پوریا حسینخانزاده: منتقدان بدانند تیم ما هم جوان شده/ پیاتزا گفت بروید برای وطن خود بجنگید!
ستاره تیم ملی والیبال ایران گفت وسط بازی بودیم که شنیدیم رژیم صهیونیستی به ایران حمله کرده و همه نگران خانواده های خود و مردم ایران شدیم.

کد خبر: 726084 | ۱۴۰۴/۰۵/۰۴ ۱۰:۱۵:۱۱
روزبه دلاور| تیم ملی والیبال ایران درحالی به کار خود در لیگ ملتهای والیبال پایان داد که باوجود ارایه نمایشهایی قابل قبول و کسب نتایجی امیدوارکننده از صعود به دور بعدی این رقابتها بازماند.
به گزارش روزنامه اعتماد، شاگردان پیاتزا، گرچه نتوانستند به مرحله نهایی راه یابند اما در طول مسابقات نشان دادند که پتانسیل بالایی برای آینده دارند و امیدها را زنده نگه داشتند، به همین بهانه با یکی از پدیدههای درخشان والیبال ایران، پوریا حسینخانزاده، گفتوگویی اختصاصی ترتیب دادیم.
بازیکنی که سال گذشته تجربه بازی در لیگ معتبر ایتالیا را کسب کرد و در لیگ ملتها نیز با سرویسهای پرشی ویرانگر خود بارها حریفان را به دردسر انداخت و تحسین همگان را برانگیخت.
مشروح این گپوگفت جذاب را در ادامه میخوانید.
سطح این دوره از مسابقات چطور بود؟
در مجموع و همانطور که خودتان دیدید بازیها در سطح بالایی برگزار شد اما برای ما بهترینش در هفته سوم رخ داد و با اینکه نشد برای تیم ملی بازی کنم اما بچهها واقعا خوب بازی کردند.
در کل، لیگ ملتهای امسال کمی فرق داشت و بازیکنان با سن بالا در ترکیب نداشتیم و ما هم فکر میکنم دومین تیم جوان مسابقات بودیم.
به نظر من خوب بودیم اما میتوانستیم نتایج بهتری را کسب کنیم.
در چند بازی، اشتباه خودمان بود؛ مثلا بازی با آلمان و امریکا که میتوانستیم ببریم و کارمان راحتتر شود اما در ورزش پیش میآید.
با این استقبالی که مردم کردند، به نظرم در مجموع خوب بودیم.
در هفته سوم مصدوم بودی، شرایط طوری نبود که برای دقایقی هم شده بازی کنی؟
در بازی تدارکاتی که انجام داده بودیم، ده تا بیست درصد گرفتگی در پهلویم و بین دندههایم بود.
حالا به خاطر فشار تمرینات یا بازیها بود که فکر میکردم با ماساژ خوب میشود تا بازی اول که درد گرفت و در گیم سوم کش آمد و با سونو که انجام دادم فهمیدم کشیدگی گرید ۲ است و اگر ادامه میدادم، ممکن بود خطرناک شود و برای همین آقای پیاتزا گفت هیچ کاری نکن!
دکتر هم خیلی زحمت کشید و کمک کرد تا به بازیها برسم و اتفاقا ۵۰، ۶۰درصد دردم رفت و گفتم میتوانم کمک کنم که آقای پیاتزا گفت: سه تا بازی مانده و نمیخواهم ریسک کنم برای مسابقات جهانی.
مصدومیتم بین دندهها جای خطرناکی بود و ممکن بود مصدومیتم تشدید شود.
مربی گفت بازی نکن و من هم طبق درخواست مربی بازی نکردم.
عملکرد تیم در هر هفته بهتر از هفته قبل بود.
علتش چه بود؟
در هفته اول خب تیم ما جوان بود و باید تیم را جمع میکردیم، ضمن اینکه مشکلات (جنگ) در ایران به وجود آمده بود که ذهن بچهها را بههم ریخته بود.
