روایت شکستی تلخ برای منافقین/ عملیات مرصاد چگونه چهره غرب را عریان کرد؟
سازمان منافقینی که سال ها نقاب مبارزه با استکبار به چهره زده بودند، با پشتیبانی مستقیم غرب و در هم پیمانی آشکار با صدام، شمشیر خیانت را از نیام بیرون کشیدند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرج، دوران دفاع مقدس، یکی از پرشکوهترین و در عین حال تلخترین فصلهای تاریخ معاصر ایران است؛ دورانی که در آن، ملت مسلمان ایران، تنها با تکیه بر ایمان، غیرت و همبستگی ملی در برابر تجاوز یک ارتش تا بن دندان مسلح ایستادند و جهانیان را به حیرت واداشتند.
هشت سال جنگ تحمیلی که از 31 شهریور سال 1359 با حمله رژیم بعث عراق به خاک ایران آغاز شد، نه تنها یک تجاوز نظامی بود، بلکه حاصل طراحی و حمایت گسترده قدرتهای بزرگ جهان برای سرکوب انقلاب نوپای اسلامی به شمار میرفت.
دشمن میخواست صدای استقلالخواهی و بیداری مردم ایران را در نطفه خفه کند، اما غافل از آن بود که این ملت، با تکیه بر فرهنگ عاشورایی و روحیه شهادتطلبی، به مصاف ظلم و ستم خواهد رفت.
یادآوری آن روزها، نه برای بازتولید اندوه، بلکه برای زنده نگه داشتن شعله آگاهی، خودباوری و غیرت ملی است زیرا ملتی که گذشته پرافتخار خود را بشناسد، در برابر توطئههای آینده نیز سربلند خواهد ایستاد.
عملیات مرصاد نیز یکی از درخشانترین و در عین حال عبرتآموزترین برگهای دفتر دفاع مقدس ملت ایران است؛ عملیاتی که نه تنها با یک پیروزی نظامی همراه بود، بلکه پرده از چهره واقعی کسانی برداشت که سالها نقاب مبارزه بر چهره داشتند، اما در بزنگاهها، شمشیر دشمن را بر گردن هموطنان خود فرود آوردند.
در واپسین روزهای جنگ تحمیلی، سازمان منافقین که سالها در ظاهر، داعیه مبارزه با استکبار جهانی را سر میداد، با همراهی کامل رژیم بعث عراق، دست در دست صدام، قصد حمله به خاک ایران را کرد.
آنها در عملیات موسوم به «فروغ جاویدان» از مرزهای غرب کشور وارد شدند و با حمایت لجستیکی، تسلیحاتی و اطلاعاتی رژیم بعث و با تصور غلطِ همراهی مردم ایران، تا نزدیکی کرمانشاه پیش رفتند.
اما این خیال خام، با ایستادگی مردم غیور غرب کشور و واکنش قاطع نیروهای نظامی، سپاه، ارتش، بسیج و نیروی هوایی در هم شکست و تنها ظرف چند روز، رزمندگان اسلام با اجرای عملیات غرورآفرین «مرصاد» در تنگهای به همین نام، دشمن را غافلگیر کردند.
جاده اسلامآباد به کرمانشاه به قتلگاه خیانتپیشگانی تبدیل شد که گمان میکردند میتوانند با خیانت، به قدرت برسند.
خبرنگار تسنیم از کرج به مناسبت پنجم مرداد، سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد گفت وگویی را با سردار نادر ادیبی، مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس و مقاومت استان البرز که خود نیز یکی از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس در این استان به شمار می رود، ترتیب داده که در ادامه آن را می خوانیم.
تسنیم: در خصوص عملیات مرصاد توضیح دهید و بفرمایید این عملیات چه جایگاهی در تاریخ دفاع مقدس دارد؟
در روزهای پایانی جنگ، جبههها به دو بخش اصلی تقسیم شده بود.
بخشی از حملات رژیم بعثی عراق به سمت خوزستان بود و ما آن زمان در منطقه شلمچه درگیر بودیم و عملیات مرصاد در جبهه دیگری آن سو تر از ما رخ داد؛ آنجا لشکر 10 حضرت سیدالشهدا (ع) و تعدادی از نیروهای دیگر از جمله برخی از رزمندگان لشکر 27 محمد رسولالله (ص) حضور داشتند و به مقابله با تهاجم سازمان منافقین پرداختند.
