از فریب اصلاحات تا حماسه وحدت ملی
به گزارش مشرق، سیدعبدالله متولیان فعال رسانه در تلگرام نوشت:
جریان غربگرای اصلاحات، که سه دهه با فریب «انقلابیهراسی» و «مذاکره برای دفع جنگ» ملت را گمراه کرده بود با جنگ ۱۲ روزه، نقاب از چهره این جریان برداشته شد.
اینک، اصلاحطلبان در تقلای فتنه و دوقطبیسازی برای بازگشت به وضع گذشته هستند.
۱- فریب سه دههای و خسارات جبرانناپذیر: جریان غربگرای اصلاحات طی سه دهه با دو حربه، افکار عمومی را هدف قرار داد: نخست، القای انقلابیهراسی؛ دوم، این ادعای واهی که مذاکره با امریکا مانع جنگ میشود.
این فریبکاریها به وحدت ملی، انسجام اجتماعی، ایمان و باورهای مردم ضربه زده و امید را به یأس و اعتماد به نظام را به بیانگیزگی و گرایش به سکولاریسم تبدیل کرد.
۲- جنگ ۱۲ روزه، افشاگر فریب و حماسه مقاومت: از پیامدهای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، که در چارچوب طرح خاورمیانه جدید و با هدف سرنگونی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران آغاز شد، این است که نقاب از چهره اصلاحات برداشت.
برخلاف ادعاها، جنگ در میانه مذاکرات رخ داد و نشان داد که اعتماد به دشمن جز خسارت نتیجهای ندارد.
ولایت فقیه با تدبیر و هوشمندی جنگ را مدیریت کرد و با پیروزی ایران و التماس دشمن برای آتشبس متوقف شد.
این پیروزی، حربههای جبهه اصلاحات را باطل و وحدت ملی حول محور مقاومت را تقویت نمود.
حتی برخی فریبخوردگان پیشین، مانند بانویی از فتنه ۸۸، اذعان کردند که «زیر عبای روحانیت جای امنتری است».
۳- تلاش مذبوحانه اصلاحات برای فتنهگری: جریان اصلاحات، که از پیروزی ایران و انسجام ملی به وحشت افتاده و خود را در معرض خطر حذف از سپهر سیاسی میبیند، برای بازگرداندن اوضاع به پیش از جنگ، به فتنهگری و دنبال کردن مجموعهای از استراتژیها و تاکتیکها روی آورده است:
- حاشیهسازی و دوقطبیسازی:
با طرح موضوعاتی مانند حجاب در اوج جنگ، سعی در ملتهب کردن فضا و ایجاد دوقطبی کاذب دارند.
- بیسرسازی دولت:
با شایعهپراکنی درباره استعفا یا برکناری رئیسجمهور، از زبان افراد کمبصیرت انقلابی، دولت را تضعیف میکنند.
- مرعوبسازی و تسلیمطلبی:
با بزرگنمایی خطر دشمن، افکار عمومی را به پذیرش شروط ظالمانه امریکا، مانند تعطیلی برنامه هستهای، سوق میدهند تا زمینه برای مطالبات بعدی دشمن فراهم شود.
- غبارآلود کردن فضا:
با بیانیههای مسموم، مانند بیانیه میرحسین موسوی درباره براندازی و تشکیل مجلس مؤسسان، و حمایت ۷۰۰ عنصر ضدانقلاب از آن، یا بیانیه ۱۸۰ اقتصاددان برای تغییر پارادایم انقلاب، دوقطبیسازی را تشدید میکنند.
جبهه اصلاحات نیز با تاکتیک «به مرگ گرفتن تا به تب راضی شدن»، با صدور بیانیه ذلیلانه و چندلایه، برای کشور نسخه سازش، تسلیم و تعطیلی فعالیتهای هستهای نوشتهاند، در حالی که امریکا شروط جدیدی نه برای رفع تحریم بلکه برای عدم حمله مطرح کرده است.
این هماهنگی و همسویی اردوگاه اصلاحطلبان با مواضع ائتلاف غربی- صهیونی، شائبه ارتباط تنگاتنگ با دشمن و نقش «ستون پنجم» را تقویت میکند.
سراسیمگی، عصبانیت، مواضع و بیانیههای این جبهه بوی «اسم رمز فتنه»، «تکمیل جدول دشمن»، «پیمان کورش و نسخه بومی شده پیمان ابراهیم» و «شورش علیه اصول انقلاب» میدهد.
۴- پایان فریب، آغاز وحدت: جنگ ۱۲ روزه، نهتنها چهره واقعی جریان غربگرای اصلاحات را آشکار کرد، بلکه نشان داد که امنیت و عزت ایران در گرو مقاومت و ولایتمداری است.
ملت ایران با عبور از فتنههای سه دههای، به بلوغ سیاسی رسیده و دیگر فریب شعارهای مذاکرهمحور و انقلابیهراسی را نخواهد خورد.
امروز، جبهه اصلاحات با بیانیههای چندلایه و مواضع همسو با دشمن، در تلاش برای بازگشت به گذشتهای است که دیگر جایگاهی در حافظه ملت ندارد.
این جریان اگر به بازنگری در مسیر خود نپردازد، نهتنها از عرصه سیاست بلکه از وجدان عمومی حذف خواهد شد.
اکنون زمان آن است که جبهه انقلاب، با تکیه بر وحدت، ایمان و بصیرت ملی، مسیر عزت و پیشرفت را با قدرت ادامه دهد و اجازه ندهد فتنهگران با اسم رمزهای جدید، جدول دشمن را تکمیل کنند.
راه آینده، راه مقاومت و اعتماد به ولایت است؛ راهی که ملت ایران با آگاهی و افتخار در آن گام نهاده است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.