به لحاظ فکری و هماهنگی داشتیم بهتر میشدیم.
تیم ما امسال خیلی جوان شده بود و برای هماهنگ شدن نیاز به زمان داشتیم.
گفتم اشتباه هم داشتیم و میتوانستیم امریکا را ببریم و یک تجربه برای ما بود اما در هفته دوم هماهنگی بیشتر شد و نشان دادیم میتوانیم بهتر باشیم و خیلی هم پیشرفت کردیم و در هفته سوم که بهترین عملکرد را داشتیم.
قبول داری جلوی بعضی تیمها مثل امریکا یا آلمان انگار نگران نام بزرگ این تیمها بودیم؟
بله.
مثلا شما دو بر صفر مقابل این تیمها جلو بیفتید و بعد مساوی کنید تیم دچار افت سنگین میشود.
دلیلش را نمیدانم!
شاید بدنی و شاید ذهنی که به این نتیجه میرسیم که حتما میبریم اما درنهایت بازنده شدیم.
من هم دلیلش را نمیدانم هرچند فشار هم روی بچهها زیاد بود.
ما تیم جوانی هستیم که این باختها باعث تجربه میشود تا در آینده نتایج بهتری بگیریم.
بعضی منتقدان گفتند که تیمها با ترکیب اصلی شرکت نکرده بودند.
پاسخی برای این افراد داری؟
در والیبال تمام تیمها رو به جوانگرایی آوردند.
مثلا تیم بلغارستان ترکیبش همین است و بزرگترهایشان خداحافظی کردند و رفتند پس نمیشود گفت با تیم دومشان آمدند یا مثلا اوکراین همین تیم اصلیشان است یا برزیل تیم جدیدش را آوردند ما هم تیم جدیدمان همین بود.
خوب نیست که تیم ملی را تخریب کرد چون همه ما از یک آب و خاکیم، من به عنوان یک والیبالیست با پیشرفت فوتبال و کشتی خوشحال میشوم و هیچوقت نمیگویم آن تیم ضعیف بود تیم ما برد بلکه میگویم، دمش گرم!
تیم ما قوی بود و برد.
یکی، دو جا خواندم که گفتند ترکیب دوم را آوردند یا بعد از المپیک بود که ایران برد.
همه تیمها رو به جوانگرایی آوردند و نسل عوض شده است.
ما هم ده سال دیگر باید تغییر نسل دهیم اما حمایتهای مردم خیلی دلگرمکننده بود. دستشان درد نکند!
سرویسهایت بازتاب زیادی داشت.
در کل از عملکرد خودت راضی بودی؟
صددرصد رضایت نداشتم!
همیشه در ذهنم این است که امروز از دیروزم بهتر باشم.
من برای هفته سوم خیلی انگیزه داشتم و حتی گفته بودم با درد هم حاضرم بازی کنم اما تصمیم مربی بود تا بازی نکنم.
عملکردم بد نبود اما میتوانستم بهتر از این هم باشم.
درباره سرویسهایم هم بگویم در ایتالیا، تمرینات زیادی برای سرویسها داشتم.
هر روز تمرین و تکرار بود و دلیل سرویسهای خوب من هم، همین بود.
در لیگ ایران زیاد سرویس پرشی نمیزنند اگر هم بزنند ۱۲۰ تا ۱۲۵ کیلومتری نمیزنند که هم در دریافت و هم در سرویس تاثیرگذار است که در ایران زیاد کار نمیشود.
در ایتالیا در تمام تمرینات این سرویسها را تمرین میکنیم.
اسپک و سرویس تکلیف قهرمانی را مشخص میکند که خیلی اهمیت دارد.
من تا هفته دوم بهترین بودم و میخواستم در هفته سوم هم چهار، پنج تا امتیاز سرویسی بگیرم که نشد.
کار کردن با پیاتزا چطور است؟
او عاشق والیبال است و انگار این رشته را حفظ است!