واقعیت این است که نمیتوان پایان جنگ را تنها در عملیات مرصاد خلاصه کرد.
در آن روزها، مسائل خاص و پیچیدهای در تمام جبههها رخ میداد که بخشی از آن در مرصاد جلوهگر شد.
اما دلیل اهمیت مرصاد، نه فقط موقعیت نظامی آن، بلکه نوع عملیاتی بود که سازمان منافقین با حمایت خارجی و خصوصاً حمایتهای اروپا و آمریکا انجام داد.
وقتی رهبر معظم انقلاب میفرمایند زیر این دست پشمالو، دستی آهنین پنهان شده است، خطابشان به همان دستهای پشت پردهای است که تروریسم دولتی و بینالمللی را پدید آوردند.
آنها با حمایتهای سیاسی، نظامی و رسانهای از گروهی جنایتکار و مزدور که بیرحمانه ملتها را هدف میگیرند، این فاجعهها را رقم زدند.
سازمان منافقین فقط علیه مردم ایران جنایت نکرد؛ آنها در همراهی با رژیم بعث عراق، در کشتار مردم کردستان عراق نیز دست داشتند.
دست آنها به خون مردم بیگناه آغشته است.
با این حال، اروپا و آمریکا همچنان از آنها حمایت و آنان را تجهیز میکنند و در صحنه جهانی پشتشان میایستند.
ای کاش فقط در میدان جنگ با آنها روبهرو میشدیم!
نیروهای دشمن در جریان عملیات مرصاد به شهر اسلامآباد غرب حمله کردند، وارد بیمارستان شدند، مجروحان و حتی مردم عادی را که هیچ دفاعی نداشتند، در وسط بیمارستان جمع کردند و به فجیعترین شکل ممکن به شهادت رساندند و مردم بیگناه روستاها و شهرها، قربانیان این ترور کور شدند.
این همان چهره زشت تروریسم بینالمللی است که در مرصاد عریان شد بنابراین مرصاد، نه فقط یک عملیات نظامی بلکه سندی زنده بر ماهیت اروپا و آمریکاست؛ همانهایی که همواره در ظاهر مدافع حقوق بشر اما در باطن پشتیبان تروریستها و جنایتکارانی چون هممنافقین هستند.
ما در طول جنگ جلوههای ظلم و بیعدالتی غرب را به خوبی میشناختیم، اما عملیات مرصاد نقطه عطفی شد برای آنکه نقاب از چهره دشمن فرو ریزد و چهره واقعی آنها بیشتر آشکار شود.
غرب هنوز هم از این گروهها حمایت میکند، بیآنکه پاسخگوی جنایتهایشان باشد.
هنوز هم، با گذشت سالها، ملت ما با همان فشارها و آزارهایی مواجه هستند که روزی در قالب جنگ و تجاوز مستقیم بر آنها تحمیل میشد.
عملیات مرصاد، یکی از نمونههای برجستهای است که چهره واقعی دشمنان این ملت را برملا کرد.
کشورهای اروپایی در ظاهر، داعیهدار آزادی، دموکراسی و حقوق بشر بودند، اما آنچه در پس این ظاهر فریبنده پنهان شده بود، واقعیتی تلخ و جنایتبار بود که در بزنگاههای تاریخ، بهویژه در پایان جنگ تحمیلی، آشکار شد.
آنچه در عملیات مرصاد رخ داد، صرفاً شکست یک گروه تروریستی مانند سازمان منافقین نبود؛ بلکه این عملیات، پرده از حمایتهای عمیق و مستقیم قدرتهای غربی از گروههای تروریستی برداشت.
ملت ایران در آن روزها دید که چگونه گروهی با ادعای آزادیخواهی، با بدترین و جنایتکارانهترین روشها، با حمایتهای مالی، اطلاعاتی و تسلیحاتی کشورهای غربی، به قلب سرزمین خود حمله کردند.
