نمکزدایی هستهای راهکاری پایدار برای تضمین امنیت آبی
استفاده از انرژی هستهای برای تأمین توان موردنیاز فرایند نمکزدایی بهعنوان یک گزینه فناورانه پیشرفته و پایدار مورد توجه روزافزون قرار گرفته است.

به گزارش خبرنگار مهر؛ کمبود منابع آب شیرین به یکی از مهمترین و اساسیترین چالشهای قرن بیستویکم بدل شده است؛ چالشی که نهتنها ابعاد زیستمحیطی، بلکه پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و حتی ژئوپلیتیکی گستردهای دارد.
در منطقه غرب آسیا، محدودیت شدید منابع طبیعی آب، رشد سریع و بیسابقه جمعیت، فشار فزاینده بر منابع موجود و اثرات چندوجهی تغییرات اقلیمی از افزایش دما و کاهش بارش تا شور شدن منابع آب، بحران را به مرحلهای رسانده که تداوم توسعه اقتصادی و ثبات اجتماعی را تهدید میکند.
در چنین بستری، طی دهههای اخیر بسیاری از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به فناوریهای سنتی نمکزدایی متکی بودهاند؛ فناوریهایی که اگرچه در تأمین فوری آب مؤثر هستند، اما وابستگی عمیق به سوختهای فسیلی، هزینههای بالا و انتشار قابلتوجه گازهای گلخانهای، کارآمدی آنها را از منظر پایداری زیر سوال برده است.
همزمان با افزایش توأمان تقاضای آب و انرژی و تشدید الزامات کاهش انتشار کربن، استفاده از انرژی هستهای برای تأمین توان موردنیاز فرایند نمکزدایی بهعنوان یک گزینه فناورانه پیشرفته و پایدار مورد توجه روزافزون قرار گرفته است.
این رویکرد، علاوه بر تضمین تولید مستمر و پایدار آب شیرین با کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و محدود کردن انتشار کربن، به تحقق اهداف زیستمحیطی، امنیت انرژی و تابآوری راهبردی کشورها کمک میکند.
حمایت آژانس بینالمللی انرژی اتمی و توسعه ظرفیتهای منطقهای
آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) بیش از سه دهه است که با کشورهای عربی در حوزههای متنوعی همچون ارزیابی فنی پروژهها، انجام مطالعات جامع امکانسنجی، طراحی و اجرای برنامههای آموزشی تخصصی برای تربیت نیروی انسانی و ارتقای همکاریهای سازمانیافته منطقهای در زمینه نمکزدایی هستهای همکاری نزدیک دارد.
این حمایتها نه تنها شامل ارائه دانش فنی و انتقال تجربیات کشورهای پیشرو در این زمینه میشود، بلکه ابزارهای تخصصی همچون «برنامه ارزیابی اقتصادی نمکزدایی» (DEEP) را نیز در اختیار تصمیمگیران قرار میدهد تا بتوانند بهصورت نظاممند هزینهها، بازدهی و کارایی فناوریهای مختلف نمکزدایی، از مدلهای حرارتی تا غشایی را با هم مقایسه و گزینه بهینه را انتخاب کنند.
در همین راستا، نشست فنی آژانس در آوریل ۲۰۲۵ درباره «کاربردهای انرژی هستهای» با حضور کارشناسان برجسته و مقامات ارشد کشورهای مصر، اردن و کویت برگزار شد.
بر اساس گزارش منتشر شده در وبگاه رسمی آژانس بین المللی انرژی اتمی، این رویداد که در آن تازهترین دستاوردها، چالشهای زیرساختی، الزامات ایمنی و فرصتهای سرمایهگذاری در حوزه کاربریهای غیرالکتریکی انرژی هستهای بررسی شد، بیانگر افزایش محسوس علاقه و تعهد کشورهای منطقه به توسعه ظرفیتهای بومی در استفاده از انرژی هستهای برای نمکزدایی و سایر مصارف این فناوری است.
خبرنگار مهر در ادامه این نوشتار کوتاه به مرور برخی از موارد موفق استفاده از انرژی هستهای در راستای نمک زدایی منابع آب میپردازد.
اردن
این کشور که ۷۵ درصد اراضی آن بیابانی است، به دنبال استفاده از رآکتورهای کوچک مدولار (SMRs) برای نمکزدایی آب دریای سرخ و انتقال آن به اَمان است.
ارزیابیهای رسمی آژانس بین المللی انرژی اتمی در سال ۲۰۲۳ نشان داد که این فناوری میتواند با قیمت رقابتی، بخش قابل توجهی از نیاز آبی کشور را تأمین کند.
عربستان سعودی
عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولیدکننده آب شیرینشده جهان، از دهه ۱۹۷۰ به دنبال استفاده از انرژی هستهای در فرایند نمکزدایی بوده است.
راهبرد این کشور، متنوعسازی سبد انرژی و کاهش وابستگی به نفت با استفاده از انرژی اتمی است که همزمان اهداف مربوط به کربنزدایی و امنیت آبی را نیز محقق میکند.
