خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 05 مرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

چند روایت از افراد و گروه‌‌هایی که داوطلبانه برای کمک به بازسازی‌ خانه‌های آسیب‌دیده از جنگ ۱۲ روزه رفتند

اعتماد | همه | یکشنبه، 05 مرداد 1404 - 09:06
روزنامه اعتماد نوشت: سجاد یک هنرمند تجربی است که هر چه می‌داند با ذوق و سلیقه خودش یاد گرفته و تا 23 خرداد امسال هم یک ویرانه و آوار ندیده بود ولی بعد از پیامی که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد، چند نفر درخواست کمک کردند و سجاد، کیف و کوله پر از ابزارش را برداشت و از جاده تهران، رسید به حوالی میدان آرژانتین و اینجا بود که برای اولین‌بار، آوار را دید؛ آوار جنگ را.
جنگ،آوار،انفجار،موج،12،تهران،كمك،تخريب،هدف،خانه،روزه،اصلي،با ...

روزنامه اعتماد نوشت: سجاد یک هنرمند تجربی است که هر چه می‌داند با ذوق و سلیقه خودش یاد گرفته و تا 23 خرداد امسال هم یک ویرانه و آوار ندیده بود ولی بعد از پیامی که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد، چند نفر درخواست کمک کردند و سجاد، کیف و کوله پر از ابزارش را برداشت و از جاده تهران، رسید به حوالی میدان آرژانتین و اینجا بود که برای اولین‌بار، آوار را دید؛ آوار جنگ را.
کد خبر: 726224 | ۱۴۰۴/۰۵/۰۵ ۰۸:۵۵:۰۰
بنفشه سام‌گیس -یکی از اتفاقات بعد از جنگ 12‌روزه، موج همدلی‌هایی بود نه از جنس توزیع نان و آب و اسکان رایگان یا معاینه بدون مزد .
بعد از جنگ 12‌روزه، آدم‌هایی دست به کار شدند تا سقف و چارچوب خانه تهرانی‌های جنگ دیده را امن کنند آن هم در زمانی که هرگوشه از شهر که نگاه می‌کردی، آوار سیاه و دود‌زده و آغشته به خون، تلنبار شده بود و همسایه‌هایش، ماتم زده، نمی‌دانستند در پناه کدام سقف و کدام دیوار شب را به صبح برسانند .
به گزارش اعتماد، سجاد یکی از همین آدم‌هاست؛ هنرمندی آشنا به کار با ابزار صنعتی که خانه و کارگاهی دورتر از تهران دارد و از جنگ 12 روزه، نه آسیب دید و نه خانه‌اش لرزید و نه در وپنجره‌اش شکست و خبر شروع جنگ را هم در شبکه‌های اجتماعی دید و شنید ولی جنگ که تمام شد، چند جمله در صفحه اینستاگرامش نوشت: « اگر به خاطر جنگ صدمه‌ای به خونه‌تون وارد شده و نیاز به کمک برای تعمیرات و بازسازی دارین، زیر این پست کامنت کنین تا در توانمون بیاییم خدمتتون .
»
سجاد یک هنرمند تجربی است که هر چه می‌داند با ذوق و سلیقه خودش یاد گرفته و تا 23 خرداد امسال هم یک ویرانه و آوار ندیده بود ولی بعد از پیامی که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد، چند نفر درخواست کمک کردند و سجاد، کیف و کوله پر از ابزارش را برداشت و از جاده تهران، رسید به حوالی میدان آرژانتین و اینجا بود که برای اولین‌بار، آوار را دید؛ آوار جنگ را .
« من تا حالا خرابی ندیده بودم .
خانه خرابه و متروکه دیده بودم ولی خرابی جنگ ندیده بودم و حتی آوار زلزله هم ندیده بودم .
شاید همین ناآشنایی با آوار جنگ، دلیلی شد که به فکر کمک به مردم بیفتم .
وقتی هم که پیام کمک‌رسانی در صفحه اینستاگرامم منتشر کردم، چند درخواست و جواب دریافت کردم و رفتم که ببینم جنگ، چه به سر مردم آورده .
من توان کمک مالی نداشتم .
فقط یک کیف پر از ابزار داشتم و با همین کیف ابزار رفتم و به مردم گفتم من آماده‌ام برای کمک به شما و برای اینکه خانه ویرانتان را بازسازی کنم .
»
سجاد، از مرمت ساختمانی در یکی از خیابان‌های شمال تهران شروع کرد؛ ساختمانی که سقف و دیوارهای کاذبش در اثر موج انفجار شکسته بود و فروریخته بود و سجاد با همان تجربه اندوخته از بازسازی خانه و کارگاه خودش، دیوار جدید ساخت و تکه پاره‌های سقف ساختمان را به هم وصل کرد تا فضا برای زندگی امن شود.
