طرحهای انتقال بینحوضهای؛ بازی خطرناک با منابع آبی
دبیر تشکلهای مردم نهاد محیط زیستی با انتقاد از سیاستهای توسعهای و انتقالهای بینحوضهای گفت: اجرای پروژههای جدید بدون توجه به ملاحظات زیستمحیطی میتواند منابع آبی را بیش از پیش تحت فشار قرار دهد.

به گزارش مشرق، بحران آب در کلانشهرهای ایران بهویژه تهران و کرج، همچنان یکی از جدیترین چالشهای کشور است و دبیر تشکلهای مردم نهاد محیط زیستی معتقد است ریشه این وضعیت در سیاستهای توسعهای نادرست و مهاجرتهای گستردهای است که از اوایل دهه ۵۰ خورشیدی آغاز شد و بار سنگینی بر دوش منابع آبی کشور گذاشت.
محمد الموتی اظهار کرد: در تهران بارگذاریهای غلط و انتقال جمعیت گسترده هم برداشت بیرویه آب را تشدید کرده و هم فشار زیادی بر سد طالقان و حوضه آبریز سفیدرود وارد آورده است، در حالیکه اساساً این منابع برای پشتیبانی از چنین مصرفی طراحی نشدهاند.
از بزرگترین آبخوان یکپارچه تا کانون گرد و غبار
وی با اشاره به پیشینه تاریخی موضوع توضیح داد: نزدیک به ۶۰ سال پیش، یعنی سال ۱۳۴۸ بخشی از آب طالقانرود که از سرشاخههای رودخانه شاهرود در منطقه الموت سپس سفیدرود در استان گیلان محسوب میشود و از منابع آبی حوضه آبریز سفیدرود است، برای توسعه کشاورزی دشت قزوین اختصاص یافته بود.
قرار بود دشت قزوین بهعنوان بزرگترین آبخوان یکپارچه کشور تقویت شود و تأسیسات انحراف آب طالقان، در قالب سد انحرافی سنگبان و تونل زیاران و چند کانال و ایجاد شبکه آبیاری، بخشی از آب به این دشت برسد.
دبیر تشکلهای مردمنهاد محیط زیستی ادامه داد: تقریبا در همان سالها مطالعاتی برای ایجاد سد مخزنی با هدف ذخیره سیلابهای بهاره انجام شد ولی ساخت سد تا سال ۱۳۸۱ به تعویق افتاد.
در این سال، ساخت این سد مخزنی شروع شد و در سال ۱۳۸۵ به بهرهبرداری رسید اما طی دهههای ۷۰ و ۸۰، غوغای طرحهای انتقال آب بینحوضهای بود بنابراین «تأمین آب شرب شهرهای تهران و کرج» به اهداف این سد اضافه شد.
به عبارت دیگر ساخت این سد، در چارچوب پدافند غیرعامل برای کمک به تأمین شرب تهران و کرج با توجه به چشمانداز افزایش جمعیت آنها طراحی و اجرا شد.
به گفته الموتی، از مجموع ۴۲۰ میلیون مترمکعب ظرفیت مخزن سد طالقان، حدود ۳۳۰ میلیون مترمکعب حجم مفید قابل استفاده است که بخشی از آن باید به دشت قزوین میرسید.
در دهه ۸۰ با اجرای طرح خط انتقال از سد طالقان، حدود ۱۵۰ میلیون مترمکعب آب بهعنوان حقآبه مصارف شهری در نظر گرفته شد اما در عمل این حقآبه بهتدریج کاهش یافت و حتی ۶۰ میلیون مترمکعبی که برای آبیاری و تغذیه مصنوعی دشت قزوین پیشبینی شده بود نیز به دلایل مختلفی به مقصد نرسید، ضمن اینکه به دلیل فشار ناشی از جمعیت رو به افزایش پایتخت و کرج چانهزنی استان قزوین در طول یک دهه اخیر معطوف به بازیابی حقآبه قانونی دشت قزوین و بخشی از شرب در چند شهر این استان شد.
