خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 06 مرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

نقش رسانه‌های خارجی در شکل‌گیری جنگ ایران و اسرائیل چه بود؟

اعتماد | همه | دوشنبه، 06 مرداد 1404 - 11:41
زهرا نژادبهرام نوشت: ارتباط تصویرسازی غیرواقعی از ایران در رسانه‌های جریان اصلی امریکا قابل تامل است. بر اساس برخی مطالعات میزان مخاطب‌های جریان اصلی به دلیل برنامه‌سازی‌های تحلیل نه فقط، خبررسانی بین 60-50 درصد بود که این رقم برای آماده‌سازی اذهان قابل تامل است.
ايران،جنگ،اصلي،اسراييل،ايجاد،سياستمداران،نوين،امريكا،تصويري، ...

کد خبر: 726454 | ۱۴۰۴/۰۵/۰۶ ۱۱:۲۵:۰۰
«کدام رسانه‌ها جنگ علیه ایران را آغاز کرده‌اند؟» عنوان یادداشت زهرا نژادبهرام برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده؛ تصویری که در طول 12 روز تجاوز نظامی اسراییل به ایران صورت گرفت، این سوال را در ذهن‌ها به تصویر کشید که چه کسانی بر طبل جنگ کوبیدند و جنگ را ناخواسته بر کشور تحمیل کردند.
با نگاهی به رسانه‌های جدید به ویژه توییتر و تصویری که در حدود یک ماه پیش از 23 خرداد در آن نمایان شده بود، به نظر می‌رسید با توجه به تلاش ترامپ در «سوشیال» که شبکه اختصاصی مجازی وی است؛ گفت‌وگو و توافق مساله اصلی وی است .
او به طور مداوم پیام‌هایی مبنی بر گفت‌وگو و ضرورت توافق را منتشر می‌کرد، اما از میانه مذاکرات تصویر دیگری را به نمایش گذاشت؛ مبنی بر استراتژی عدم تفاهم!
پیشنهادات وی چون غنی‌سازی صفر و حذف تاسیسات هسته‌ای ایران و مواردی از این دست که تصویر ایجاد شده پیشین که تلاش برای گفت‌وگو و صلح بود را تغییر داد!
شاخصه‌های این پیشنهادات در توییت‌های متعدد وی در این شبکه دست به دست می‌شد، آن‌گونه که رسانه‌های جریان اصلی با اتکا به این پست‌ها برنامه‌های گوناگون مبنی بر تلاش ایران بر عدم توافق و ...
را تبیین می‌کردند و در نهایت حمله شکل گرفت.
در این میان دیگر فعالان فضای مجازی نیز با تایید و تکریم این ایده از سویی و ناباوری نسبت به پذیرش ایران از سوی دیگر، در میانه عدم قطعیت با نگاهی به زمان‌های تعیین شده به خصوص دور آخر مذاکرات، دوگانه‌ای را مشاهده کردند که از یک سو زمان مذاکرات تعیین می‌شود و از سوی دیگر پست‌های عدم توافق و فاصله جدی در مذاکرات معنا می‌شد و در نهایت خروجی آن در ناباورانه‌ترین شکل جنگ بود.
حال سوال این است که این دوگانه از سوی سیاستمداران ایجاد شده بود یا آنکه رسانه‌های جریان اصلی با دامن زدن به برخی عناصر تبلیغاتی خاص را آغاز کردند؟!
برنامه‌سازی‌های متعدد رسانه‌های جریان اصلی نظیر فاکس‌نیوز، رویترز، آسوشیتدپرس، بی‌بی‌سی و ...
در بزرگنمایی مساله هسته‌ای ایران به خصوص با توجه به تحولات منطقه‌ای در سوریه و لبنان و غزه تصویری برای ایجاد یک رویارویی نظامی را پیش‌بینی‌پذیر می‌ساخت؛ فشار رسانه‌ای که شاید به حمایت مالی سرمداران بنگاه‌های صنعتی - نظامی از یک سو و رفع مشکلات سیاسی اسراییل از سوی دیگر متصل بود، ظاهرا فضای تصمیم‌گیری را برای سیاستمداران متفاوت ساخت.
اما رسانه‌های نوین در بستر شبکه‌های اجتماعی راهی دیگر را طی می‌کردند، آنها با انعکاس افکار عمومی جهانی در عدم تمایل به جنگ و برجسته ساختن نسل‌کشی و استراتژی گرسنگی برای جنگ در غزه از سوی اسراییل تصویری متفاوت را رقم می‌زدند که با رسانه‌های جریان اصلی فاصله‌ای عمیق داشت!
این تقابل میان رسانه‌های جدید و جریان اصلی این نشان را با خود همراه ساخت که نوعی عدم قطعیت در تصمیم‌گیری‌های سیاسی ایجاد شده که کفه ترازو را به سوی تقابل، با فعال‌سازی ماشه جنگ از سوی رسانه‌های جریان اصلی سنگین ساخته است.