«تصویری که از ویرانه‌های جنگ در تهران دیدم، برای من خرابی بعد از یک توفان شدید را تداعی کرد؛ خرابی و ویرانی بعد از توفانی که از یک طرف می‌وزد و همه‌چیز را منهدم می‌کند و پشت سرش، مرگ و آوار به جا می‌ماند .
و من از این تصاویری که دیدم، واقعا ترسیدم .
تماشای این آوار، بهانه‌ای بود برای لمس واقعیت جنگ و لمس ترس جنگ و لمس آوار جنگ .
بعد از تماشای این ویرانی‌ها، نگاهم به جهان عوض شد .
»
سجاد، از روز 23 خرداد و به مدت 12 روز، درهای کارگاهش را باز گذاشت و از آدم‌ها دعوت کرد به کارگاهش بیایند و کنار هم بنشینند و کنار هم، چای بخورند و از رنج جنگ بگویند و ترس‌هایشان را با هم قسمت کنند تا اینطوری، جنگ را شکست بدهند .
« احساس می‌کردم کار اصلی جنگ، همین است که آدم‌ها را و یک ملت را و یک جامعه را تنها کند و روی تنهایی آدم‌ها نور بتاباند و به آدم‌ها بگوید، ببین چقدر تنهایی .
مرگ هم در تنهایی اتفاق می‌افتد .
نمی‌توانیم مرگ را با کسی شریک شویم .
من با دعوت آدم‌ها به یک پیاله چای، می‌خواستم در کنار هم، جنگ را شکست دهیم، شاد باشیم و با همان ترسی که در وجودمان از جنگ داریم، زندگی را بیشتر در آغوش بکشیم .
به همین دلیل هم بود که در طول جنگ 12 روزه، از خانه و شهرم خارج نشدم.
من باید می‌ماندم چون خانه و کارگاهم، پناه امن آدم‌ها بود .»
گروه معماران ایرانی، یکی دیگر از همین داوطلبان بودند که از اولین روزهای بعد از پایان جنگ، با انتشار پیامی در صفحه اینستاگرام، اعلام کردند: «هم‌میهنان عزیزی که بر اثر حملات نظامی، ساختمان محل سکونت‌شان از بین رفته، اگر شرایط ترمیم یا ساخت مجدد را ندارید، تیم‌های داوطلب ما شامل تیم طراحی و اجرا به صورت رایگان محل سکونت شما را می‌سازند.»
هدف این پیام، هموطنانی در تمام استان‌های جنگ‌دیده بودند.
این پیام بیش از 3500 ارسال، بیش از 5600 بازدیدکننده و 551 جواب داشت؛ جواب‌هایی با احوال و از زاویه‌های مختلف؛ مردمی که ناراضی از آوار جلوی چشم‌شان، بازسازی و برپا کردن خانه و کاشانه مردم را وظیفه دولت می‌دانستند: «...
واقعا این وظیفه مردم نیست.
وظیفه دولت‌هاست که توی این اتفاقات، خسارت‌ها رو جبران کنن ....
چرا هیچ‌وقت نمی‌تونیم حقوق اولیه‌مون رو که از بدیهی‌ترین وظایف دولت‌ها توی شرایط بحرانیه مطالبه کنیم؟»
بعضی‌ها، این پیام را باور نکرده بودند و در واکنش، یک علامت سوال گذاشته بودند یا پرسیده بودند: «این پیام الکیه یا واقعی؟
...
اگه واقعیه استوری کنیم...»
تعداد زیادی از جواب‌ها، تقدیر و تشکر بابت این همیاری داوطلبانه بود: «...
چقدر انسانیت در بین شماها که دانش‌آموخته‌اید موج می‌زند، سرتون سلامت ....
برقرار باشید .....
چقدر خوندن کامنت دلمو گرم کرد ...
چقدر خوب که هستین ....
درود بر دستان پر مهر شما.
مطمئنا آنچه در حق هموطنان آسیب‌دیده محبت روا می‌دارید، فراوان‌ترش به زندگی شما باز خواهد گشت که کارمای جهان همین است.
موفق باشید عزیزان ....
میلیون‌ها درود به شما برای روح ملی‌گرایی و میهن‌پرستی و نگاه زیباتون به ایران و ایرانی ....
دمتون گرم ...
سلامتی با مراما ....
این همدلی رو فراموش نمی‌کنیم...»
