چند نکته درباره مذاکرات دوحه و سرنوشت آن؛ صهیونیستها زیر میز میزنند؟ - تسنیم
صهیونیست ها که از زمان آغاز جنگ غزه در هر مذاکره ای برای آتش بس، تحت حمایت مستقیم آمریکا در تلاش برای تحمیل شروط خود بدون دادن هیچ امتیازی بوده اند، بعد از اینکه متوجه شدند طرف فلسطینی قصد تسلیم شدن ندارد، این بار نمایش جدیدی به راه انداخته اند.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، با وجود گذشت بیش از 3 هفته از آغاز دور جدید مذاکرات دوحه برای آتش بس غزه، هنوز نتیجه خاصی از این مذاکرات حاصل نشده و در اوج شایعات و فضای منفی ایجاد شده توسط استیو ویتکاف، فرستاده آمریکا و دونالد ترامپ، رئیس جمهور این کشور که حماس را به مانع تراشی و عدم تمایل در مسیر رسیدن به توافق آتش بس در غزه متهم و تهدید به نابودی آن کرده بودند، بیانیهای توسط وزارت امور خارجه قطر در تاریخ 25 جولای منتشر شد که طبق آن مقامات قطری و مصری تاکید کردند: مذاکرات پیشرفت داشته و شایعات رسانهای بیانگر واقعیت مذاکرات نیستند و به زودی مذاکرات از سرگرفته خواهد شد.
فضای مثبت مذاکرات دوحه و پاسخ منطقی حماس به روایت بشاره بحبح
به گزارش شبکه القدس الاخباریه، بشاره بحبح، تاجر فلسطینی- آمریکایی که با استیو ویتکاف برای ایجاد پل میان طرفین مذاکره همکاری میکرد، در 25 جولای طی یک مصاحبه رسانهای به نقل از میانجیهای قطری و مصری گفت: پاسخ حماس مثبت بود و میتوان بر اساس آن به زودی به توافق رسید.
حماس پاسخ سفت و سختی ارائه نداد؛ به این معنی که آماده معامله و دادن امتیازاتی در ازای گرفتن یک سری امتیازات است.
زمانی که قطریها و مصریها پاسخ حماس را به اسرائیلیها دادند، اسرائیلیها گفتند که میتوان این پاسخ را با رویکرد مثبت و محتاطانه بررسی کرد.
بشاره بحبح افزود: حماس گفت که مسئله اسرا مانعی برای توافق نخواهد بود؛ بلکه نقشههای عقب نشینی اسرائیل از غزه بسیار مهمتر هستند و حماس نمیخواهد اسرائیل در مناطق مسکونی غزه حضور داشته باشد.
توضیحات ارائه شده توسط بشاره بحبح، ادعاهای آن دسته از طرفهایی که مدعی بودند دلیل توقف مذاکرات، شرایط حماس و سرسختی آن در مورد معیارهای آزادی اسراست را تکذیب میکند.
حماس تاکید کرده که مسئله اسرا قبل از نهایی شدن مفاد توافق در خصوص عقب نشینی ارتش اسرائیل از غزه و ورود کمکها به این باریکه، مورد بحث قرار نخواهد گرفت.
علاوه بر آن، جنبش حماس با صدور بیانیهای اعلام کرد که طرفهای میانجی به ویژه قطر و مصر رضایت و قدردانی خود را از موضع جدی و سازنده ما ابراز کردند.
ما تاکید داشتیم که عمق مناطق حائل که ارتش اشغالگر طی 60 روز در آنجا باقی خواهد ماند را کاهش دهیم و نیروهای اشغالگر در مناطق پرجمعیت غزه مستقر نشوند تا بازگشت اکثر مردم به خانههایشان تضمین گردد.
این بیانیه حماس و اطلاعاتی که بشاره بحبح منتشر کرد، به معنای آن بود که مذاکرات به طور مثبت پیش میرود و پاسخ حماس نه تنها مانعی برای رسیدن به توافق نیست، بلکه عامل انگیزه بخشی جهت دسترسی قریب الوقوع به توافق به شمار میرود.
