استقلال اسباب بازی نیست!
اینکه ترکیب نظری جویباری، محمودرضا بابایی، فریده شجاعی و علیرضا اسدی که البته مدتی قبل به عنوان نخستین قربانی از هیئت مدیره استقلال جدا شد، نمی تواند توفیقی کسب کند نیاز به هوش سرشاری نداشت.

اینکه ترکیب نظری جویباری، محمودرضا بابایی، فریده شجاعی و علیرضا اسدی که البته مدتی قبل به عنوان نخستین قربانی از هیئت مدیره استقلال جدا شد، نمی تواند توفیقی کسب کند نیاز به هوش سرشاری نداشت.
کد خبر: 726869 | ۱۴۰۴/۰۵/۰۸ ۱۲:۰۵:۳۹
علی ولی اللهی در روزنامه اعتماد نوشت: به گواه نوشتههای قبلیمان در روزنامه اعتماد، میتوانیم ادعا کنیم که قبل از همه سرنوشت هیاتمدیره استقلال که در دولت جدید و بعد از تغییر و تحول در هلدینگ خلیجفارس روی کار آمد را پیشبینی کرده بودیم.
همان موقع نوشتیم چطور ممکن است چنین ترکیبی را کنار هم چید و از آنها انتظار موفقیت داشت؟
حالا که مشخص شده به زودی هیاتمدیره استقلال زیر و رو خواهد شد، نظری جویباری خواهد رفت و بعد از او محمودرضا بابایی و فریده شجاعی غزل خداحافظی خواهند خواند، جا دارد سوال کنیم آیا امروز کسی آن چیدمان را گردن میگیرد یا ما محکوم به تکرار تاریخی اشتباهات هستیم ولو اینکه یک نفر مستقیما قبلش گفته باشد که این مسیر غلط است؟
اینکه ترکیب نظری جویباری، محمودرضا بابایی، فریده شجاعی و علیرضا اسدی که البته مدتی قبل به عنوان نخستین قربانی جدا شد، نمیتواند توفیقی کسب کند نیاز به هوش سرشاری نداشت.
کافی بود سوابق آنها مورد بررسی قرار بگیرد و شیمی تجمعشان زیر یک سقف به چالش کشیده شود.
اتفاقی که رخ نداد.
عدهای در آن مقطع تصور کردند مثلا ممکن است نظری جویباری چیزی متفاوت از آنچه در تمام این سالها به عنوان یک مدیر رده پایین ارایه داده اینبار در سمت مدیرعاملی ارایه بدهد یا شاید برخی احساس کردند محمودرضا بابایی با آن پیشینه جور دیگری رفتار خواهد کرد یا فریده شجاعی چیزی بیشتر از یک مجسمه نمادین در جلسات خواهد بود!
زهی خیال باطل!
همیشه گفتهاند آزموده را آزمودن خطاست.
امروز که علی تاجرنیا میگوید از شرایط تیم و نقل و انتقالات راضی نیست و باشگاه نیازمند تغییرات است باید از او پرسید چند ماه قبل چطور اجازه داد شرایط به این سمت حرکت کند؟
مدیران هلدینگ خلیجفارس و مشاوران چطور چیزی نگفتند؟
آیا رواست که ما هر بار مسیرهای طی شده را دوباره از اول طی کنیم و در انتها به نتایج تکراری برسیم و متعجب شویم که چطور چنین شد؟
آیا کسی با خودش فکر میکند این تصمیمات از ابتدا اشتباه چه بلایی سر سرمایههای مادی و اجتماعی و معنوی یک مجموعه میآورد؟
دردآورترین قسمت ماجرا اینجاست که بعد از تمام این اتفاقات دوباره اسامی کسانی اطراف باشگاه استقلال به گوش میرسد که پیش از این امتحان خود را پس داده و رفوزه شدهاند.
افرادی که هنوز پروندههای مالی و بدهیهایشان در محاکم در حال بررسی است.
افرادی که بعد از رفتنشان تا مدتها مدیران بعدی را درگیر بدهی کرده بودند.
افرادی که هنرشان خرج کردن بیضابطه پولهای بورسی و درآمدهای تبلیغاتی بود.
به مدیران هلدینگ خلیجفارس و به شخص علی تاجرنیا گوشزد میکنیم!
در همین نقطهای که قرار دارید، بایستید.
یک قدم به عقب بردارید و یک لحظه با خودتان فکر کنید قرار است برای این باشگاه با میلیونها هوادار چه کار کنید.
به خدا استقلال اسباببازی یا وسیله آزمایش نیست.
چطور ممکن است در همان لحظهای که دارید از چاهی خودساخته بیرون میآیید بلافاصله وارد چالهای دیگر شوید؟
خط بکشید دور این اسامی تکراری را که با فشار فلان مقام سیاسی یا فلان چهره امنیتی و نظامی یا بهمان مدیر تحمیل میشوند.
از چه میترسید؟
نگران چه چیزی هستید؟
این همه مدیر درجه یک پاکدست ورزش بلد در این کشور است.
شما قرار است هزینه کنید.
یادتان نرود در همین چند ماه گذشته با وجود پرداخت میلیاردها میلیارد پول، فحش خوردید از هوادار، چون پولها را دست آدم اشتباه داده بودید.
از یک سوراخ هزار بار گزیده نشوید.
صبر کنید!
نفس عمیق بکشید و یک بار برای همیشه تصمیم درست بگیرید.