اراده سردنشدنی جوانان لرستانی در گرمای 50 درجه نجف + تصاویر
گرمای سوزان نجف برای برخی پایان توان است، اما برای جوانان خستگی ناپذیر لرستانی، آغاز مسیری است که با هر قالب یخ، لبخندی تازه بر لب زائران حسین(ع) می نشاند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از لرستان، آفتاب نجف با نوری طلایی اما سوزان بر زمین میتابد و گرمایی که از سنگفرشها برمیخیزد، همچون موجی زائران را در بر میگیرد.
با اینحال، این گرما در کنار حال و هوای معنوی حرم امیرالمؤمنین، معنایی دیگر پیدا میکند؛ گویی شعلهای که عشق و ارادت را زندهتر میکند.
صدای اذان از گلدستهها میپیچد و نسیم گرم، عطر خاک بارانندیده را به همراه صدای سلامهای زائران جابهجا میکند.
هرکجا که چشم میچرخانی، مردمانی را میبینی که با شوق و ارادت، خدمت به زائران حسین بن علی را افتخار خود میدانند.
مواکب در خیابانهای نجف همچون ایستگاههای عشق، بیوقفه به زائران اربعین خدمت میکنند.
برخی چای و غذا میدهند، بعضی سایهبان و استراحتگاه فراهم کردهاند و عدهای نیز، در این گرمای طاقتفرسا، با تکهای یخ یا بطری آب خنک، لبخند را بر لبها مینشانند.
در میان این همه موکب، کارخانه یخ بیوقفه کار میکند.
دستگاه یهساز و صدای منظمش نوید خنکای نجاتبخش را میدهد؛ خنکایی که برای زائران تشنه، نعمتی بزرگ بهشمار میآید.
علیرضا دهقاننژاد، خادم موکب تولید یخ، با چهرهای خسته اما پر از انرژی میگوید: «به همراه جمعی از جوانان که در طول سال کارهای فرهنگی مختلف انجام میدهیم، از جمله برگزاری جشنواره فیلم عمار، به نجف اشرف آمدهایم تا در این روزهای خاص خدمت کنیم.»
او ادامه میدهد: «چندین موکب استان لرستان اینجا مشغول خدمترسانی هستند.
با توجه به گرمای شدید و کمبود یخ، نیاز زیادی به آن وجود داشت.
به همین دلیل تصمیم گرفتیم کارخانه یخ در همینجا مستقر کنیم تا این نیاز فوری برطرف شود.»
دهقاننژاد با اشاره به حجم کار میگوید: «در طول شبانهروز چهار شیفت خدمترسانی داریم و هر بار 80 قالب یخ تولید میکنیم که بلافاصله در اختیار مواکب مختلف قرار میگیرد.
این کار مداوم است و حتی لحظهای توقف ندارد.
کارخانه یخ حالا به مرکز تپندهای برای مواکب تبدیل شده است.
هر وانت که بار یخ را میبرد، در واقع بخشی از سرمای زندگیبخش را به زائرانی میرساند که کیلومترها راه آمدهاند و گرما را به عشق زیارت تحمل میکنند.
دستهای جوانان مدام در حرکت است؛ یکی قالبها را از دستگاه بیرون میآورد، دیگری روی هم میچیند و چند نفر هم در حال بارگیریاند.
عرق از پیشانیشان سرازیر است، اما هیچکس از خستگی نمیگوید.
هر بار که یک محموله یخ به مقصد میرسد، لبخند زائران و دعای خیرشان همان چیزی است که خستگی را از تن خادمان میگیرد.
برای آنان، همین لبخندها بزرگترین پاداش است.
دمای هوا به پنجاه درجه نزدیک میشود و حتی سایهها هم گرمند، اما دلهایی که به عشق اباعبدالله حسین میتپد، در برابر این گرما تسلیم نمیشوند.
کار در اینجا فقط یک وظیفه نیست، بلکه عبادتی است که با عرق جبین و دلی پر از عشق انجام میشود.
هر قالب یخ، تسبیحی است که با دانههای خدمت شمرده میشود.
شب که بر نجف سایه میاندازد، کارخانه همچنان روشن است.
دستگاهها بیوقفه کار میکنند و خادمان شیفت شب، با همان انرژی روز، ادامه میدهند.
هوای شب کمی خنکتر میشود، اما خستگی روز در عضلات باقی مانده است.
با اینحال، کسی به فکر خواب نیست؛ چرا که فردا هم روزی پر از خدمت خواهد بود.
چراغهای مواکب همچون ستارههای کوچک در مسیر زائران میدرخشند.
وانتهای یخ، از یک موکب به موکب دیگر میروند و سرمای تازه را به همراه دعای خادمان منتقل میکنند.
برای جوانان لرستانی که اینجا خدمت میکنند، نجف دیگر فقط یک شهر نیست؛ میعادگاهی است که عشق به حسین(ع) را با عمل به خدمت پیوند داده است.
این خاطرات، ذخیرهای است که تا سالها در قلب این خادمان باقی خواهد ماند و آنها را دوباره به این مسیر خواهد کشاند.گرما اگرچه سخت است، اما بهانهای میشود تا شکوه ارادت و همت بیشتر دیده شود.
اینجا، گرما دشمن نیست، بلکه همسفر راه خدمت است.
هر قالب یخ، قطرهای از دریای اخلاص است.
دریایی که با دستان جوانانی پر شده که راه را از لرستان تا نجف پیمودهاند تا در اربعین سهمی داشته باشند.
و در پایان، این روزها برایشان چیزی جز برکت و افتخار نیست؛ روزهایی که در گرمای نجف، سرمای آرامش را به قلبهای مشتاق تقدیم کردند و نامشان را در دفتر عاشقان حسین ثبت کردند.
انتهای پیام/