در آنالیز، عالی کار میکند و همیشه در تکنیک با ما کار میکند.
او میگوید ایران پر از استعداد است و حیف از این همه استعداد که هر سال بیشتر هم میشود اما رسیدگی نمیشود.
باید از این مربی استفاده کنیم، او با بازیکنان خوب است و انگیزه و روحیه میدهد و هیچوقت بازیکنان را تخریب نمیکند.
در رختکن هم جو صمیمی را ایجاد کرده تا همه با هم خوب باشند و برای تیم بجنگیم.
او میگوید جدا از نتیجه باید از بازی والیبال لذت ببریم.
حالا شاید ۳ بر ۲ از یک تیم ببریم و مهم است از آن بازی لذتش را ببریم، حالا بگوییم تلاش خود را کردیم اما نشد.
او این ذهنیت را به تیم آورده و به تیم اعتماد به نفس داده است.
او به همه بازیکنان یک دور بازی داد تا یخ بازی کردنشان آب شود و اعتماد به نفس پیدا کنند.
اگر او را نگه داریم و قراردادش را تمدید کنیم، اتفاق خوبی است.
تا الان که عملکردش خوب بوده حالا باید دید در آینده چطور میشود.
کی متوجه شدید که در کشورمان جنگ شده؟
رفته بودیم ایتالیا بعد به برزیل که بازی دوم ما که با امریکا بود و وسط بازی گفتند که جنگ شده است.
ما که خیلی نگران بودیم و گفتیم اگر وضعیت خیلی بد است به کشورمان برگردیم تا در خاک خودمان و کنار خانواده خودمان باشیم.
اینترنتها قطع بود و تا یک هفته از خانوادههایمان خبر نداشتیم و خیلی شرایط سخت بود.
مربیان و آقای پیاتزا خیلی کمک کرد و گفت به خاطر وطن و مردم والیبالدوست خود بجنگید و ببرید اما بازهم سخت بود.
اخبار را از تلویزیون میدیدیم که خیلی بد بود، مخصوصا وقتی اینترنتها قطع بود و نمیتوانستیم با خانوادههایمان ارتباط بگیریم.
ما قرار بود بعد از بازی با صربستان برگردیم ایران که گفتیم اگر به کشور برگردیم دیگر نمیتوانیم خارج شویم.
در این مدت و دور از وطن مشکلی بابت اردو و اسکان و تمرینات نداشتید؟
خب به یکباره کل برنامههای ما بههم ریخت و برنامهریزی دوباره سخت بود.
رفتیم یکجا کمپ زدیم که شرایط برای رفت و آمد سخت بود.
سلام نظامی هنگام پخش سرود کشورمان پیشنهاد کی بود؟
حرکت خوبی بود که مردم استقبال خوبی کردند.
یکباره تصمیم گرفتیم برای کشورمان که در حالت جنگ است، یک سلام نظامی دهیم.
برنامهات برای فصل بعد چیست؟
قراردادهای تیمهای اروپایی معمولا از ۳، ۴ ماه قبل بسته میشود.
من در سال اول هم برنامهام بود تا برای تیم جدیدم بازی کنم اما خب معمولا سال اول کار سخت است.
تا جایی که توانستم در زمان بازی سعی کردم عملکردم را نشان دهم.
اوایل گفتم میخواهم بروم جایی که بازی کنم و پیشنهادات خوبی هم داشتم اما مربی «لوبه» به من گفت یک زمانی دنبال بازیکن باتجربه بودیم اما الان بازیکن جوان میخواهیم برای آینده و طبق صحبتهایی که داشتیم به من تضمین داد که در چهار تورنمنتی که داریم بازی حتما به من برسد.
طبق صحبتهایی که با مربی داشتم و گفت پیشرفت میکنم، تصمیم گرفتم سال بعد هم در لیگ ایتالیا بازی کنم.