جبهه اصلاحات قربانی ائتلاف جواد و آذر!/ حمله به انتخابات و منتقدان در پیوست بیانیه اصلاح‌طلبان
جبهه اصلاحات عملا به عنوان یک نهاد سیاسی کارکرد خود را از دست داده و صرفا تبدیل به سکویی برای ابراز موضع "جواد امام(سخنگو) و آذر منصوری(رئیس جبهه)" شده است.
سرویس سیاست مشرق _ "جواد امام" سخنگوی جبهه اصلاحات به تازگی و در واکنش به موج انتقادات از بیانیه اخیر این جبهه؛ صحبت‌هایی را مطرح کرده است که باید آنها را پیوست‌های تکمیلی آن بیانیه دانست.
او در این اظهارات ضمن تأکید دوباره بر مفاد موهوم آن بیانیه؛ به منتقدان و برخی شخصیت‌های سیاسی از قبیل آذری‌جهرمی نیز حمله کرده است.[1]
امام در مصاحبه خود همچنین به ژن "چپ‌های تحریمی" نیز بازگشت کرده و انتخابات در ایران را بی‌معنا خوانده ضمن اینکه ادعاهایی مثل تحت فشار بودن زندانیان سیاسی و بی‌وجاهت بودن منتقدان بیانیه نزد مردم را نیز مطرح کرده است.
آنچه که در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی از مصاحبه امام با خبرگزاری ایلنا است:
_به جز یک حزب، اکثر اصلاح‌طلبان در تهیه این بیانیه مشارکت داشته‌اند.
_اصلاح‌طلبان از تمام مدارهای سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری حذف شده‌اند.
حتی بعد از انتخابات اخیر، اجازه ندادند از اصلاح‌طلبان در حوزه‌های اجرا استفاده شود تا جائی که بعضا افراد را مجبور به نوشتن توبه‌نامه کردند، انتخابات عملاً بی‌معنا شده و هیچ مفهومی ندارد.
کدام یک از این تصمیمات بر خواست عمومی جامعه بوده است؟
_اسرائیل زندان اوین را هدف قرار می‌دهد و درحالی که تعدادی از زندانیان از زندان در آن شرایط فرار کردند یک زندان سیاسی فرار نکرد اما دیدیم که دوباره تحت فشار قرار گرفتند.
_کسانی که این بیانیه را نقد می‌کنند قطعا وجاهتی بین مردم دیگر ندارند.
_منتقد جوانی که به دنبال معاون اولی می‌گشت و رای پزشکیان را رای به خود می‌دانست، هنوز هم با نگاه گذشته امنیتی به دنبال متهم‌سازی و اتهام زنی است.
_علی‌رغم تمامی فحاشی‌ها، تهدیدات و اتهامات ، بیانیه را درست و در راستای منافع ملی دانسته و از آن دفاع و مخالفین و منتقدان را به رعایت اخلاق و پرهیز از اتهام زنی و به جای دو قطبی‌سازی کاذب و پرونده‌سازی امنیتی برای افراد منتقد و جریانات شناسنامه دار و خروج از بحران و بحران‌سازی مضاعف برای کشور و ملت بزرگ ایران دعوت می نمایند.
افراد تندرو کشور را بن بست رسانده و باعث تضعیف ایران شده‌اند اما می‌خواهند این را به اصلاح‌طلبان نسبت دهند خوشبختانه مردم آگاه بوده و صاحب تشخیص می باشند.
*تحلیل:
ادبیات عصبی و دیکتاتوری حزبی در موضع‌گیری سخنگوی جبهه اصلاحات کاملا آشکار است.
چه اینکه می‌بینیم او به جای پاسخگویی مؤدبانه به نکات مورد اشاره منتقدان اما بیشتر به دنبال جنجال‌آفرینی است و مثلا تقلا کرده با سابقه‌خوانی، منتقدان را به گوشه رینگ براند.
البته از جریانی خطرناک که سال‌ها دست به تحریم انتخابات زد تا مردم را به برداشتن اسلحه علیه نظام ترغیب کند و پس از درگیری 12 روزه نیز بیانیه‌ای نوشته که عملا نسخه فارسی خواسته‌های صهیونیست‌ها بود؛ رؤیت این حد از خشونت کلامی و ادبیات تهاجمی هرگز عجیب نبود.
جالب است که می‌بینیم جواد امام حتی به ژن تحریمی خود نیز بازگشت کرده است و این مقوله نشان می‌دهد که چپ‌های تحریمی در قضیه انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر نیز از ترس برخورد امنیتی نظام با تحریم‌گران انتخابات بود که مشارکت کردند وگرنه اینان هیچ اعتقادی به "یگانگی راه انتخابات" ندارند.
گفتنیست، آذری‌جهرمی در انتقاد از بیانیه اخیر جبهه اصلاحات گفته بود: جبهه اصلاحات نسخه «تسلیم» ایران را کادوپیچ ارائه کرد.
تعلیق داوطلبانه در برابر دولت فعلی آمریکا به معنای تسلیم است.[2]
در کنار او اصلاح‌طلبان و اعتدالیون دیگری مثل محمد قوچانی، جلایی‌پور و علی مطهری نیز به نقد این بیانیه پرداخته‌اند.
ارکان مختلف دولت رئیس‌جمهور پزشکیان نیز با محتوای این بیانیه ابراز مخالفت کرده‌اند.
برخی محافل تحلیلی معتقدند جبهه اصلاحات عملا به عنوان یک نهاد سیاسی کارکرد خود را از دست داده و صرفا تبدیل به سکویی برای ابراز موضع "جواد امام(سخنگو) و آذر منصوری(رئیس جبهه)" شده است.
کما اینکه می‌بینیم مدافعان رفتارهای غلط جبهه اصلاحات که بویژه طی چند سال اخیر واضح‌تر و تندتر شده است نیز اغلب همین دو نفر هستند و دیگران حضّار جبهه یا در موضع سکوت هستند یا مثل حزب کارگزاران و ندای ایرانی در موضع انتقاد.
آن محافل تحلیلی تأکید دارند که منتقدان و آزادفکران درون و بیرون جبهه اصلاحات نیز از ترس تهدیدات "ائتلاف مادام و موسیو" -که جلوه‌ای از آنرا در ادبیات تهاجمی و سابقه‌خوانی جواد امام در متن مصاحبه‌اش می‌تواند دید- عملا نمی‌توانند با رفتارهای سیاسی نابهنجار اینان مخالفت کنند و نوعاً مجبور به سکوت یا همکاری اجباری هستند.
آنها می‌دانند که آنچه درباره آذری‌جهرمی رخ داد می‌تواند در صورت‌های بسیار بدتر برای آنان نیز رخ بدهد.
چیزی مثل پرونده انتقاد صادق خرازی از برخی اصلاح‌طلبان که چند سال قبل انجام شد و به دنبال آن برخی رجال ستادی جریان چپ خرازی را حتی به "قاچاقچی بودن" متهم کردند!
***
1_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1676105
2_khabaronline.ir/xnTBn