خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 29 مرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

روایت اصلاح‌طلبان از سقوط و برانداز شدن «جبهه لوچ اصلاحات»

مشرق | سیاسی | چهارشنبه، 29 مرداد 1404 - 08:00
هرچند عنوان «جبهه اصلاحات»، دهان‌پرکن به نظر می‌رسد، اما این مجموعه مدت‌هاست که از محتوا تهی شده و در اثر انفعال برخی اعضای آن، عملاً ربوده شده است.
جبهه،اصلاحات،انتخابات،نبوي،طيف،روزنامه،عنوان،راديكال،دوستان، ...

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: هرچند عنوان «جبهه اصلاحات»، دهان‌پرکن به نظر می‌رسد، اما این مجموعه مدت‌هاست که از محتوا تهی شده و در اثر انفعال برخی اعضای آن، عملاً ربوده شده است.
دقیقاً به همین دلیل هم هست که جبهه اصلاحات، بازیچه جریان برانداز و پایوران سرویس‌های بیگانه قرار گرفته است.
برای اثبات این مدعا نیاز نیست راه دور برویم یا لابه‌لای بیانیه ننگین اخیر را که به نام جبهه اصلاحات صادر شده، بگردیم.
کودتاکنندگان در درون جبهه اصلاحات، چه زمانی که انتخابات مجلس را تحریم کردند و چه هنگامی که به گود انتخابات ریاست‌جمهوری برگشتند، اهدافی رادیکال و ساختارشکنانه داشتند.
بحران برنامه و هویت و راهبرد در جبهه اصلاحات به قدری بالا بود که سال گذشته وقتی از ۴۶ عضو این جبهه درباره نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری رأی‌گیری و استمزاج شد، عباس آخوندی (وزیر ناکارآمد راه و شهرسازی در دولت روحانی) با ۲۶ رای نفر اول شد، و مسعود پزشکیان و اسحاق جهانگیری هر کدام با ۲۴ رای، در رتبه بعدی قرار گرفتند.
یعنی رئیس‌جمهور تراز این طیف، وزیر ناکارآمدی بود که در اثر سیاست‌های غلط و لجوجانه وی، قیمت مسکن هفت برابر شده بود!
آخوندی در سال پنجم دولت روحانی، در اثر شدت اعتراض‌های عمومی و حتی اصلاح‌طلبان، از وزارت استعفا کرده بود.
شدت افراطی‌گری بی‌قاعده و دیوانه‌وار به نام جبهه اصلاحات، موجب شد که بهزاد نبوی اسفند ۱۴۰۱ از ریاست جبهه اصلاحات استعفا دهد و به یک معنا، حذف و کنار گذاشته شود.
پیش از آن هم در پی ناکامی انتخابات مجلس سال ۱۳۹۸ و حملات شدید افراطیون مدعی اصلاحات، عارف و موسوی‌لاری، از ریاست و نایب‌رئیسی «شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان»(شعسا) استعفا کرده بودند و شعسا از هم پاشیده بود.
سال ۱۴۰۱، در حالی که گروهک‌های ورشکسته و تروریست، دستور ترور و جنایت و آتش‌افروزی در متن اغتشاشات را می‌دادند، برخی از مدعیان اصلاح‌طلبی، هیزم‌کش آنها شده بودند.
این بازیچگان فتنه، چنان جوگیر شده بودند که حتی کسانی مانند بهزاد نبوی را هم که نخواستند همراه شوند، از مرکزیت جبهه اصلاحات کنار گذاشتند.
نبوی درباره این طیف به مجله «آگاهی نو» گفته بود: «وقتی کاری بکنیم که عاقبت آن را ندانیم و دیمی حرکت کنیم، اسمش می‌شود چپ‌روی.
ما دچار مرض بچه‌گانه چپ‌روی هستیم.
در مجموعه خودمان هم این را می‌بینیم و لوچ داریم».
مدتی پس از آن‌که نبوی توسط تندروهای حزب اتحاد ملت و برخی عناصر کارگزارانی، از ریاست جبهه اصلاحات حذف شد، روزنامه اصلاح‌طلب همدلی در تحلیلی با عنوان «عبور از خاکریز چریک پیر» نوشت: «به نظر می‌ رسد که نوبت به بهزاد نبوی رسیده که مواضعش به‌شدت مورد انتقاد قرار بگیرد.
چریک پیر، در مصاحبه‌ با هم‌میهن، رسماً با اعتراضات مخالفت کرده و گفته: «ما اصلاح‌طلبان قطعاً نمی‌توانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه می‌دهند، همسو شویم.
بحث محافظه‌کاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم.
ما می‌خواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم.
نمی‌خواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، بلکه می‌خواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم».
این اظهارات، خیلی زود با واکنش کسانی مواجه شد که از او عبور کرده‌اند».