در اینجا باید توجه داشته باشیم که دفتر نخست وزیری رژیم صهیونیستی در توجیه خروج هیئت خود از دوحه اعلام کرد که خروج این هیئت در راستای مشورت طرفهای مختلف اسرائیلی برای رسیدن به یک تصمیم است.
این دفتر همچنین از نقش قطر و مصر تمجید کرده و حرفی درباره فضای منفی در مذاکرات نزد.
پشت پرده موضع منفی آمریکا و اسرائیل/ چند واقعیتی که در مذاکرات دوحه ثابت شد
اما موضعی که آمریکا از زبان ترامپ و استیو ویتکاف درباره مذاکرات دوحه اعلام کرد، بسیار افراطی و منفی بود و با نقش واشنگتن که خودش را میانجی معرفی کرده اما در واقع علنا از اسرائیل جانبداری میکند، مغایرت داشت.
این موضعگیری آمریکا بار دیگر ثابت کرد که این کشور در همه جنبهها و حتی احتمالات، کنار اسرائیل و نتانیاهو ایستاده و هرگونه اختلاف نظر ظاهری و ساختگی میان آنها چیزی بیش از یک تغییر نقش یا تفاوت در تاکتیکها نیست.
بعد از آن، صهیونیستها هم موضعی مشابه آمریکا اتخاذ کرده و حماس را به مانع تراشی در مسیر رسیدن به توافق متهم کردند.
این تناقض میان روایت منفی آمریکایی- اسرائیلی از یک سو و روایت مثبت قطری- مصری- فلسطینی از سوی دیگر چند نکته را نشان میدهد:
-موفقیت حماس در ترسیم مجدد نقشههای خروج ارتش رژیم صهیونیستی از غزه با اجماع فلسطینیها که مورد پذیرش مصر و قطر به عنوان میانجی نیز قرار گرفته است.
علت این موفقیت به مواضع محکم حماس و مدیریت خوب آن در مذاکرات برمیگردد.
-نقشههای ارائه شده توسط حماس که میانجیها آن را پذیرفتهاند، اجازه آوارگی مداوم صدها هزار غیرنظامی را نمیدهد و نمیگذارد که اشغالگران مناطق وسیعی را برای ایجاد اردوگاههای بازداشت گسترده فلسطینیان و آوارگی آنها تحت اصطلاحاتی همچون «شهر بشردوستانه» ایجاد کنند.
-موضوع منفعلانه رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا میتواند به خودی خود یک مانور جهت خریدن زمان باشد و مصداق آن تشدید فشارهای نظامی و جنگ گرسنگی علیه غزه است تا حماس را مجبور به پذیرش شرایط اسرائیل کند.
-اگر مانورها و فشارهای اسرائیل شکست بخورد و این رژیم نتواند حماس را مجبور به پذیرش شروط خود کند، این رژیم با دو گزینه مواجه خواهد بود: پذیرش توافق آتش بس طبق نقشههایی که اجازه آوارگی مداوم فلسطینیها در داخل نوار غزه یا خارج از آن را نمیدهد و همزمان با آن کمکها تحت نظارت سازمان ملل وارد غزه میشوند که مقدمهای برای پایان دادن به جنگ علیه غزه خواهد بود.
گزینه دومی که پیش روی رژیم صهیونیستی قرار دارد، اصرار بر شروط خود و نقشههای استقرار مجدد در مناطق وسیعی از نوار غزه با هدف آواره کردن فلسطینیهاست و این یعنی شکست رسمی مذاکرات و ادامه جنگ فرسایشی در غزه که با عواقب بیشتری برای اسرائیل همراه خواهد بود.