وضعیت فعلی: تداوم احداث تونل بدون مجوز محیط زیستی
وی در ادامه اظهار کرد: اکنون تونل و کانال انتقال دوم در حال احداث است، در حالیکه این پروژه، بدون مجوز ارزیابی محیط زیستی در حال اجراست و خلاف سیاستهای کلی و قوانین برنامههای پنجساله کشور است.
همین روند باعث شده دشت قزوین بهشدت آسیبپذیر شود.
یکی از بزرگترین فرونشستهای ایران اینجاست
الموتی با اشاره به برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی گفت: طی دو دهه گذشته برداشت گسترده آبهای زیرزمینی، دشت قزوین را به یکی از کانونهای بحرانی کشور تبدیل کرده است.
در منطقه فتحآباد شاهد یکی از بزرگترین فرونشستهای ایران هستیم همچنین تالاب الهآباد به دلیل برداشتهای بالادست و اجرای پروژه زهکشی، خشک شده و اکنون به بزرگترین کانون گرد و غبار در غرب کرج و تهران بدل شده است.
این کارشناس ادامه داد: حتی انتقال آب از سد طالقان هم پاسخگوی نیازها نخواهد بود.
وقتی این اطمینان داده میشود که آب شرب از هر طریقی تأمین خواهد شد، مصرف همچنان بالا باقی میماند.
انتقال آب از شاهرود آسیب زاست؛ پیشبینی خشکیدگی و فشار بر خزر
الموتی درباره طرحهای جبرانی گفت: اکنون صحبت از انتقال ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب از شاهرود در منطقه الموت به دشت قزوین است؛ آبی که در اصل حقآبه استان گیلان و رودخانه سفیدرود است و بخش عمده کشاورزی و معیشت مردم منطقه الموت را تأمین میکند و خود آن منطقه در وضعیت بسیار بغرنجی در زمینه تأمین آب شرب و کشاورزی است.
اجرای این طرح بهطور قطع موجب خشکیدگی الموت، پاییندست شاهرود و سفیدرود خواهد شد و در نهایت فشار جدی به دریای خزر وارد میکند.
بهطور قطع این ایده، یک خطای بزرگ و اقدامی غیرقانونی است که تبعات بسیار خطرناک و جدی محیط زیستی، اجتماعی و حتی امنیتی خواهد داشت.
پروژه برای مردم یا برنامه بازاریابی کلان برای بعضی مجموعهها ؟
به اعتقاد وی، آنچه امروز در حال وقوع است، نوعی بازی با منابع آبی کشور است.
این پروژهها بیش از آنکه به نفع مردم باشد، یک جریان بده و بستان سودآور را برای بعضی مجموعهها به وجود آورده است که پشت آن، یک برنامه بازاریابی کلان منابع آبی است.
طی سه دهه اخیر، از این دست بازاریابیها برای توجیه پروژههایی که عدم ضرورت خیلی از آنها امروز مشخص شده است، به وفور داشتهایم.
از این بازی ویرانگر دست بکشیم!
////دبیر تشکلهای مردمنهاد محیطزیستی در ادامه گفت: منابع مالی کشور و دارایی عمومی مردم، در جاهایی هزینه شد که نه تنها نتیجه کارآمدی نداشت، بلکه به بسیاری از منابع پایه کشور هم آسیب رسانده است.
یک جریان دو سر باخت برای دولت و مردم که البته برنده خودش را داشته است.
باید توجه داشت که این روشهای سازهمحور عموما پاسخگوی نیازها نیست و سبک مدیریت و حتی سبک زندگی در ایران نیازمند بازنگری اساسی است.
باید تصمیمات سختی بگیریم و از این بازی ویرانگر دست بکشیم.