تسنیم: چرا این عملیات را نقطه پایان جنگ تحمیلی میدانند؟
آیا واقعاً مرصاد آخرین حلقه از زنجیره جنگ بود؟
در روزهای پایانی جنگ، تمام توان دشمنان برای شکست ملت ایران بسیج شده بود.
بمباران شیمیایی شهر مظلوم سردشت که طی آن بیش از 12 هزار نفر از مردم بیدفاع قربانی شدند، تنها یکی از شواهد این دشمنی آشکار است.
آلمانیهایی که خود را ملتی پیشرفته، صنعتی و متمدن معرفی میکنند، بزرگترین تأمینکنندگان سلاحهای شیمیایی برای رژیم بعث عراق بودند.
چرا باید مردم بیگناه سردشت یا حلبچه، قربانی طمع و جنایت سیاستمداران غربی شوند؟
غرب و رژیم بعثی در تمام طول جنگ، به ویژه در مراحل پایانی، تمام داراییها و ظرفیتهای خود را به میدان آوردند تا ملت ایران را وادار به تسلیم کنند اما ملت ایران ایستاد و با مقاومت خود، نه تنها منافقین را شکست داد، بلکه نقاب از چهره دشمنان برداشت.
شکست سازمان منافقین در عملیات مرصاد، اگرچه از نظر نظامی مهم و تعیینکننده بود، اما وجه مهمتر و عمیقتر آن، رسوایی و لکهدار شدن حیثیت قدرتهای مدعی حقوق بشر در جهان بود.
این عملیات سندی قطعی از مواجهه مظلومانه ملت ایران با تروریسم بینالمللی است.
با بیش از 17 هزار شهید ترور در طول دهههای اخیر، ملت ایران تاوان سنگینی برای ایستادگی بر استقلال و آزادیخواهی خود پرداخته است.
سازمان منافقین، تنها در عملیات مرصاد نبود که وارد میدان شد؛ آنها در طول سالهای دفاع مقدس، در کنار دشمن، در کنار صدام و زیر پرچم غرب، علیه ملت ایران جنگیدند.
در روزهایی که ملت ایران برای حفظ تمامیت ارضی و دستیابی به آرمانهای بلند خود تلاش میکرد، سازمان منافقین نه تنها در کنار ملت خود نبود، بلکه با خیانت و جاسوسی، در مسیر تحقق پیروزیهای ملی سنگاندازی میکرد.
مردم ایران در میانه جنگی نابرابر از خاک خود دفاع میکردند، اما منافقین، به جای همصدایی با ملت، در جبهه دشمن ایستادند.
یکی از مظاهر روشن این خیانت، حضور فعال منافقین در عملیاتهایی همچون والفجر مقدماتی در منطقه فکه است.
آنها نه تنها اطلاعات میفروختند و جاسوسی میکردند، بلکه در میادین نبرد مهران و فکه، دوشادوش ارتش بعثی بهطور مستقیم علیه ملت خود وارد عملیات شدند.
اوج این خیانت در عملیات موسوم به فروغ جاویدان نمود یافت؛ عملیاتی که بهزعم آنها قرار بود پیروزی نهایی باشد اما با پاسخ کوبنده ملت ایران در قالب عملیات مرصاد، به شکستی تاریخی بدل شد.
این خیانتها تنها جنبه نظامی نداشت و حقیقت چهره اروپا و آمریکا نیز در همین ماجراها برملا شد.
ملت ایران بهخوبی دید که چگونه مدعیان آزادی، دموکراسی و صلح، در پشت پرده از جنایتکارانی حمایت میکنند که نه تنها به مردم ایران، بلکه به انسانیت پشت کردهاند.
آنها در مقام حمایت از سازمان تروریستی منافقین و رژیم بعثی عراق، حتی در سختترین روزهای جنگ، از هیچ کمکی فروگذار نکردند.
تسنیم: نقش مردم و نیروهای مردمی در عملیات مرصاد چگونه بود؟
در عملیات مرصاد هم ملت ما مانند همه دوران دفاع مقدس، مقابل دشمن ایستاد و مانند همیشه، با غروری مقدس به میدان آمد و اجازه نداد ذرهای از خاک کشور به دست دشمن بیفتد.