تعدادی از هموطنان هم با تخصص‌های مرتبطی مثل عکاس و ناظر دارای حق امضا و معمار و طراح نور و نقاش ساختمان که فکر می‌کردند مهارت‌شان ممکن است گرهی از بی‌خانمانی یک هموطن باز کند، در جواب این فراخوان نوشته بودند: «ما هم برای کمک هستیم.»
و .....
در کنار همه این پیام‌ها، مردمی هم درخواست کمک داشتند؛ مردمی از خیابان‌های شمالی و مرکزی و جنوبی شهر تهران؛ مردمی که یا خانه خودشان ویران شده بود یا از آوارگی اقوام دور و نزدیک‌شان در نقاط مختلف تهران باخبر بودند و می‌خواستند از این گروه متخصص برای بازسازی و مرمت و با خانمان شدن کمک بگیرند ....
محمدرضا حق‌گو، یکی از اعضای گروه «معماران ایرانی» است و می‌گوید که بعد از جنگ 12 روزه و همزمان با تعهد دولت به مرمت خانه‌های فرو ریخته و نیمه ویران مردم، سیلی از پیام‌های درخواست بازسازی را از اهالی تهران دریافت کرده و بیشترین درخواست هم بابت تعمیرات اولیه یا تامین محل سکونت جدید بوده است.
«‌ از مردمی که برای ما پیام می‌فرستادند و درخواست کمک داشتند، خواستیم که عکسی از محل سکونت‌شان بفرستند و این عکس‌ها را بررسی می‌کردیم که میزان تخریب را ببینیم چون توان مالی و حتی دانش فنی ما محدود بود.
برای مواردی که تخریب و ویرانی ساختمان، خیلی زیاد بود، به دوستان گفتیم که به کدام نهاد دولتی مراجعه و ثبت‌نام کنند.
ما در بازسازی و مرمت خانه‌هایی که خسارت جزیی ناشی از موج انفجار داشتند، کمک کردیم.
تیم‌های متخصص و دوستانی که با ما همکاری می‌کردند، هزینه گچکاری و مرمت ترک‌خوردگی دیوارها، تعمیر چارچوب و قاب در و پنجره‌ها، تامین و نصب درها و شیشه‌ها و پرداخت مزد کارگر را تقبل کردند.»
گروه معماران ایرانی، در روزهای بعد از جنگ 12 روزه، به حدود 300 نفر از هموطنانی کمک کردند که خانه‌هایشان بر اثر خسارات ناشی از موج انفجار دچار آسیب شده بود و نیاز به بازسازی داشت و با تعمیر و تعویض چارچوب در و پنجره و شیشه یا مرمت ترک‌خوردگی‌های دیوارها، خانه به یک فضای قابل سکونت تبدیل می‌شد ....
حق‌گو تا پیش از جنگ 12 روزه، با نمونه‌ای از تخریب و آوار ناشی از سیل و زلزله مواجه نشده بود ولی خانه‌های آسیب‌دیده و تخریب شده بر اثر انفجار ناشی از نشت گاز یا ریزش به دلیل گودبرداری‌های غیراستاندارد را دیده بود و می‌گوید که با فرض شباهت تخریب ناشی از نشت و انفجار گاز و حملات جنگی، ویرانی و آوار ناشی از زلزله و سیل، قطعا هیچ شبیه به ویرانی‌های ناشی از انفجار نیست.
«زیرساخت ساختمان‌ها، فلزی یا بتونی است و البته تخریب در هر کدام از زیرساخت‌ها هم باتوجه به عامل مخرب، متفاوت است.
باتوجه به اینکه عامل تخریب در جنگ 12 روزه، اصابت موشک و پرتابه و پهپاد بوده، موشک یا عامل انفجاری، از هر نقطه که وارد شده، شکافی ایجاد کرده و هر آنچه در مسیر اصابت بوده را از بین برده علاوه بر اینکه تشعشعات و ترکش‌ها و موج انفجار هم، به ساختمان‌های همجوار آسیب‌زده.
ما از ساختمان‌هایی در تهران بازدید کردیم که هدف اصابت نبود ولی در جوار هدف اصلی قرار داشت و شدت موج انفجار، یک طرف این ساختمان را به ‌طور کامل ویران کرده بود.
در زلزله با چنین ویرانی و تخریبی مواجه نیستیم.
لرزش زلزله باعث از بین رفتن استحکام بنا و ریزش تدریجی ساختمان می‌شود ولی حملات موشکی و پرتابه‌ای در جنگ 12 روزه، بسیار فاجعه‌بارتر از ویرانی‌های زمین‌لرزه بود چون نه تنها خانه‌ای که هدف اصلی حملات دشمن بود، بلکه اماکن مسکونی اطراف این خانه هم از بین رفته بود.
