قاب عکسی که باید جبهه اصلاحات آن را باید خوب تماشا کند/ ارسال سیگنال ضعف برای کدخدا
پس از جنگ ۱۲ روزه، اصلاحطلبان ساختاری و جبهه اصلاحات از سویی و برخی اعتدالیون همچون روحانی و ظریف از سوی دیگر به دنبال تغییر پارادایم در سیاست داخلی و خارجی هستند!

*********
نشست حساس رهبران اروپایی، رئیس کمیسیون اروپا و دبیرکل ناتو با “ترامپ” مورد توجه روزنامههای اصلاحطلب قرار گرفته است و باعث شده است تا آینه عبرتی پیش چشمشان باشد.
روزنامه سازندگی در گزارشی عجیب با کدخدا خواندن ترامپ نوشته است:
ساعت ۴ بعدازظهر به وقت واشنگتن، وقتی درهای سالن بیضی کاخ سفید باز شد و رهبران اروپایی همراه زلنسکی رئیسجمهور اوکراین وارد شدند، همه نگاهها به مردی دوخته شد که گویی کدخدای جهان است.
بلافاصله پشت میز معروف ریاست جمهوری نشست.
همانطور که همیشه خودش میخواست.
تنها در جایگاهی بالاتر، با تکیه بر صندلی چرمیاش و روبه روی صفی از رهبران اروپا که کنار هم بر صندلیهای ساده قرار گرفته بودند.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:
در یک نگاه، صحنه چیزی بیش از یک نشست دیپلماتیک بود؛ بازسازی نمایش قدرت، یک تئاتر سیاسی که در آن ترامپ نقش کدخدا را برعهده گرفته بود و اروپا و اوکراین در قامت میهمانانی که آمدهاند استدعا کنند، صف بسته بودند!
عکاسانی که برای چند دقیقه اجازه حضور داشتند، تصویر را همانطور که بود ثبت کردند.
ترامپ پشت میز، بقیه روبهرو، و زلنسکی هم روی یکی دیگر از صندلیها، درست مثل دانشآموزی که در برابر معلمی سختگیر اما غیرقابلپیشبینی نشسته باشد.
روزنامه هممیهن نیز در یادداشتی با عنوان « ناامیدی مردم از مذاکرات» مینویسد:
بهرغم این که اکثریت اوکراینیها از مذاکره و توافق برای پایان جنگ حمایت میکنند اما همزمان اکثریت آنها باور دارند که بعید به نظر میرسد جنگ به زودی به پایان برسد و توافقی بلندمدت و پایدار در این زمینه حاصل شود.
وقتی از شرکتکنندگان پرسیده شد که آیا فکر میکنید جنگ در طی ۱۲ ماه آینده با توافقی پایدار به پایان برسد، تنها یک نفر از هر چهار نفر (۲۵ درصد) اعلام کردند که این مسئله را «محتمل» میدانند.
۳۴ درصد پاسخ دادند که این موضوع را چندان امکانپذیر نمیدانند و ۳۴ درصد نیز آن را «بسیار بعید» توصیف کردند.
رفتار تحقیرآمیز ترامپ با زلنسکی و انفعال اروپا در برابر آمریکا، هشداری روشن برای غربگرایان ایران است.
جبهه اصلاحات، با تکرار نسخههای شکستخورده تسلیم، مانند مذاکرات برجام و پیشنهاد تعلیق غنیسازی، نهتنها عزت ملی را به خطر میاندازد بلکه ایران را درمعرض فشارهای بیشتر قرارمیدهد.
تجربه اوکراین وسوریه نشان میدهد اعتماد به وعدههای غرب به وابستگی، تحقیر و ناامنی منجر میشود.
ایران، که درجنگ ۱۲روزه اقتدار خود را به نمایش گذاشت، باید با تکیه بر مقاومت، انسجام ملی و توان داخلی، از تکرار اشتباهات گذشته پرهیز کند.
نسخه اصلاحطلبان، «همصدایی با دشمنان» است، راه نجات نیست بلکه مسیری به سوی ذلت و وابستگی است.
راه آینده ایران در حفظ استقلال، تقویت مقاومت و ایستادگی عزتمندانه در برابر فشارهای خارجی نهفته است.
پس از جنگ ۱۲ روزه، اصلاحطلبان ساختاری و جبهه اصلاحات از سویی و برخی اعتدالیون همچون روحانی و ظریف از سوی دیگر با ظاهری مردممحور و تحت لوای «آشتی ملی» ، به دنبال تغییر پارادایم در سیاست داخلی و خارجی ایران هستند.
این گفتمان، در ظاهر دغدغه وحدت و توسعه ملی دارد، اما در باطن و در شکل حداقلی برای تحتفشار قراردادن حاکمیت برای اصلاحات بنیادین و شیفت پارادایم تنظیمشده و در شکل حداکثری و بدبینانه، باهدف بیثباتی داخلی، قطبیسازی جامعه و همسویی با پروژههای آمریکا، اروپا و اسرائیل طراحیشده است.