داستان دختری از طبقه متوسط فیلیپین در «بونا»
پس از نمایش فیلم سینمایی «بونا» به کارگردانی لینو بروکا نشست نقد و بررسی آن با حضور سعید نوری برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، ششصد و سی و یکمین برنامه از سری برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران، دوشنبه ۲۷ مرداد به نمایش فیلم «بونا» ساخته لینو بروکا محصول سال ۱۹۸۰ اختصاص داشت.
پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور سعید نوری فیلمساز و پژوهشگر سینما برگزار شد.
اجرای این برنامه برعهده سامان بیات بود.
لینو بروکا، کارگردان فقید فیلیپینی، به خاطر روایتهای اجتماعی جسورانه و انتقادیاش شناخته میشود و از موفقترین سینماگران فیلیپین در جشنوارهها و محافل جهانی به شمار میرود.
«بونا» داستان دختری از طبقه متوسط فیلیپین است که شیفته بازیگری به نام گاردو میشود.
او خانه و مدرسه را ترک میکند و به محلههای فقیرنشین مانیل میرود تا در کنار بت خود زندگی کند.
نوری در آغاز این نشست گفت: یازده سال است که هر سال به تاریخ سینما سر میزنم.
علاقهمندان به آثار کلاسیک میدانند که در سالهایی که ما در فضایی بسته زندگی میکردیم و دسترسی چندانی به فیلمها نداشتیم، بسیاری از آثار هرگز روی پرده نمیآمدند.
یکی از آن فیلمها همین «بونا» است که درست یک سال بعد از انقلاب ساخته شد و در بخش «۱۵ روز کارگردانان» جشنواره کن به نمایش درآمد.
«۱۵ روز با کارگردانان» محلی برای استعدادیابی است.
نمایندگانی از فرانسه به کشورهای مختلف سفر میکنند تا استعدادهای تازه سینما را کشف کنند.
یکی از نزدیکترین دوستانم به نام ریسیان که در دهه شصت نقش دستیاری را در فیلم «از نفس افتاده» به عهده داشت، بعدها از کار عملی در سینما فاصله گرفت و به مطبوعات و سپس نمایندگی جشنواره کن روی آورد.
او سالها در سراسر جهان، از فیلمهای رزمی گرفته تا آثار هنری در آمریکای جنوبی و آسیا، به دنبال فیلمسازان تازه بود.
این منتقد سینما ادامه داد: کارگردان این فیلم هم پنج سال پیش از ساخت «بونا»، یعنی در ۱۹۷۵، اولین حضور خود را در کن تجربه کرده بود.
اما نسخهای از فیلم در دسترس نبود تا اینکه سالها بعد و در ۲۰۱۷ معلوم شد نگاتیو آن همراه با سی و چند فیلم دیگر محفوظ مانده است.
همین باعث شد که فیلم دوباره پیدا و مرمت شود و نهایتاً در سال ۲۰۲۳ در جشنواره کن به نمایش درآید.
من آنجا برای نخستین بار فیلم را دیدم؛ تجربهای که برای بار سوم هم بسیار ارزشمند بود چون همیشه حسرت داشتم اگر روزی بخواهم فیلمی بسازم، شبیه به چنین اثری باشد.
این فیلم نشان میدهد سینمای آسیا، مخصوصاً جنوب شرقی، با وجود استعدادهای فراوان، اغلب در پخش و رسیدن به مخاطب دچار مشکل بوده است.
به همین دلیل انتخاب این فیلم برای نمایش در ایران معنا و اهمیت ویژهای دارد، چون هم از نظر فرهنگی با ما نزدیکیهایی دارد و هم یادآور شرایط مشابهی است که در ایران تجربه کردیم.
این منتقد سینما با اشاره به اینکه «بونا» همزمان هم ریشه در فرهنگ بومی خود دارد و هم به تاریخ و سنت سینما ادای دین میکند عنوان کرد: شخصیت اصلی دختر جوانی است که هیچ شباهتی به قهرمانان زن کلاسیک ندارد: نه قد بلندی دارد، نه رقص و آواز بلد است، نه زیبایی خیرهکنندهای دارد و نه اندامی خاص.
اما همین انتخاب بسیار معنادار و متفاوت عمل میکند.
فیلم در عین شباهتهایی که با سینمای ایران دارد، تفاوتهای جدی هم دارد.
در تمها و دغدغهها قرابتهایی میبینیم، اما روایت و پرداخت آن منحصربهفرد است.
این تجربه باعث شد بیشتر درباره وضعیت سینمای فیلیپین و آسیای جنوب شرقی فکر کنم؛ اینکه چرا چنین سینمایی با این همه ظرفیت کمتر به دست مخاطب جهانی میرسد.
در بخش دیگری از نشست نوری به ساختار دوگانه «صحنه و پشت صحنه» در فیلم اشاره کرد و گفت: در بیشتر صحنهها، جمعیتی در حال تماشا هستند؛ از خانواده گرفته تا همسایگان و رهگذران.
این نگاه دوگانه میان صحنه و پشتصحنه همواره حضور دارد.
در بسیاری از موارد، گروهی علاف و بیهدف به تصویر کشیده میشوند؛ جوانانی که یا مشغول بازیهای خیابانیاند یا بیکار پرسه میزنند.
این تصویر مرا به یاد سینمای دهه ۵۰ ایران انداخت.
فیلم از نظر سبک تصویری نیز به سینمای ما نزدیک است.
مثلاً در صحنه ماساژ، با زومها و کاتهایی مواجهیم که شباهت زیادی به سینمای ایران دهه ۴۰ و ۵۰ دارد؛ جایی که القای موضوع بر نمایش مستقیم ارجحیت داشت.
نوری با تاکید بر انیکه «بونا» فراتر از یک روایت عاشقانه ساده، بازتابی از جامعه تحت دیکتاتوری مارکوس در فیلیپین ارائه میدهد تصریح کرد: فیلم جسارت نشان دادن فقر، استثمار و نابرابری اجتماعی را دارد؛ حتی اگر لایههای سیاسیاش آشکار نباشد.
روایت دختر طردشدهای که از خانه بیرون میرود و دیگر بازنمیگردد، ساختارشکنی مهمی است.
در سینمای ایران چنین مسیری معمولاً به فاجعه یا نابودی منتهی میشد.
اما در اینجا ما با مسیری متفاوت روبهرو هستیم که هم یادآور سینمای عامهپسند ایران است و هم فاصلههای آشکاری دارد.
وی در پایان به جنبههای متاسینمایی اثر پرداخت و گفت: فیلم در بخشهایی مستقیماً به سینما و صنعت فیلمسازی اشاره میکند؛ از صحنههای دوبله گرفته تا نمایش سیاهیلشکرها.
این لایهها باعث میشود «بونا» همزمان اثری محلی و جهانی باشد.
بازیگر نقش بونا در سینمای فیلیپین به شمایل زن نجیب است و به پوری بنایی که در سینمای ایران شهرت داشت شباهت بسیاری دارد.
اما در این فیلم نقشی متفاوت ایفا میکند: زنی عاشق و شیفته که به هر چیزی تن میدهد.
همین تفاوت در انتخاب نقش، بخشی از موفقیت فیلم را رقم زده است.