر سر تقسیم ارثیه درگیری لفظی پیدا کرده بود و تهدیدهای او در روز قبل از حادثه، نشانه‌ای از تصمیمش برای عملی کردن نقشه‌ای شوم بوده است.
همسایه‌ها که هنوز در شوک این ماجرا بودند، از رفتار عجیب و پرخاشگرانه مرد در روزهای اخیر صحبت کردند.
یکی از آنها گفت: «چند بار دیده بودم که این مرد با عصبانیت به ساختمان می‌آید و زنگ آپارتمان را می‌زند.
فکر می‌کردیم دعوای خانوادگی ساده‌ای است، اما هیچ‌کس تصور نمی‌کرد کار به اینجا بکشد.»
در نهایت تیم جنایی در ادامه تحقیقات، صحنه جرم را با دقت بیشتری بررسی کرد.
چاقوی خون‌آلود که ابزار جنایت بود، در گوشه‌ای از پاگرد پیدا شد.
اثر انگشت‌های قاتل روی دسته چاقو و در ورودی آپارتمان، شواهد محکمی از حضور او در صحنه قتل بود.
همچنین، بررسی‌های اولیه پزشکی قانونی نشان داد که ضربات چاقو به نقاط حساس بدن مقتول وارد شده و او فرصت چندانی برای دفاع از خود نداشته است.
در ادامه، متهم در بازجویی‌های اولیه سکوت کرد و از توضیح درباره انگیزه اصلی خود خودداری کرد، اما شواهد و اظهارات شاهدان، به‌ ویژه دختر مقتول، پرونده‌ای محکم علیه او تشکیل داده بود و در حال حاضر هم با بازداشت این متهم تحقیقات در مورد این قتل ادامه دارد.