این غرور ملی، که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جان مردم ریشه دوانده بود، اجازه نداد نه سازمان منافقین، نه رژیم صدام، نه اسرائیل و نه حامیان غربیشان بتوانند خللی در اراده ملی وارد کنند.
ماجرای پایان جنگ، داستانی چندوجهی بود.
از یکسو، سازمان منافقین با حمایت غرب از مرزهای غربی وارد کشور شد و به خیال خود با ضربه ای کاری، میخواست تهران را فتح کند.
از سوی دیگر، حمایتهای بیسابقه غرب و اروپا از ارتش صدام باعث شد تا ارتش بعثی در روزهای پایانی جنگ بار دیگر به نزدیکیهای خرمشهر و حتی اطراف اهواز برسد.
اما فرمان تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر بسیج عمومی، بار دیگر ورق را برگرداند.
ملت ایران به میدان آمد، همانطور که همیشه آمده بود و اجازه نداد دشمن به اهداف شوم خود برسد.
تیرماه 1367، همزمان با پذیرش قطعنامه، اوج این هوشیاری بود.
پاسخ کسانی که میپرسیدند چرا پس از آزادسازی خرمشهر صلح نکردیم، در همان روزها روشن شد.
زیرا ما بهدرستی دریافته بودیم که صدام و دنیایی که پشت او ایستاده بود، تنها در پی فرصتی دوباره برای ضربهزدن بود.
پس از فتح غرورآفرین خرمشهر، امام خمینی (ره) و فرماندهان انقلاب به هیچوجه راضی به پایان جنگ و آتشبس نبودند، چرا که هنوز بخش مهمی از خاک کشورمان در اشغال دشمن باقی مانده بود و حقوق ملت ایران بهطور کامل بازگردانده نشده بود.
مسئولان و فرماندهان ما کاملاً آگاه بودند که اگر در برابر رژیم بعثی عراق تسلیم شوند و جنگ را متوقف کنند، این رژیم فرصت خواهد یافت تا ضربات سختتری به کشور وارد کند.
قطعنامه 598 که نظام جمهوری اسلامی ایران آن را پذیرفت، به هیچ عنوان به معنای پایان دشمنی نبود؛ چرا که دشمن بلافاصله پس از پذیرش قطعنامه، دوباره به جنگ با ما ادامه داد.
به همین دلیل، ما همواره بر حقانیت خود تأکید داشتیم و میدانستیم که تا بازپسگیری کامل خاک وطن و تضمین امنیت ملی، باید به مبارزه ادامه داد.
در تیرماه سال 1367، شاهد اتفاقات تلخی بودیم که بخشی از واقعیت تلخ آن مقطع جنگ را نمایان میسازد.
در عملیات مرصاد و دیگر درگیریها، علاوه بر نبردهای سخت، حملات ناجوانمردانهای نیز علیه مردم بیدفاع صورت گرفت؛ از جمله ساقط شدن هواپیمای مسافربری و بمباران شیمیایی شهر سردشت که به نمادی از مظلومیت مردم ایران تبدیل شد.
روستاهای زیادی در استان کرمانشاه که حتی در خطوط مقدم جبهه قرار نداشتند، هدف حملات شیمیایی دشمن قرار گرفتند و بسیاری از مردم بیدفاع آنها به شهادت رسیدند.
این اسناد تلخ، گواه حقانیت ملت و فرماندهان ایران در آن دوران است.
اما با هدایت حکیمانه امام خمینی (ره) و حضور گسترده و بیوقفه جوانان و رزمندگان در جبههها، موفق شدیم لشکریان دشمن را به عقب برانیم و آنها را به خطوط مرزی خود بازگردانیم.
رزمندگان دلاور در لشکر 10 حضرت سیدالشهدا (ع) که در جاده اهواز به خرمشهر فعال بود، در تیرماه آن سال با ایستادگی مثالزدنی، در دشت وسیع تا منطقه شلمچه، تانکها و نیروهای دشمن را تعقیب و منهدم کردند.
برخی از این رزمندگان به دلیل شرایط سخت و کمآبی آن بیابانها به شهادت رسیدند، اما هرگز از مبارزه و ایستادگی دست نکشیدند.
