سلیمینمین: احمد توکلی عدالتخواهی بود که در دام معاملهگریها نیفتاد
عباس سلیمینمین تأکید کرد که احمد توکلی از جمله عدالتخواهانی بود که اجازه نداد، رویکرد عدالتخواهانه او محل معامله و دادوستد افراد قرار گیرد.

به گزارش مشرق، عباس سلیمینمین، تاریخپژوه، دوستی دیرینهای با مرحوم احمد توکلی داشت.
رویکرد فسادستیزانه و عدالتخواهانه مرحوم توکلی در زندگی شخصی او نیز نمود عینی داشت؛ سلیمینمین به صراحت به این موضوع اشاره کرد و البته به این نکته تأکید کرد که احمد توکلی از جمله عدالتخواهانی بود که اجازه نداد، رویکرد عدالتخواهانه او محل معامله و دادوستد افراد قرار گیرد.
در ادامه مشروح این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
نقطه تمایز آقای توکلی با دیگر سیاستمداران را در چه میدانید؟
در مورد فرماندهان برجستهای که از دست دادیم، حتی برخی از نیروهای اصولگرا به برخی از این فرماندهان جفا کردند که دنیاگرا شدند و خلاف منویات رهبری عمل میکنند.
اما زمانی که جان خودشان را در مسیر دفاع از ملت ایران و اطاعت از فرماندهی مقاممعظمرهبری به اثبات رساندند، برخی باید از اینکه چنین القای بیرونی را دنبال کردند، شرمنده شوند.
در مورد شخصیت آقای توکلی نیز همین است؛ با وجود اینکه ۴ دوره نماینده مجلس بود، وزیر بود.
کنشگر قوی اجتماعی بود و مؤسسه قدرتمندی را رهبری میکرد؛ اما بسیار سادهزیست و برعهد و پیمان خود با مردم، پای فشرد و دنبال دنیا نرفت.
البته شبیه آقای توکلی بسیار داریم، منتها هرگز خودشان را در کانون نگاه مردم قرار نمیدهند، چون نمیخواهند دنبال دنیاگرایی بروند، برخی که مرتب میخواهند در کانون خبرها باشند و خودشان را مطرح کنند، گرایش خاصی دارند؛ اما شخصیتهایی مثل آقای توکلی، هیچ گرایشی به اینکه از سابقه خودشان بهره بگیرند، ندارند.
بعد از انقلاب ایشان یک لحظه از مقابله با آفات، غافل نشد.
با اینکه دچار مشکلات بود و بیماری داشت؛ اما اگر مطلبی را خطا میپنداشت شجاعانه وارد میشد، در مواردی ممکن بود تشخیصشان دقیق نبوده باشد، اما خالصانه وارد میدان میشد، پیگیری میکرد و همت خودش را در مسیر برطرف کردن برخی آفات میگذاشت.
هر حکومتی، قطعاً با آفاتی مواجه میشود، دوستداران مردم، باید مراقبت کنند که آفات فراگیر نشود و بتوانند آنها را مهار کنند.
مرحوم آقای توکلی، واقعاً در این مسیر برعهد و پیمانش ماند و تمام تلاشش را کرد که ابتدا خودش از آفات مصون بماند و بعد هم تلاش کرد که جامعه را از آفات دور کند.
ما از فقدان ایشان در مجلس بسیار زیان دیدیم.
زمانی که در مجلس بودند، به عنوان یک وزنه ایفای نقش میکرد که نمایندگان مجلس دچار آفات نشوند و جلوی برخی آفات را سد میکرد.
متأسفانه نتوانستیم برخی شخصیتها را در مجلس حفظ کنیم، مثل مرحوم آقای عماد افروغ.
آقای توکلی در هر شرایطی بر وظایف خودش پایدار ماند چه زمانی که در مجلس بود چه زمانی که نبود، تلاش زیادی برای مقابله با آفات کرد.
همانطور که اشاره کردید، رویکرد فسادستیزی آقای توکلی در زندگیشان هم ساری و جاری بود.
در این میدان اسوه بود.
زندگی بسیار سادهای در یک آپارتمان بسیار کوچکی داشت.
در حالی که وزیر بود و خیلی وزرا در پایان دورهشان از رئیسجمهور امکاناتی میگرفتند، او هرگز وارد این میدانها نشد، از هیچکس هدیه قبول نمیکرد.
من خودم ناظر و شاهد این موارد بودم.
