حقیقت غزه، دروغهای وقیح نتانیاهو را درهم میشکند!
ادعای بیشرمانه رژیم صهیونیستی مبنی بر عدم گرسنگی در غزه در حالی مطرح شد که گزارشهای جهانی فاجعه انسانی را فریاد میزنند.

باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی - در ادعایی بیشرمانه وقیحانه که تنها از دهان یک دیکتاتور نژادپرست و قلدر میتواند جاری شود، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، کارزار اعمال گرسنگی سیستماتیک و هدفمند علیه جمعیت غیرنظامی غزه را «دروغی بیشرمانه» خوانده و مدعی شده است که «در غزه نه گرسنگی وجود دارد و نه سیاست گرسنگی».
او در اوج وقاحت، بر تعهد به دستیابی به «اهداف جنگی» تأکید میکند، اهدافی که چیزی جز نسلکشی، ویرانی و پاکسازی قومی در قرن بیست و یکم نیست.
این اظهارات، نه تنها اوج بیباکی در دروغگویی و فرار از واقعیت است، بلکه تجلی عریان توحش متمدن و سبعیت حیوانی است که با حمایت تمامقد و همدستی فعالانه ایالات متحده آمریکا، در قلب جهان به نمایش گذاشته شده است.
انکار فاجعه: خوی درندگی در لباس تمدن
ادعای نتانیاهو مبنی بر عدم وجود گرسنگی در غزه، نه تنها یک دروغ سخیف، بلکه توهین آشکار به شعور بشریت و مصداق بارز انکار جنایت در حین ارتکاب آن است.
تصاویر دلخراش کودکان سوءتغذیه شدید، مادران بیشیر، و مردمان بیخانمانی که در جستجوی لقمهای نان، جان خود را به خطر میاندازند، به طور مداوم از غزه به جهان مخابره میشود.
گزارشهای سازمان ملل متحد، آژانسهای امدادی بینالمللی، و حتی اذعانهای تلویحی برخی نهادهای غربی، همگی گواه بر یک فاجعه انسانی بیسابقه در نوار غزه هستند.
هزاران کامیون حامل کمکهای حیاتی، که میتوانند جان میلیونها نفر را نجات دهند، در مرزها متوقف ماندهاند، چرا که اسرائیل با ایجاد موانع گسترده، تأخیرهای عمدی و بوروکراسی فلجکننده، مسیر ورود آنها را بسته است.
این اقدام، یک سیاست جنگی عامدانه است که هدف آن، فشار بر جمعیت غیرنظامی، کوچاندن اجباری آنها، و در نهایت، نابودی یک جامعه است.
نتانیاهو بدون اشاره به محاصره کامل و غیرقانونی نوار غزه که سالهاست زندگی مردم را فلج کرده و در ماههای اخیر به یک حلقه خفقانآور تبدیل شده، مدعی میشود که اسرائیل «ورود میزان کمکی که بر اساس قوانین بینالمللی الزامی است را امکانپذیر کرده».
این گزاره، نه تنها یک دروغ فاحش است، بلکه پرده از نظریه جنایتکارانه «حداقل بقا» برمیدارد که در قاموس رژیم صهیونیستی معنا پیدا کرده است: آنها صرفاً به اندازهای کمک اجازه میدهند که مردم از گرسنگی مطلق نمیرند و فشار بینالمللی را کاهش دهند، اما نه به اندازهای که زندگی عادی و کرامت انسانی به آنها بازگردد.
این خود، نوعی از شکنجه سیستماتیک و اعمال فشار روانی جمعی است که تنها از موجوداتی با خوی درندگی و وحشیگری انتظار میرود.
اتهام بیاساس نتانیاهو به حماس مبنی بر دزدیدن کمکها، در حالی مطرح میشود که یک گزارش داخلی سازمان توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) – که خود یکی از حامیان اصلی رژیم است – تأیید کرده که هیچ نشانهای از غارت سیستماتیک کمکهای بشردوستانه در غزه وجود ندارد.
این تناقض فاحش، پرده از استراتژی دروغپردازی و فرافکنی رژیم صهیونیستی برمیدارد؛ استراتژیای که برای توجیه جنایات خود و منحرف کردن افکار عمومی، از هیچ دروغ و اتهامی ابا ندارد.
این رفتار، به راستی، یادآور شیوههایی است که در تاریخ توسط رژیمهای توتالیتر و فاشیست برای شیطانسازی قربانی و توجیه خشونت علیه او به کار رفته است.
همدستی آمریکا: شریک جرم در سبعیت بیپایان
سکوت، حمایت مالی، نظامی و سیاسی بیدریغ ایالات متحده آمریکا، این «شراکت راهبردی» با رژیم صهیونیستی را به یک همدستی تمامعیار در جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت تبدیل کرده است.