آنچه در مقطع پایانی جنگ تحمیلی رخ داد، تجلی حقانیت و عظمت ملت مظلوم اما مقتدر ایران بود.
ملت ایران موفق شد با ایستادگی و مقاومت، دشمن را سر جای خود بنشانند و ضربهای سخت به سازمان منافقین وارد کند.
این دستاوردها جلوههای شکوه و عظمت ملت ایران را به نمایش گذاشت.
تسنیم: آیا مستنداتی از مشارکت مردم استان البرز هم در دست است؟
مردم استان البرز نیز در این مسیر نقش بیبدیلی ایفا کردند.
بهویژه در مقاطع ابتدایی جنگ، پیشتازی و تلاشهای مردم کرج قدیم و استان البرز فعلی در خدمت به انقلاب اسلامی و دفاع از کشور، نقشی بسیار مهم و اثرگذار بود.
اثرگذاری این منطقه در دفاع مقدس، شایسته توجه و بررسی بیشتر است.
از حضور رزمندگان کرجی، همچون شهید کلهر و سردار حاج علی فضلی در روزهای نخست جنگ در مناطق حساس و پرتنش مانند ذوالفقاری آبادان و گیلان غرب، تا استقرار آنان در مناطقی که به احترام آنان به «تپه کرجی ها» مشهور شد، میتوان به خوبی فهمید که محبت و احترام مردم این مناطق به رزمندگان کرجی همچنان پابرجاست.
در طول جنگ، گردانها و تیپهای مستقلی از استان البرز در جبهههای مختلف جنوب و کردستان حضور فعال داشتند.
این یگانها بعدها به لشکرهایی همچون لشکر 10 حضرت سیدالشهدا (ع) و لشکر حضرت رسول (ص) تبدیل شدند که نقش مهمی در آزادسازی مناطق مختلف داشتند.
مردم استان البرز با تقدیم بیش از 150 شهید در آزادسازی خرمشهر، عشق و تعهد خود به مردم خوزستان و ملت ایران را به اثبات رساندند.
این پیوند عمیق میان مردم دو استان، نمونهای از همدلی و اتحاد ملت ایران است.
ای کاش همه ما فرصتی بیابیم تا به همراه خانوادههای شهدا، به خرمشهر سفر کنیم و بار دیگر با آن شهیدان بزرگوار پیمان ببندیم و احترام متقابل خود را به یادگار نگه داریم.
آزادی خرمشهر برای مردم ما، تنها یک هدف نظامی نبود بلکه تعصب عمیق و عشق به وطن و هموطنانشان بود که نمیپذیرفتند بخشی از ملت زیر بار ظلم و ستم دشمن زندگی کنند، در حالی که خود در آرامش به سر میبرند.
این ویژگی خاص و زیبا، نشاندهنده تعهد و احترام مردم البرز و دیگر استانهای کشور به عزت و استقلال کل ملت ایران بود.
بنایراین در طول جنگ تحمیلی، استان البرز نقش مهمی در پشتیبانی از لشکر 10 حضرت سیدالشهدا (ع) داشت.
مردم این منطقه با تمام توان، خدمات حداکثری ارائه میکرد؛ از تدارک غذا و لباس گرفته تا پشتیبانی روحی و مادی از رزمندگان اسلام.
در کوچهها و محلههای کرج، گروههای کوچک، بهویژه زنان و مادران فداکار، بیوقفه مشغول آمادهسازی نیازمندیهای جبهه بودند.
تسنیم: عملیات مرصاد شما را ویژه به یاد کدام شهید از البرز می اندازد و چرا؟
از جمله شهدای برجسته این منطقه، دو برادر شهید عطاءالله و حسن بحیرایی هستند که در عملیات مرصاد کنار هم به شهادت رسیدن..
شهید عطاالله بحیرایی نمادی از اراده و استقامت بود؛ او که دارای معلولیت جسمی بود و به سختی راه میرفت، در طول 55 ماه حضور مستمر در جبههها، با روحیهای بانشاط و بینظیر، نقشی برجسته در میان رزمندگان ایفا کرد.