از ابتدای انقلاب با آقای توکلی آشنا شدم و نزدیکبه ۴ دهه و اندی است که ایشان را از نزدیک میشناسم، با یکدیگر دوستی زیادی داشتیم در حالی که خیلی با ایشان همفکری نداشتم؛ اما احترام ویژهای برای آقای توکلی و آقای نبوی قائل بودم که او هم در روزنامه رسالت بود و از شخصیتهایی است که باید پیش از اینکه از دستش دهیم، قدرشان را بدانیم.
علت تأکید من این است که شخصیتهای برجستهای در انقلاب داریم که علت بقای انقلاب ایران نیز همین چهرهها بودند که بدون هیچ حاشیهسازی کارشان را انجام میدهند.
عرض کردم من به لحاظ جهتگیری سیاسی با جریان روزنامه رسالت همراه نبودم؛ اما وقتی با این عزیزان از نزدیک آشنا شدم و سلامت آنها و مراقبت آنها را از نفس خودشان مشاهده کردم، برایشان احترام قائل بوده و هستم.
آقای توکلی رویکرد فسادستیزانه داشتند، چقدر رویکردی که ایشان در مبارزه با فساد داشتند در جامعه امروز ما و در مواجهه با فساد، بسط پیدا کرده است؟
جریان عدالتخواه در جامعه ما، متأسفانه عموماً به عنوان یک امکان مورد داد و ستد قرار میگیرد به این معنی که کسانی که راه پیدا کرده و حواشی درست میکنند، بعد خریداری میشوند.
یکی از آفتهای قدرت، همین است.
وقتی در وزارت قرار میگیرید، در عین حال که خدماتی انجام میدهید، آفاتی هم ایجاد میکنید، وقتی در یک جایگاه اجتماعی قرار میگیرید هم میتوانید آفات و خدماتی داشته باشید.
هر قدرتی مورد توجه فرصتطلبان قرار میگیرد.
وزیر به این دلیل مورد توجه قرار میگیرد که یک امضایش میتواند، مبالغی را جابهجا کند و انحصار به وجود بیاورد، لذا مورد توجه فرصتطلبان قرار میگیرد.
یک فرد عدالتطلب نیز همین است، زمانی که فردی اسم و رسمی در عدالتطلبی پیدا میکند، مورد توجه فرصتطلبان قرار میگیرد و آنهایی که میخواهند رقیب خودشان را حذف کنند به فرد عدالتخواه مراجعه میکنند و میخواهند پروژهای را در مورد رقیبشان دنبال کند، متأسفانه چنین چیزی وجود دارد اما در مورد آقای توکلی این آفت را ندیدیم.
او شخصیتی است که میتواند یک نهاد مردمی ایجاد کند و این نهاد هم تأثیرگذار باشد؛ اما از آفات معاملهگری قدرت به دور است.
الان بسیاری از به اصطلاح عدالتطلبان وارد معاملهگری شده و پروژهگیر شدند، نمیگویم این در مورد همه عدالتطلبان صادق است؛ اما متأسفانه باید گفت که خیلی از افرادی که ابتدا با عدالتطلبی آغاز کردند و نامی پیدا کردند، وارد معاملهگری شدند.
احزاب، گروهها برای اینکه رقیب را از میدان خارج کنند، حاضرند، هزینههای کلانی را صرف کنند.
وقتی یک روزنامه را در آستانه انتخابات به خدمت میگیرند و آن روزنامه همه هدفش را تخریب قرار میدهد، افراد را نیز همانطور به خدمت میگیرند.
آقای توکلی از آن نوع عدالتطلبان نبود که خودش را در معرض معاملهگری قرار دهد.
میتوانست، اما هرگز در این مسیر حرکت نکرد.
شاید در مواردی، تشخیصش در ابتدای امر دقیق نبود؛ اما در صداقت و سلامت ایشان تردیدی وجود نداشت.
ایشان در طول فعالیت سیاسی خودشان هم رویکردی فراجناحی داشتند.
آقای توکلی برای دو جریان نامطلوب بود؛ یکی تندروهای اصولگرا و یکی تندروهای اصلاحطلب.
در حالی که آقای توکلی بارها از نیروهای اصلاحطلب دعوت کرد که بیایند گفتوگو کنند و روی اشتراکات تأکید کنند، همان نیروهای تندروی اصلاحطلب، اجازه ندادند که چنین گفتوگوهایی بین شخصیتهای سالم اصلاحطلب و اصولگرا شکل بگیرد.
علیرغم اینکه در موضعگیری میگفتند که اقدام درستی است باید گفتوگو صورت گیرد، اما به هیچ عنوان حاضر نشدند که گفتوگو را پیگیری کنند.