سریال تکراری شکستهای اسرائیل مقابل اراده فلسطینیها
در این میان عامل مشترکی که طرحهای نظامی اسرائیل در غزه و تلاشهای آن در مذاکرات آتش بس طی دو سال گذشته را به هم پیوند میدهد، تلاش برای شکستن اراده فلسطینیها و شکست روانی آنها جهت پذیرش سناریوی آوارگی از طریق مذاکره یا زور است.
شکستهای پی در پی رژیم صهیونیستی در رسیدن به این هدف توضیح میدهد که چرا این رژیم با حمایت آمریکا علیه فضای مثبت مذاکرات دوحه موضع گرفته است.
اسرائیل بارها تلاش کرده با راهاندازی تبلیغات رسانهای گسترده تحت حمایت مستقیم آمریکا، از الزامات روند مذاکره طفره برود و دائماً حماس را به شکست و مانع تراشی در مسیر توافق متهم کند.
صهیونیستها به این منظور همچنین دائما اطلاعات نادرست و تحریف شدهای را از طریق منابع و مقاماتی که ابایی از دروغ گفتن ندارند، منتشر کردهاند.
از طرف دیگر، همه میدانند که اسرائیل به مذاکره برای دیکته کردن شرایط و دیدگاههای خود با زور و تحت حمایت آمریکا عادت کرده و هیچگاه این رویه را تغییر نداده است.
اما این بار صهیونیستها در برابر مذاکره کنندهای (حماس) قرار دارند که از تسلیم شدن در برابر شرایط ناعادلانه امتناع میکند.
صهیونیستها نمیتوانند این موضوع را بپذیرند که فلسطینیهایی که همچنان در معرض وحشیانهترین جنگ نسل کشی و گرسنگی قرار دارند، چگونه تسلیم نمیشوند.
این صحنه پیچیده و دشوار، سردرگمی اسرائیلیها و آمریکاییها را افزایش میدهد و آنها را در میان دوراهی قرار داده و با گزینههای محدودی مواجه میکند.
این امر به ویژه از آنجایی صادق است که رویکرد نظامی رژیم صهیونیستی علیه غزه از نزدیک به دو سال گذشته به هیچ یک از اهداف خود نرسیده و اسرائیل با وجود استفاده از همه ابزارهای ممکن نتوانسته به هدف خود در آوارگی و تسلیم کردن مردم غزه برسد.
گزینههای بد و بدتر نتانیاهو در غزه
نتانیاهو در این بین به گونهای رفتار میکند که انگار پیروز شده، اما نشانههای ناامیدی در چهره او کاملاً پیداست.
نخست وزیر جنایتکار رژیم صهیونیستی با گذشت نزدیک به دو سال از جنگ فرسایشی غزه نتوانست از طریق فشار نظامی، به اهداف سیاسی که تعیین کرده بود برسد.
او نه توانست حماس را از بین ببرد، نه اراده فلسطینیها را بشکند و نه اسرای صهیونیست را با زور نظامی آزاد کند و در نهایت یک ارتش خسته و فرسوده برای اسرائیل به جا گذاشت که ناتوانی خود را در رسیدن به اهدافش ثابت کرده است.
بدتر از همه برای نتانیاهو این است که متوجه شده طولانی شدن جنگ در غزه پیروزی او را در انتخابات کنست در سال آینده تضمین نمیکند؛ انتخاباتی که او برای ماندن در قدرت به آن تکیه کرده است.
از سوی دیگر، ادامه وضعیت فعلی نه تنها سرنوشت نتانیاهو و چشمانداز سیاسی داخلی اسرائیل را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه نفرت جهانی از این رژیم را بعد از افشای جنایات وحشیانه آن علیه غیرنظامیان بیگناه در نوار غزه بیش از پیش گسترش خواهد داد.
امروز روایت «قربانی بودن» اسرائیل در دنیا کاملاً شکست خورده و جهانیان با ماهیت وحشی این رژیم که هیچ ارزشی برای اصول انسانی قائل نیست، آشنا شدهاند.
انتهای پیام/