چشماندازی برای انتقال آب نیست
این فعال محیط زیست با تأکید بر اینکه ظرفیت انتقال آب در کشور به پایان رسیده است و عملاً دیگر آبی وجود ندارد که بتوان با انتقال آن مشکل کمآبی را حل کرد، ادامه داد: طرح انتقال آب از سد طالقان نیز صرفاً یک راهکار موقت است و نمیتواند نیازهای پایتخت را بهطور پایدار تأمین کند.
متأسفانه در هیاهوی مسائل کلان پایتخت و موضوعاتی که به امنیت ملی گره خورده، این واقعیتها کمتر مورد توجه قرار میگیرد و عملاً صدای هشدارها گم میشود.
حتی اگر امروز این انتقالها انجام شود، سال آینده دوباره با بحران کمآبی روبهرو خواهیم شد، زیرا این آبها نیز کفاف نیاز رو به رشد جمعیت و مصرف را نخواهد داد.
مسئولان و شهروندان تهران باید نسبت به این موضوع حساس باشند که ادامه این مسیر ممکن نیست.
تغییر الگوی مصرف در شهرهای پرجمعیت اثرگذار است
الموتی با بیان اینکه تغییرات جدی در سبک زندگی و مدیریت آبرسانی ضروری است، اظهار کرد: اصلاح الگوی مصرف خانگی در تهران و کرج بهطور اثرگذار خواهد بود.
بهطور مثال اگر هر خانوار تنها پنج لیتر در شبانهروز کمتر مصرف کند، با توجه به تراکم جمعیتی این دو شهر، کاهش بزرگی در مجموع رقم خواهد خورد.
این فعال محیط زیست، نباید تصور کرد که همه مشکلات با صرفهجویی خانگی حل میشود.
چنین نگاهی بیشتر در خدمت کسانی است که پروژههای انتقال آب را دنبال میکنند.
آنها صرفهجویی را کوچک جلوه میدهند تا اجرای طرحهای پرهزینه و سودآور خود را توجیه کنند.
چگونه تلاش شهروندان برای اصلاح مصرف خنثی میشود؟
دبیر شبکه تشکلهای مردمنهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور با اشاره به بعضی تناقضهای موجود گفت: حتی اگر ۱۰ درصد مصرف خانگی اصلاح شود، در همان حال شاهد آبیاری عجیب فضای سبز شهری هستیم.
چنین اقداماتی عملاً تلاش مردم را خنثی میکند.
علاوه بر این، فشار مضاعفی هم بر آبهای زیرزمینی وارد میشود تا نیازهایی مانند توسعه فضای سبز غیرضروری تهران تأمین شود؛ فضایی که میتوانست با الگوهای کمآببر جایگزین شود.
وی تأکید کرد: در حالیکه برای پروژههای انتقال آب هزاران میلیارد تومان هزینه میشود، برای اصلاح شبکه فرسوده آب و فاضلاب سرمایهگذاری اندکی صورت میگیرد.
دلیل آن روشن است؛ چرخه اقتصادی پروژههای انتقال بسیار سودآورتر است.
الموتی در پایان گفت: وزارت نیرو امروز بیش از آنکه متولی مدیریت پایدار آب باشد، به نهادی درآمدزا از محل فروش آب تبدیل شده است.
در حالیکه بخش بزرگی از آب مصرفی پس از استفاده میتوانست دوباره به سفرههای زیرزمینی بازگردد، اکنون به دلیل جمعآوری و فروش فاضلاب، همین امکان هم از بین رفته است، یعنی حتی مدل مدیریت منابع آبی که در اغلب کشورهای دنیا با عنوان بازچرخانی اجرا میشود و مورد تأیید هم هست، در اینجا به دلیل بیتوجهی به پرداخت حقآبههای ضروری، خودش به یک چالش جدید تبدیل شده است.
این روند در بلندمدت خطری جدی برای آینده منابع آبی کشور خواهد بود.