شهید بحیرایی نمونهای از توانمندیهای افراد معلول بود که با وجود محدودیتها، همچون قهرمانی بزرگ در دفاع مقدس حضور داشت و جان خود را فدا کر..
این خاطرات و یادها، بخشی از هویت و افتخار استان البرز و ملت ایران است که هرگز فراموش نمیشود.
در انتهای جنگ تحمیلی، رزمندگان استان البرز و بهویژه بچههای کرج، در لشکرهای محمد رسول الله (ص) و سیدالشهدا (ع) نقشهای ویژه و برجستهای ایفا کردند.
وقتی ارتش بعثی عراق در جاده اهواز - خرمشهر مستقر شد و در بیابانها و جادهها شروع به پیشروی به سمت اهواز کرد، رزمندگان این لشکر با تمام توان همت کردند و به مقابله پرداختند.
تسنیم: چرا عملیات مرصاد را یکی از تلخترین شکستهای سازمان منافقین میدانند؟
هماهنگی و اتحاد، یکی از عوامل مهم مقاومت و پیشروی موفق رزمندگان در انتهای جنگ بود، اما دشمنان ملت ایران همچنان دچار اشتباهات محاسباتی مکرر شدند.
این اشتباهات از دوران جنگ تحمیلی گرفته تا عملیاتهایی مانند مرصاد و حتی پس از جنگ نیز ادامه داشته است.
شناخت رفتار و باطن ملت ایران برای کسانی که با فرهنگ، تاریخ و عمق راهبردی آن آشنا نیستند، امری دشوار است.
دشمنان تلاش کردهاند تا با فرمولهای مختلف، از جمله فشارهای اقتصادی، مسائل اجتماعی و حتی در حوزه دینی، نقاط ضعف ملت ایران را شناسایی و از آن سوءاستفاده کنند.
اما واقعیت این است که ملت ایران در طول سالها با هوشیاری و بصیرت به این موارد پاسخ داده است.
سازمان منافقین که بخشی از پازل دشمنان بود و تحت حمایت آمریکا و اروپا قرار داشت، تصور میکرد اگر وارد ایران شود، مردم از آنها استقبال خواهند کرد.
اما این اشتباه محاسباتی بزرگ را کردند، چرا که ملت ایران به عمق راهبردی و هوشیاری رسیده است و باور دارد که باید روی پای خود بایستد و حتی اگر اشکالاتی وجود دارد، خودشان باید آنها را برطرف کنند.
این عمق استراتژیک و اعتماد به نفس ملی، نقطه قوتی است که باعث شده ملت ایران در برابر همه فشارها و توطئهها مقاومت کند و همچنان با قدرت به مسیر خود ادامه دهد.
دشمنان گمان کردند که با وجود برخی ضعفها و تضعیف نقاطی از جبههها در آن مقطع، میتوانند پایههای نظام و حکومت را سست کنند و در کشور مستقر شوند.
اما آنها هرگز باطن واقعی ملت ایران را نشناختند؛ مردمی که وفادار به کشور، آرمانهای دینی و رهبر خود هستند و به هیچ عنوان اجازه ندادند این وفاداری خدشهدار شود.
این اشتباه محاسباتی بزرگ آنها را به شکست کشاند.
سازمان منافقین با حمایت بیگانگان و در قالب نیروهای مسلح، تلاش کرد مردم را به پرتگاه سقوط بکشاند اما اگر این حمایتهای خارجی نبود، این گروه به طور کامل نابود شده بود و نمیتوانست به چنین تهدیدی تبدیل شود.
تسنیم: چه درس هایی باید از عملیات مرصاد گرفت؟
به نظر من ما باید به ریشههای حرکت به سمت تعارض با اسلام و نظام توجه ویژهای کنیم.
نفاق چگونه شکل گرفت؟
از عدم فهم کامل دین، عدم تبعیت واقعی از ولی خدا، ناصادق بودن در رفتار با دین و غرور و تکبر ذاتی که معمولاً در منافقین دیده میشود، زیرا آنها حرف حق را نمیپذیرند و این ویژگی، بذر نفاق را در دلشان کاشت.
