یا ضامن آهو! (روایتی از شهید ابراهیم خانی)
می خواهم از یکی از مردان بزرگ این آب و خاک برایتان بگویم.

از امیر سرلشکر ابراهیم خانی ملقب به مسیح ارتش؛ جوانی پخته، بینظیر، و فرماندهای که نامش تا ابد در تاریخ این سرزمین میدرخشد.
داستان او، تنها یک روایت نیست؛ درس شجاعت، تدبیر، و ایمان است.
.
سالهای جنگ بود...
عملیات "نصر سه".
شمال غرب کشور، جایی که کوهستان نفسگیر بود و دشمن بیرحم.
گردان تکاور "تکاپیشه ممتاز"، در دل آن معرکه، ناگهان خود را در محاصرهی کامل دشمن دید.
گلولهها بیامان میباریدند.
هر لحظه، خبر شهادت یا مجروحیت یکی از بهترین فرزندان این ملت به گوش میرسید.
شهید خانی، فرمانده تکاوران بود.
در آن لحظات هولناک، وقتی مرگ نفسها را به شماره میانداخت، با چشمان بیدار و قلبی سرشار از توکل، اوضاع را میدید.
فریادی از اعماق وجودش برخاست: "یا ضامن آهو!"
خودش جلو افتاد.
بیباک و مصمم.
ناگهان، نگاهش به گودالی افتاد.
گودالی که با پوشالی خشک پوشانده شده بود.
با سرعتی باورنکردنی، پوشالها را کنار زد و راهی نمایان شد!
راهی باریک، نفررو، اما راه نجات!
ابراهیم خانی، آن اسوهی شجاعت، برای روبرو شدن با هر خطری، اولین نفر وارد شد، و بعد، یک به یک نیروها را هدایت کرد.
اما این تمام ماجرا نبود.
او، حتی در آن شرایط اضطراری، از مجروحان غافل نشد.
با صدایی محکم و قاطع، فریاد زد: "هر کس میتواند، زخمیها را هم با خود بیاورد!"
او میدانست، این راه، راهی بود که خود امام رضا (ع) گشوده بود و در مسیر دائما فریاد می زدند، این راهی است که امام رضا باز کرده.
با همین ایمان و تدبیر بیبدیل، کیلومترها در دل آن راه مخفی پیش رفتند.
و سرانجام، به نیروهای خودی رسیدند.
تمام گردان، به برکت وجود و مدیریت شهید خانی، نجات یافت!
همین اقدام خارقالعاده، لرزه بر اندام دشمن انداخت.
صدام، از این شکست غیرمنتظره به خشم آمد و دستوری هولناک صادر کرد: "هرچه سریعتر، این ابراهیم خانی را ترور یا شهید کنید!
برای سرش جایزه تعیین کنید!"
اما یاد او هرگز از بین نرفت.
پس از این عملیات، شهید خانی مورد تشویق و تقدیر قرار گرفت.
ابتدا از سوی شهید صیاد شیرازی، آن مرد بزرگ جبههها، و سپس از جانب رئیسجمهور وقت و رهبر معظم انقلاب، آیتالله خامنهای.
اگر امروز به باغ موزه دفاع مقدس بروید، لوحهای تقدیر و تشویقنامههای او را خواهید دید؛ سندهایی ماندگار بر یک عمر جهاد.
انتهای پیام/
نام و یاد امیر سرلشکر ابراهیم خانی، فرماندهای شجاع، پخته، و بینظیر که جوانیاش را فدای این آب و خاک کرد، گرامی باد!
روحش شاد و راهش پر رهرو!