تلاش‌های رسانه‌های نوین برای پیشگیری از جنگ به‌رغم همه بازنمایی تصاویر کشتار جمعی در غزه و لبنان و اصرار ماشین نظامی اسراییل به نابودی دو میلیون زن و کودک و غیرنظامیان، نتوانست فضای تصمیم‌سازی رسانه‌های جریان اصلی را برای سیاستمداران تغییر دهد .
تله جنگ برای ترامپی که تمایل به گفت‌وگو داشت با این برنامه‌ریزی ایجاد شد.
جنگ هر چند محدود بین ایران و اسراییل شکل گرفت و امریکا در صحنه‌گردانی آن مشارکت کرد.
نکته حایز اهمیت در این نوشتار جایگاه رسانه‌های نوین، خصوصا در عصر اینترنت که آینه افکار عمومی است در تصمیم‌سازی سیاستمداران است.
به نظر می‌رسد به‌رغم عمق نفوذ این رسانه‌ها هنوز این رسانه‌های جریان اصلی هستند که با تصویرسازی‌های تکنیکی قادرند رای متفاوتی برای سیاستمداران ایجاد کنند .
لذا از آنجا که عدم قطعیت ویژگی جهان امروز است، امر سیاست‌ورزی با اطمینان نیز به نوعی ساده‌لوحی به حساب می‌آید، از این‌رو بستری که از سوی رسانه‌های جریان اصلی برای سیاست‌ورزی تدارک دیده شد، تصمیم سیاست‌ورزان را تسریع یا تشدید کرد.
در این میان به‌رغم فعال بودن رسانه‌های نوین در همه عرصه‌ها جنگ با ایران به وقوع پیوست .
به عبارت دیگر اگر سهم سیاست‌ورزان در آغاز جنگ را بخشی از پروسه جنگ‌افروزی اسراییل علیه ایران تعریف کنیم، اما سهم بزرگی از این رویکرد شاید بر بستر رسانه‌ها به خصوص رسانه‌های جریان اصلی قابل تعریف باشد!
در همین ارتباط تصویرسازی غیرواقعی از ایران در رسانه‌های جریان اصلی امریکا قابل تامل است .
بر اساس برخی مطالعات میزان مخاطب‌های جریان اصلی به دلیل برنامه‌سازی‌های تحلیل نه فقط، خبررسانی بین 60-50 درصد بود که این رقم برای آماده‌سازی اذهان قابل تامل است .
پیش از جنگ شبکه‌های CNN و BBC در هفته‌های منتهی به درگیری ویژه‌برنامه‌هایی با تیتر «ایران: تهدید قریب‌الوقوع» پخش کردند؛ در این سریال‌ها با نمایش انیمیشن‌ موشک‌های بالستیک ایرانی و نقل‌قول از مقامات نظامی اسراییل، سناریوی حمله پیشدستانه را «لازم و دفاعی» تبیین می‌کرد .
بنا بر بررسی «کو پایلوت» که از انواع هوش مصنوعی فعال است، ظاهرا خبرگزاری‌های رویترز و آسوشیتدپرس بیش از پنجاه گزارش تحقیقی درباره فعالیت‌های موشکی و آزمایش‌های سپاه منتشر کردند، همزمان در برخی بخش‌های خبر نقشه‌های راهبردی ایران را با خط قرمز و هشدار صوتی شدید نشان می‌دادند تا روایت «اقدام انتحاری ایران» در اذهان مخاطب مستقر شود.
پخش برنامه‌های انیمیشن از تهدیدات ایران در برنامه سی‌ان‌ان یا تلاش فاکس‌نیوز برای چارچوب سازی تهدید وجودی ایران برای اسراییل و امریکا بخشی از این برنامه‌ها بود .
بر اساس همین بررسی کوتاه از ماه مه ‌تا پیش از جنگ در 23 ژوئن بیش از 10 گزارش تحلیلی و خبری در خصوص توان هسته‌ای ایران و خطرات احتمالی برای امریکا و جهان از سوی رویترز و آسوشیتدپرس منتشر شده است .
این موارد موید آن است که ظاهرا به‌رغم فعالیت چشمگیر شبکه‌های مجازی و رسانه‌های نوین در جهان هنوز رسانه‌های جریان اصلی قادر به روایت‌سازی خاصی هستند که پیامدهایی نگران‌کننده برای جهان ایجاد می‌کند .
آنان بر تصمیم سیاستمداران اثرگذارند و مالکان و سرمایه‌گذاران آنها علاقه‌مند به تصمیم‌سازی در بستر رویکردهای خاص نظیر حمله امریکا به ایران هستند اگرچه بر اساس همه شواهد پیش از آن به خصوص در آستانه دور ششم مذاکره این اتفاق بعید به نظر می‌رسید .
در نهایت به نظر می‌رسد باید نگاهی دیگر به کارکرد رسانه‌ها کرد و شاید جنگ اسراییل علیه ایران تصویری دوباره از رسانه‌های جریان اصلی را به نمایش گذاشت که در بستر انقلاب ارتباطی و شکل‌گیری رسانه‌های نوین، شاید کمتر باورپذیر بود.