طی این سالها، واقعیتهای زیادی در کشور ما اتفاق افتاده است که هر انسان آزادیخواهی در دنیا، حتی اگر ریشه دینی نداشته باشد، متوجه میشود حقیقت کجاست.
اما منافقین از این واقعیتها فاصله گرفتند و به تدریج از تعارضات معمولی به تعارضات سختتر رسیدند تا خود را اثبات کنند.
آنها از ملت خود و دین فاصله گرفتند و در نهایت تبدیل به بخشی متخاصم شدند که با ملت خود نبرد میکردند.
منافقین به جایی رسیده بودند که غرورشان باعث شده بود نتوانند حقیقت ملت ایران و آن تغییرات بزرگ را ببینند و درک کنند و در نهایت هم مزدور صدام شدند.
سقوط اصلی دقیقا همین جاست.
امیدواریم جوانان ما در مورد ریشه نفاق بیشتر مطالعه کنند و بدانند گام برداشتن در هر مسیر چه نتیجه ای دارد.
تسنیم: وظیفه ما در این روزها چیست و این اداره کل چه برنامه های فرهنگی برای گرامیداشت این روز دارد؟
بخشی از تلاش ما این است که اسناد موجود در رابطه با همکاری سازمان منافقین و پشتیبانیهای حداکثری اروپا و غرب از این سازمان را به مردم نشان دهیم زیرا این اسناد و مستندات اهمیت زیادی دارند.
یکی از وظایف اصلی ما در مناسبتهای مربوط به دفاع مقدس، یادآوری و هشدار دادن است تا مردم فراموش نکنند دشمنان در چه وضعیتی بودند و چگونه علیه ملت ما توطئه کردند.
این اقدام مهم، کمک میکند تا تحریف تاریخ و فراموشی حقایق جلوگیری شود و نسلهای آینده با واقعیتها آشنا بمانند.
رسانهها و مجموعههای مختلف همسو برای سالروز عملیات مرصاد برنامههای ویژهای دارند.
به ویژه در استان کرمانشاه، جایی که عملیات مرصاد در آنجا رخ داده، هر ساله مراسمی باشکوه برگزار میشود که با حضور خانوادههای شهدا و جوانان همراه است.
ما نیز رویکردی جدی به این حوزه خواهیم داشت و در آینده برنامههای مفصل و گستردهای برای معرفی و تبیین این رویداد مهم خواهیم داشت تا کودکان و نوجوانان بتوانند حوادث آن ایام را بهتر بشناسند و از آن عبرت بگیرند.
ما هم معتقدیم درسها و عبرتهای آن دوران نباید از یاد برود و همه این موضوعات باید به صورت کامل و دقیق بیان شود تا شناخت عمیقتری نسبت به عملیات مرصاد در جامعه شکل گیرد لذا تلاش ما این است که شناخت بهتر و جامعتری از این عملیات به مردم عزیزمان ارائه دهیم.
در زمینه اقدامات بلندمدت نیز تلاش می کنیم با همکاری و همت مسئولان استان، پروژه ساخت موزه دفاع مقدس را که در دست اقدام داریم، هرچه سریعتر به اتمام برسانیم زیرا این موزه میتواند به عنوان کانون اصلی توجه به دفاع مقدس و یادآوری آن ایام نقش مؤثری ایفا کند.
امیدواریم بتوانیم با این اقدامات، یاد و خاطره عملیات مرصاد و تمامی حوادث دوران دفاع مقدس را در ذهن نسلهای آینده زنده نگه داریم و راههای روشنی برای انتقال این ارزشها و درسها فراهم آوریم.
تسنیم: و کلام آخر؟
عملیات مرصاد، نماد بصیرت و هوشیاری ملتی است که در لحظات سخت، دشمن را از دوست تشخیص داد.
تجربه این عملیات نشان داد که انحراف از اصول و ارزشها، ممکن است حتی گروهی به ظاهر انقلابی را به آغوش دشمنان ملت سوق دهد.
امروز، مرور این واقعه تاریخی به ویژه برای نسل جوان، یک ضرورت است تا از عبرتهای گذشته برای ساخت آیندهای روشن بهره گیرند.
گفتوگو: مینا صدیقیان
انتهای پیام/