روزنامه آرمان نیز همان زمان گزارش داده بود: «نبوی آبان ۱۴۰۱ اعلام کرد قطعاً نمی‌توانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه می‌دهند، همسو شویم.
این اظهارات، انتقاداتی را در پی داشت».
یادآور می‌شود سردبیر روزنامه هم‌میهن، دو سال قبل درباره وضعیت بحرانی و آشوب‌زده جبه اصلاحات به تلخی نوشته بود: «جبهه اصلاحات، نه جبهه است، و نه اصلاح‌طلب...
در تحلیل مفصل «نه جبهه، نه اصلاحات»، پیش‌بینی خود را نوشته و حتی پیشنهاد جدا شدن دو طیف را داده بودم؛ اما بزرگان و احزاب هر دو طیف ظاهراً مصلحت را در تداوم ساختار موجود می‌بینند.
خروجی جبهه اصلاحات با ساختار فعلی این است که در آستانه هر انتخابات اعلام می‌کند، شرکت نمی‌کنیم یا شش ماه مانده می‌گویند که «این انتخابات، انتخابات ما نیست» و تلویحاً توصیه می‌کنند، نامزد هم نشوید.»
درباره هویت براندازانه پدرخواندگان جبهه اصلاحات، می‌توان به تحلیل یک ماه قبل روزنامه شرق هم اشاره کرد که به قلم احمد شیرزاد نوشت: بیانیه جبهه اصلاحات، چراغ سبز به شیطنت‌های آمریکا و اسرائیل بود.
دوستان ما در جبهه اصلاحات بیانیه‌ای در اعتراض به قانون تعلیق همکاری با آژانس منتشر کردند.
به‌ عنوان یک اصلاح‌طلب نمی‌توانم با این موضع‌گیری همدل باشم.
اولاً لحن بیانیه بسیار تند است و به نظر نمی‌رسد از سر پختگی و آرامش نگاشته شده باشد.
ثانیاً بسیار تحکم‌آمیز است.
دوستان ما در شرایطی نیستند که با چنین لحن آمرانه‌ یا ناهیانه‌ای با نهادهای حکومت سخن بگویند.
به گمانم کار دوستان بسیار عجولانه و دور از انتظار بود...
مسبب وضعیت درهم‌آمیخته و پر از ابهامی که ایجادشده خود آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها هستند و دلیلی ندارد که ما برای ادامه شیطنت آنها چراغ‌های مسیر را روشن کنیم.
در چنین شرایط پر از ابهام، چه لزومی دارد که جناح‌های داخلی دست به موضع‌گیری‌های بسیار صریح و بی‌بروبرگرد بزنند؟
کدام طیف اجتماعی یا سیاسی در کشور چشم‌انتظار این موضع‌گیری بود؟
به کجا چنین شتابان؟».
شرق افزوده بود: «و اما به لحاظ محتوایی، ادامه همکاری ایران با آژانس به صورت متداول قبل از تهاجم اسرائیل و آمریکا، به این معنی است که بازرسان را بلافاصله با سلام و صلوات و احترامات فائقه ببریم بر سر تأسیسات بمباران‌شده تا بادقت عکس و فیلم بگیرند و گزارش میزان موفقیت‌داشتن یا موفقیت‌نداشتن حملات را بی‌کم‌وکاست تحویل دشمنان ما بدهند.
همچنین باید دست آنها را بگیریم، ببریم به هر مکانی که آنها به آن ظنین هستند تا از آنچه می‌تواند اهرم چانه‌زنی ما در آینده باشد، خبر بگیرند».
شرق همچنین زمستان دو سال قبل با اعتراض به رفتار رادیکال و اپوزیسیون‌نمایی جبهه اصلاحات نوشت: «مسئله امروز در واقع فرار کردن و پشت یک رادیکالیسم پنهان شدن و مسئولیت نپذیرفتن اصلاح‌طلبان است که می‌گویند ما شرایط را مستعد نمی‌دانیم که در انتخابات شرکت کنیم.
اصلاح‌طلب‌ها بالاترین سال‌های حضور در قدرت را داشته‌اند اما طوری صحبت می‌کنند که به‌نوعی انگار از روز اول اپوزیسیون بودند.
در حالی که اینها اپوزیسیون بودند.
در دوره آقای ‌هاشمی، خاتمی و روحانی اصلاح‌طلبان در قدرت بودند...
شما فرار می‌کنید و می‌خواهید به هزینه مردم و به‌عنوان مردم خرج کنید.
شما الان به عنوان رئیس جبهه اصلاحات موضع کاملاً رادیکال دارید.
این موضع رادیکال شما حتی مورد انتقاد دوستان اصلاح‌طلبی است که برخی‌شان در سال ۸۸ زندان رفتند...
شاکله‌ای که از آن به‌عنوان جبهه اصلاحات نام برده می‌شود، عجول و کمی عصبانی است و چماقی را که زمانی دست‌شان بوده حاضر نیستند زمین بگذارند...
شما این را که جامعه را از خودتان و از احزاب ناامید کردید، در نظر نمی‌گیرید و زمانی که باید پاسخگو باشید، تبدیل به اپوزیسیون می‌شوید که این خیلی عجیب است».
نکته قابل‌تامل در این میان، انفعال و بازیچه‌ شدن مطلق محمد خاتمی در نسبت با پدرخوانده و ربایندگان عنوان جبهه اصلاحات است.