برنامه ریزی فدراسیون صدای مربیان تیم ملی را هم درآورد/ وقتی «کافا» می شود نهایت آرزو!
وقتی رحمان رضایی مربی تیم ملی لب به اعتراض ميگشايد و می گوید «حضور در تورنمنت کافا به درد نمی خورد،» این دیگر اوج فاجعه است.

کد خبر: 726650 | ۱۴۰۴/۰۵/۰۷ ۱۱:۲۵:۲۷
باز هم همان نمایش کمدی تراژیک فوتبال ملی ما.
همان داستان تکراری که هر بار گویی پردهای جدید از بیکفایتی و بیبرنامگی بالا میرود اما در پسزمینه، همان سناریوی نخنما شده در حال اجراست.
به گزارش روزنامه اعتماد، دیگر از این حجم از بیتفاوتی و ناامیدی به ستوه آمدهایم.
وقتی رحمان رضایی، کسی که سالها در همین فوتبال نفس کشیده و رگ و پیاش با آن عجین شده، لب به اعتراض میگشاید و میگوید «حضور در تورنمنت کافا به درد نمیخورد،» این دیگر اوج فاجعه است.
این یعنی صدای فریاد اعتراض، حتی از درون خود سیستم هم بلند شده است.
اما گوش شنوا کجاست؟
ما که در همین روزنامه اعتماد، بارها و بارها نوشتیم، هشدار دادیم.
فریاد زدیم که برای حضور قدرتمند در جام جهانی، برای اینکه آبروی فوتبال این مملکت حفظ شود، نیاز به برنامهریزی بلندمدت، اردوهای باکیفیت و بازیهای تدارکاتی در حد و اندازه تیم ملی ایران داریم.
نه یک بار، نه دو بار، بلکه بارها و بارها.
از اهمیت تقویم فیفا، از لزوم بازی با تیمهای بزرگ، از ایجاد زیرساختهای مناسب و حرفهای برای آمادهسازی، گفتیم.
اما چه شد؟
هیچ!
گویی آب در هاون کوبیدهایم.
حالا به جایی رسیدهایم که نه تنها کارشناسان و اهالی رسانه، بلکه خود مربیان تیم ملی هم شاکی شدهاند.
این دیگر چه وضعیتی است؟
آیا قرار است با همین دستهای خالی و با همین برنامههای آبکی، رویای حضور قدرتمند در جام جهانی را محقق کنیم؟
واقعا فکر میکنند با چند بازی بیاهمیت در تورنمنتی که حتی نامش هم برای فوتبال ایران مضحکه است، میتوانیم خودمان را برای نبرد با غولهای فوتبال جهان آماده کنیم؟
این دیگر توهین به شعور مردم و توهین به جایگاه فوتبال ایران است.
فدراسیون فوتبال کجاست؟
رییس فدراسیون، کمیته فنی، کمیته تیمهای ملی، این آقایان چه برنامهای برای آمادهسازی تیم ملی دارند؟
آیا اصلا برنامهای دارند؟
یا قرار است باز هم در دقیقه ۹۰، با یک اردوی عجولانه و چند بازی بیهدف، کار را تمام کنند و بگویند «ما تمام تلاشمان را کردیم؟»
این همان داستان همیشگی است.
داستان بیبرنامگی، داستان مدیریتهای لحظهای و بدون چشمانداز، داستان کسانی که فقط به فکر حفظ صندلی خود هستند و نه اعتلای فوتبال ملی.
ما به جای اینکه به دنبال بازی با تیمهای اروپایی و امریکای جنوبی باشیم، خودمان را به بازی با تیمهایی محدود کردهایم که هیچ کمکی به ارتقای سطح فنی تیم نمیکنند.
این یعنی بیتفاوتی نسبت به شور و شوق میلیونها ایرانی که دلخوش به موفقیت این تیم هستند.
با این بساط، با این اردوهای بیکیفیت و با این بازیهای تدارکاتی بیارزش، چه چیزی قرار است عوض شود؟
چه پیشرفتی حاصل میشود؟
گویی فوتبال ملی ما محکوم به تکرار اشتباهات گذشته است.
محکوم به اینکه هر بار با حسرت به تورنمنتهای بزرگ نگاه کند، درحالی که میتوانست با برنامهریزی درست، حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.