در زمین لرزه و جز در موارد نادر، با انفجار و آتش‌سوزی مواجه نیستیم.
زمین لرزه، فقط تخریب می‌کند و آوار خشک به‌جا می‌گذارد ولی در جنگ 12 روزه، تمام نقاط هدف اصابت، منفجر شد و آتش‌سوزی به راه افتاد که حتما چنین حوادثی، خسارات بیشتری به دنبال دارد.
ما از ساختمان‌هایی در شهر تهران بازدید کردیم که هدف اصلی اصابت موشک و پرتابه بود و اسکلت بتونی داشت اما به دلیل قدرت مخرب موشک و پرتابه، به ‌طور کامل ویران شده بود.
ساختمان همجوار همین اهداف اصلی هم با وجود آنکه اسکلت فلزی داشت، چنان از آتش‌سوزی ناشی از انفجار آسیب دیده بود که ستون‌هایش کج و شل شده بود.»
اما موج انفجار چیست و چرا به چنین ویرانی و تخریب گسترده‌ای منجر می‌شود؟
این اصطلاح، اگر هم تا 23 خرداد امسال برای بسیاری از هموطنان، یک واژه ناشناخته بود، در طول جنگ 12 روزه چنان شایع و تکرار شد که حتی کودکان خردسالی که از جنگ شهرها به نقاط امن گریخته بودند، در جنگ بازی با هم‌سال‌‌هایشان، مجروحان خیالی بر اثر موج انفجار را جابه‌جا می‌کردند.
حق‌گو علاوه بر اینکه تایید می‌کند به واسطه گذشت بیش از سه دهه از پایان جنگ 8 ساله ایران و عراق، طبیعی است که اغلب مردم ایران و به خصوص نسل‌های بعد از دهه 1360، از موج انفجار و شوک ناشی از آن، چیزی ندانند، در توضیح علمی و فنی موج انفجار می‌گوید: «هر انفجار، علاوه بر ترکش‌های سلاح انفجاری، موجی دارد که باعث پرتاب قطعات بسیار سنگین به اطراف شده و ویرانی و تخریب در حد ریزش و شکستن شیشه و قاب و چارچوب پنجره و در به بار می‌آورد.»
حق‌گو پیش از انتشار این پیام در صفحه مجازی گروه معماران ایرانی ، ویرانه‌های هدف حملات اسراییل در محله سعادت‌آباد و چهارراه کامرانیه و خیابان پاسداران را به چشم دید و می‌گوید این آوار، به هر فرد مطلع و حتی ناآشنا به دانش معماری و عمران هم پیام می‌داد که از این ویرانه، آدم زنده بیرون نمی‌آید و بنا به همین مشاهدات از آوار جنگ 12 روزه در شهر تهران، ادعای اسراییل درباره «نقطه‌زنی» را رد می‌کند و می‌گوید: «من این ادعا را قبول ندارم.
آنچه من دیدم، محل‌زنی بود.
گستردگی آواری که در برخی مناطق تهران دیدم، به خوبی نشان می‌داد که حتی اگر یک واحد مسکونی در این کوچه یا خیابان یا مجتمع، هدف اصلی بوده، ولی برای ساکنان طبقات بالا و پایین و همجوار این هدف اصلی و حتی تا 2 یا 4 پلاک دورتر از این هدف اصلی هم متاسفانه آسیب‌های جانی شدیدی به بار آورده بود و مشاهده آوار به‌جا مانده نشان می‌دهد که در هر انفجار در شهر تهران، با تخریب و تلفات زیادی مواجه شدیم.
همین امروز که آوار جنگ تقریبا جمع‌آوری شده، شاهدیم که خانه‌های به‌جا مانده در حوالی ساختمان‌های هدف اصابت موشک و پرتابه‌های اسراییل، دیگر قابل سکونت نیست چون موج انفجار برای خانه‌های همجوار اهداف اصلی چنان سنگین بوده که این خانه‌ها، ویرانه‌ای بیش نیست و باید از نو ساخته شود.
علاوه بر این ویرانه‌ها، خانه‌هایی که 4 یا 5 پلاک دورتر از اهداف اصلی بودند هم، از آسیب‌های موج انفجار در امان نبودند و همگی، شکستگی پنجره و شیشه و زه و چارچوب در و ترک‌های عمیق در دیوارها و سقف‌ها داشتند که این خانه‌ها هم با چنین میزان خسارت، باید بازسازی شوند.»