اولین پادشاه بعد از اسلام که از واژه «ایران» استفاده کرد چه کسی بود؟
نادر شاه افشار، از میان پادشاهان ایران بعد از اسلام، نخستین فرمانروایی است که واژه «ایران» را در سجع مهر حکومتی خود ذکر کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، با هدف معرفی و بازشناسی اسناد مهم، کمتر شناختهشده و گاه مغفولمانده در گنجینه آرشیوی این سازمان، طرحی به نام «در قاب یک سند» طراحی کرده است که در هر نوبت به یکی از اسناد تاریخی، فرهنگی، اداری یا اجتماعی موجود در آرشیو ملی میپردازد.
در چهارمین شماره رویداد «در قاب یک سند» یک فرمان تاریخی از نادرشاه افشار معرفی میشود که دارای نکته جالبی است: نادرشاه، از میان پادشاهان ایران بعد از اسلام، نخستین فرمانروایی است که واژه «ایران» را در سجع مهر حکومتی خود ذکر کرده است.
طبق اعلام سازمان اسناد و کتابخانه ملی و همانطور که در تصویر نیز دیده میشود، عنوان این سند «فرمان نادرشاه افشار به عاشورخان حاکم ابیورد در خصوص واگذاری زمین زراعتی به ایل افشار» است و تاریخ آن، ۲۲ [ربیعالاول] ۱۱۵۱ هجری قمری، مصادف ۱۹ [تیر] ۱۱۱۷ شمسی است.
«تحمیدیه» سند در وسط صفحه و بالاترین قسمت، «هو بسمالله الرحمن الرحیم» است.
مُهر گلابیشکل و سجع آن چنین نوشته شده است: «بسماله نگین دولت و دین رفته بود چون از جا / بنام نادر ایران قرار داد خدا».
متن طغرای سند نیز چنین است: «أعوذُ بالله تعالی شأنه فرمان همایون شد».
سند به شیوه نستعلیق نگاشته شده است.
شکل ظاهری نوشتاری آن ساده و زیبا با مرکب سیاه و فاصله زیاد بین خطوط است.
استفاده از «ایران» در سجع مهر نادرشاه، بیانگر آن است که وی منشأ حکومت خود را مشیت الهی میدانسته و بهگونهای، قدرتگیری خویش را حاصل لطف خداوند و تلاشهای شخصی خود تلقی میکرده است.
این امر نشاندهنده رویکرد او به وحدت ملی و تمرکز قدرت در قالب یک دولت مرکزی نیرومند است.
اگرچه نادرشاه قدرت را در خراسان به دست گرفت، اما با لشکرکشیهای گسترده به نقاط مختلف کشور و سرکوب شورشیان افغان، دشمنان و مخالفان، خواست خود را برای تأسیس حکومتی واحد در چارچوب مرزهای مشخص ابراز کرد.
درج نام «ایران» در سجع مهر حکومتی، گواهی است بر این نگاه وحدتگرایانه و ملیگرای نادرشاه.
موضوع سند فرمان نادرشاه به «عاشورخان»، حاکم اُلکای (ولایت یا ناحیه تحت قلمرو) «ابیورد» در خصوص چگونگی اسکان و واگذاری زمین زراعتی به چند خانوار از جماعت ایل افشار کوچاندهشده به محال «شاهتوت» است و چون چندین خانواده از ایل «کوسه احمدلو» آنجا ساکن بودهاند، از وی میخواهد زمینهای زراعتی آبی و دیمی آنجا را تقسیم کرده، بخشی را برای خانوارهای ایل کوسه احمدلو بگذارد و بخش دیگر و حتی زمینهای غیرقابل کشت را احیا و به ایل افشار واگذارد.
در این سند چندین نکته قابل ذکر است؛ اینکه نادرشاه سیاست کنترل ایلات را با بخشیدن زمین به آنها مدنظر قرار داده است تا بدین ترتیب قدرت رزمی آنها را تحت نظر درآورده و بتواند این ایلات را همواره مطیع نگه دارد.
یکی دیگر از نکات قابل توجه در ساختار قدرت سیاسی دولت نادرشاه افشار، جایگاه برجسته ایل افشار است.
در میان قبایل بزرگی که حامی نادرشاه بودند، ایل افشار مهمترین نقش را ایفا میکرد.
نادرشاه خود از خاستگاهی افشاری بود و پیوندهای خویشاوندی با این ایل داشت.
بخش قابل توجهی از مناصب کلیدی و حساس حکومتی به افراد وابسته به ایل افشار سپرده میشد.
بهعنوان نمونه، عاشورخان که در این سند، اُلکای ابیورد به وی واگذار شده، در مقطعی نیز به حکومت آذربایجان نیز منصوب شد.
این سند با شناسه ۳۳۱/۹۹۷ در آرشیو ملی ایران به ثبت رسیده است.
گفتنی است در شماره سوم رویداد «در قاب یک سند» سندی مربوط به دوره افشاریه با عنوان «فرمان نادرشاه افشار در خصوص اعطای کدخدایی ایل صوفیانلو به شاهوردی بیگ» و در نوبت دوم فرمانی با عنوان «فرمان شاهرخ افشار خطاب به کلانتر، کدخدایان و اعیان تبریز، مبنی بر دفع شر مهدیخان افشار و اظهار رضایت از اهالی و درخواست تبعیت از رستمخان بهارلو حاکم جدید تبریز» منتشر شده است.