در حالی که رژیم صهیونیستی علناً قوانین بینالمللی را نقض میکند، امدادرسانی را مانع میشود، و حتی به سازمانهای بینالمللی حمله میکند، آمریکا همچنان با بستههای میلیاردی کمکهای نظامی، حق وتوی قطعنامههای شورای امنیت که خواستار آتشبس یا ارسال کمک هستند، و حمایتهای دیپلماتیک بیوقفه، به این سبعیت ادامه میدهد.
وقتی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در برابر تصاویر کودکان قحطیزده غزه، از «تلاشهای اسرائیل برای رساندن کمک» سخن میگوید، و گزارشهای نهادهای خودی (مانند USAID) را نادیده میگیرد، این دیگر تنها یک اشتباه دیپلماتیک نیست؛ این همدستی ابلیسگونه و خو گرفتن با جنایت است.
آمریکا، با تأمین بیحد و حصر تسلیحات و حمایت سیاسی، در واقع به رژیم صهیونیستی این مجوز را داده است که بدون هیچ محدودیتی، هر آنچه را که میخواهد در غزه انجام دهد، حتی اگر به قیمت نابودی کامل یک جامعه و زیر پا گذاشتن تمامی موازین اخلاقی و انسانی باشد.
این «رفتار حیوانی» رژیم صهیونیستی، بدون چتر حمایت آمریکا، هرگز قادر به ادامه این حجم از جنایت و انکار وقیحانه آن نبود.
آمریکا در اینجا نه تنها یک نظارهگر منفعل نیست، بلکه یک شریک فعال و سرمایهگذار اصلی در این سبعیت است.
پیامدهای جهانی: فروپاشی نظم انسانی و اخلاقی
انکار گرسنگی در غزه توسط نتانیاهو و حمایت آمریکا از آن، تنها یک رویداد محلی نیست؛ این یک لرزش مهیب در ستونهای اخلاق و وجدان بشری است.
وقتی رهبران جهان، اینچنین به راحتی و با بیشرمی تمام، از واقعیتهای تلخ و جنایات هولناک چشمپوشی میکنند و حتی آنها را انکار میکنند، پیامدهای آن فراتر از غزه میرود:
• فروپاشی قوانین بینالمللی: این اقدام، عملاً به معنای بیاعتبار کردن تمامی کنوانسیونهای ژنو، پروتکلهای الحاقی و قوانین جنگ است که برای محافظت از غیرنظامیان و ممانعت از جنایات جنگی تدوین شدهاند.
وقتی کشوری به سادگی میتواند گرسنگی دادن به یک ملت را انکار کند و تحت حمایت قدرتهای بزرگ باشد، دیگر چه ارزشی برای این قوانین باقی میماند؟
• بیاعتمادی عمیق: این رویکرد، بیاعتمادی عمیقی را نسبت به نهادهای بینالمللی و ادعاهای غرب درباره حقوق بشر و دموکراسی ایجاد میکند.
نسلهای آینده، چگونه میتوانند به مفاهیمی، چون عدالت بینالمللی یا مسئولیتپذیری قدرتها اعتماد کنند؟
• افزایش خشونت و بیثباتی: این سیاست، به جای حل و فصل منازعات، به چرخه بیپایان خشونت و افراطگرایی دامن میزند.
وقتی دیپلماسی شکست میخورد و جنایتکاران با حمایت قدرتهای بزرگ، مصونیت پیدا میکنند، امید به راهحلهای مسالمتآمیز از بین میرود و تنها بذر کینه و انتقام کاشته میشود.
فراخوان به وجدان بیدار جهانی
ادعاهای نتانیاهو و حمایت آمریکا از آنها، نه تنها دروغ، بلکه نمایشی وقیحانه از ماهیت حیوانی قدرتی است که انسانیت را زیر چکمههای نظامی خود له میکند.
این رفتار، چیزی کمتر از توحش نیست؛ توحشی که در لباس دموکراسی و با ابزار پیشرفتهترین فناوریها به وقوع میپیوندد.
وظیفه وجدانهای بیدار جهان، نه فقط محکومیت این جنایات، بلکه فشار بیامان بر دولتهایی است که شریک جرم این فاجعهاند.
باید به این «توحش متمدن» پایان داده شود و عاملان و حامیان آن، در دادگاه عدالت بینالمللی، پاسخگوی جنایات بیشمار خود باشند.
غزه، امروز نه تنها صحنه یک بحران انسانی، بلکه آیینه تمامنمای فروپاشی اخلاقی جهان و پیروزی موقت سبعیت بر انسانیت است.
این انحطاط اخلاقی، تا زمانی که صدای خشم و عدالت ملتها به گوش کر قدرتها نرسد، ادامه خواهد یافت.