مصر
کشور مصر، دیگر بازیگر فعال منطقهای در این حوزه به شمار میرود.
این کشور با احداث نیروگاه هستهای «الضبعه» (El-Dabaa) در سواحل مدیترانه، در حال بررسی ترکیب عملکرد این نیروگاه با واحدهای نمکزدایی است تا امنیت آبی را در کنار امنیت انرژی خود و با استفاده از انرژی هستهای ارتقا دهد.
کویت
کویت به دلیل وابستگی کامل به آب نمکزداییشده به دست آمده از دریا با جدیت استفاده از فناوریهای هستهای را به عنوان راهکاری برای کاهش اثرات زیستمحیطی فرایندهای فعلی بررسی میکند.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، این کشور همچنین پژوهشهای گستردهای درباره اسیدیشدن اقیانوس و اثرات آن بر بهرهوری فناوریهای مورد استفاده در فرایند نمکزدایی را در دستور کار دارد.
چشمانداز و ملاحظات برای
جمهوری اسلامی ایران نیز طی سالهای اخیر با بحران مزمن و چندبعدی آب ناشی از خشکسالیهای پیاپی، برداشت بیرویه و فراتر از توان تجدید منابع زیرزمینی، کاهش محسوس جریانهای سطحی و فشار مستمر بر رودخانهها و تالابهای حیاتی کشور روبهرو بوده است.
هرچند در سالهای اخیر تمرکز سیاستگذاری دولت عمدتاً بر مدیریت تقاضا، بازچرخانی پساب، ارتقای بهرهوری و اصلاح الگوهای مصرف قرار داشته، اما واقعیت کاهش مستمر بارش، افزایش میانگین دمای سالانه و تغییرات الگوی بارندگی نشان میدهد که کشور ناگزیر به اتخاذ رویکردی ترکیبی در این زمینه است؛ رویکردی که توسعه منابع جایگزین پایدار را دربر گیرد.
در این چارچوب، نمکزدایی هستهای، به ویژه با بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیت نیروگاههای موجود یا طراحی و استقرار رآکتورهای کوچک مدولار ساحلی با قابلیت کارکرد چندمنظوره، میتواند بهعنوان یک گزینه راهبردی در دستور کار قرار گیرد.
این فناوری نه تنها امکان تأمین پایدار آب برای شهرها، صنایع و مناطق آزاد و ویژه اقتصادی ساحلی را فراهم میآورد، بلکه با اتصال شبکهای به زیرساختهای انتقال، میتواند به تأمین آب مناطق مرکزی و شرقی کشور نیز کمک کند.
تحقق این چشمانداز، علاوه بر سرمایهگذاری کلان و توسعه هدفمند زیرساخت هستهای کشور، مستلزم تربیت و بهکارگیری نیروی انسانی متخصص، بومیسازی فناوریهای کلیدی و همچنین توسعه همکاریهای هدفمند بینالمللی در حوزه ایمنی و امنیت هستهای است.
علاوه بر این، ارزیابی جامع اثرات زیستمحیطی، ملاحظات امنیتی در سواحل و زیرساختهای انتقال و همراستاسازی این سیاست با راهبرد کلان امنیت آب کشور، پیششرط موفقیت چنین برنامهای محسوب میشود.
بر اساس برآوردهای صورت گرفته، نمکزدایی هستهای در حال تثبیت جایگاه خود بهعنوان یکی از ارکان اصلی و راهبردی تأمین آب در منطقه حاشیه خلیج فارس است؛ فناوری نوظهوری که همزمان با تولید پایدار آب شیرین، کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و دستیابی به اهداف زیست محیطی مربوط به کربنزدایی، به ارتقای تابآوری زیرساختهای آبی و امنیت زیستمحیطی کمک میکند.
بررسی تجربه کشورهای اردن، عربستان سعودی، مصر و کویت نشان میدهد که پیوند میان سیاستگذاری دقیق و سرمایهگذاری بلندمدت، زمینهساز تبدیل این فناوری به بخشی پایدار از سبد امنیت آب ملی بوده است.
در این میان، برای ایران که با بحران ساختاری منابع آب، تشدید اثرات تغییرات اقلیمی و فشار بر منابع استراتژیک مواجه است، ارزیابی عمیق ظرفیتها، چالشها و مزایای نمکزدایی هستهای و تدوین یک نقشه راه جامع ملی، شامل چارچوبهای حقوقی، مدلهای سرمایهگذاری، ملاحظات ایمنی و زیستمحیطی و سازوکارهای انتقال فناوری، میتواند بهعنوان یکی از محورهای کلیدی راهبرد بلندمدت امنیت آبی کشور تعریف شود و با عنایت به توانمدیهای هستهای چشمگیر کشورمان، نقش تعیینکنندهای در کاهش شکاف عرضه و تقاضای آب ایفا کند.