پیامبر اکرم(ص) شخصیتی ماندگار در سراسر تاریخ
چگونه یک انسان پانزده سده پیش در تاریک ترین دوران تاریخ در مقایسه با عصر ما و در عمری بس کوتاه این چنین در تاریخ بشری می ماند و دین او امروز بزرگ ترین دین دنیا شناخته می شود؟

خبرگزاری تسنیم، قم ـ رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در ظاهر همان انسان گمنامی بودند که بسان هزاران گمنامِ عصر خود دوران خردسالی، نوجوانی و جوانی را طی کردند.
از قضای روزگار سایه مهر و عطوفت والدین را در همان دوران آغازین حیات از دست دادند و یتیمی و غربت را با پوست و استخوان خود چشیدند.
محیطی که در آن میزیستند متوحشترین محیط فرهنگی در عصر خود بود و زمانی که در آن پا به عرصه وجود گذاشتند، تاریکترین دوران عصر به حساب میآمد؛ دورانی که در آن هیچ اثر روشنی از علم، دانش و تمدن به چشم نمیآمد.
دورانی که هیچ وسیله و ابزار شناخته شده امروزین بسان رسانهها برای ثبت رخدادها و بزرگ کردن صادقانه یا کاذبانه چهرهها قابل تصور نبود.
پیامبر اکرم در میان سالی در مکه به پیامبری برانگیخته شدند، اما در دوران سیزده سال حضور در مکه اجازه چندانی برای بروز و نمودی از اندیشه و منش به ایشان داده نشد.
ایشان و همه یاران اندکش در محاصره کامل و در بایکوت خبری کامل نگاه داشته شدند و بارها تا سرحد مرگ و شهادت پیش رفتند.
آن گاه که پیامبر با رنج جانکاه و خطر فراگیر راهی مدینه شدند، در ظاهر شوکت و شاهی پدید آمد و دوران انزوا و انعزال به دوران شهود و شکوه تبدیل شد، اما چندی نپایید که از درون جامعه اسلامی پدیده آزار دهنده نفاق و از برون هجوم بی امان مشرکان و همراهی یهود و نصارا خودنمایی کرد و آرامش و آسایش را از آن چهره پرتبسم و آرام گرفت تا آن جا که حتی امن و امان در خانه او هم کمتر یافت شد.
تحمیل هشتاد غزوه و سریه و ماجراهای تلخ هر روزه دوست و دشمن آن قدر فزون و شکننده بود که برای در هم شکستن تاب و توان سلسلهای از کوهها کافی مینمود.
این انسان الهی در این دوران به ظاهر طلایی مدینه تنها ده سال فرصت یافت که در لابلای همه افت و خیزها، از خود خودی نشان دهد و از جلوات بی بدیل خود جلوهای را آشکار سازد.
همه اینها کاری کرد که عمر ایشان به شصت و سه سال قد ندهد!
یعنی حدود یک شصتم عمر لقمان و یک چهلم عمر نوح و یک سوم عمر ابراهیم و یک دوم عمر موسی علیهم السلام و ...
چگونه یک انسان در حدود پانزده سده پیش در تاریکترین دوران تاریخ در مقایسه با عصر ما و در منحطترین محیط فرهنگی در مقایسه حتی با محیط فرهنگی ایران و روم آن روز، در عمری بس کوتاه که تقریباً مجالی برای به تصویر کشیدن خود نداشت و نیافت، این چنین در تاریخ بشری میماند و دین او امروز بزرگترین دین دنیا شناخته میشود و بخشهایی زیادی از جهان حتی در کشورهای اروپایی را تحت تاثیر خود قرار میدهد؟!
پیامبر چگونه این چنین در اعماق دل و جان پیروان خود نفوذ و تاثیر دارد که پانزده سده پس از ارتحال او، صدها نفر از پیروانش برای دفاع از شخصیت و به عشق و ارادت به او در رخدادهایی همچون ماجرای کتاب آیات شیطانی و انتشار تصاویر موهن در مطبوعات غرب، جان خود را فدا میکنند؟!
چگونه متصور است که در تمام پهنه تاریخ اسلام از آغاز تا کنون موذّنان بالای مأذنه ها و نمازگزاران در دل نمازهای روزانه خود با شور و شیدایی او را به رسالت و وارستگی میستایند و دلها به نام او ابتهاج مییابد و چشمها از یاد او اشکبار میشود؟!
آیا به این پرسش مهم، پاسخی جز این میتوان داد که مانایی در جانها و جاودانی در دلها، زمان، مکان، محیط، ابزار و افزار عصر مدرنیته نمیشناسد؛ بلکه باید به حقیقت و به کمال و تمام و به ظاهر و باطن و به همه وجود و همه هستی ناب و پاک شد و ناب و پاک زیست؛ الهی اندیشید و الهی کوشید و الهی زیست؛ زیبا وشانه نفس کشید و زیبا وشانه به جانها جان بخشید؟!
باری، آن کس که جان جهانیان در اختیار او و دلها در قبضه قدرت اوست، میداند چگونه چنین بنده نابی را در جهان جاودانه و مانا سازد!
مگر خود نفرمود: «إِنَّ الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا» (مریم، 96)
مگر خود به پیامبر وعده نداد که به او مقام محمود و رفعت نام خواهد بخشید: «وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا (اسراء، 79) «وَ رَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَكَ» (انشراح، 4)
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
یادداشت از: آیت الله علی نصیری، رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد و استاد حوزه و دانشگاه
انتهای پیام/