روایت عهدی دوباره با شهدای اقتدار/ شبی که اشکها به زبان آمد + فیلم و تصاویر - تسنیم
اربعین شهدای اقتدار در قم، به شبی ماندگار از حماسه و تجدید عهد بدل شد؛ شبی که مردم با حضور پرشور خود، دل نوشته ها، اشک ها و پرچم های برافراشته، یاد قهرمانان مقاومت را زنده نگاه داشتند و پیمانی دوباره با راه شهیدان بستند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، شامگاه پنجشنبه، گلزار شهدای علیبنجعفر(ع) قم حال و هوای دیگری داشت.
نسیم ملایمی بر درختان قدیمی محوطه میوزید و پرچمهای مشکی و سرخِ برافراشته، زیر نور چراغها به آرامی تکان میخوردند؛ شبی که دلها به یاد قهرمانان آرام نگرفته بود.
مراسم چهلمین روز شهادت شهدای اقتدار، همزمان با چهارمین یادواره شهدای جانباز استان قم در این مکان مقدس و تاریخی برگزار شد؛ مراسمی که نهتنها گردهمایی خانوادههای داغدار و ایثارگر بود، بلکه جلوهای باشکوه از حضور آگاهانه، حماسی و قدردانانه مردم بود.
.
آغاز شب با نغمه وحی
مراسم با تلاوت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد.
صدای قاری در فضا میپیچید و چهرههای جمعیت، آمیختهای از افتخار و آرامش را بازتاب میدادند.
هر کسی چیزی در دست داشت؛ یکی قرآن، دیگری پرچم یا تصویری از شهیدش.
خانوادههای شهدای اخیر نشسته بودند و برخیشان زیر لب قرآن میخواندند.
در کنار آنها، مادران و پدران شهیدان سالهای دفاع مقدس، آرام و صبور، با شانههایی که گویی بار تاریخ را بر دوش میکشیدند، در سکوت حضور داشتند.
غبارروبی با اشک، حضور با ایمان
پیش از آغاز رسمی مراسم، گروهی از نوجوانان و جوانان بسیجی همراه با مردم و خانوادهای معظم شهدا با گلاب و چفیه در دست، مزار شهدا را غبارروبی کردند.
در همین حال، عکاسان و خبرنگاران در تلاش بودند تا گوشهای از این صحنههای معنوی و انسانی را ثبت کنند.
دستهایی که بر سنگ مزار کشیده میشد، به مثابه بیعتی دوباره بود؛ گویی هر لمس، نجوایی خاموش با شهید بود: راهت ادامه دارد.
سکوتی پر از صلابت در وقت نماز
با فرا رسیدن اذان مغرب، حسینیه حضرت آیتالله خامنهای در مجتمع امام خمینی(ره) گلزار شهدای علیبنجعفر(ع) قم میزبان نماز جماعت مردم شد.
صفهای نماز با نظمی خاص شکل گرفت و سکوتی پرصلابت فضای حسینیه را فرا گرفت.
نمازی که در آن، هر سجده، شکر بود و هر قنوت، دعایی برای ادامه راه.
سرود، شعر و اشک؛ ترکیب حماسه و احساس
پس از اقامه نماز، برنامه اصلی آغاز شد.
نخست گروه سرود نوجوانان «هتنا» با لباسهای هماهنگ، اجرای حماسیای داشتند که با تحسین مردم همراه شد.
آنان با صدایی پرشور سرود میخواندند و پرچمهای کوچک ایران را در دستانشان تکان میدادند.
مادر یکی از شهدای جانباز با اشک در چشم میگفت: «انگار پسرم زنده شده، با همین لباسها، همین سن...»
سپس نوبت به شعرخوانی حمیدرضا برقعی رسید.
او با صدایی آرام و رسا اشعاری حماسی در وصف شهدا و غربت اهلبیت(ع) خواند؛ اشعاری که بغض بسیاری را شکست و اشک را روان کرد.
در ادامه مراسم، سردار شکارچی، سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح، و آیتالله محسن اراکی، عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری، به ایراد سخنرانی پرداختند.
سخنرانی این دو میهمان ویژه، بخشی از برنامه رسمی یادواره بود که با استقبال و توجه حاضران همراه شد.
مداحی؛ نغمه دلها در شب اشک و افتخار
مداحی حاج مهدی میرداماد، بخش دیگری از برنامه بود که فضای مراسم را دگرگون کرد.
او با صدایی که گویی از عمق جان میآمد، از حضرت رقیه(س) گفت، از حضرت عباس(ع) و از جوانان رشیدی که در روزگار ما نیز به میدان آمدند تا از شرافت وطن دفاع کنند.
در لحظاتی، صدای گریه مردان نیز بلند شد؛ اشکی نه از ضعف، بلکه از عظمت روح آنان که جان دادند و یادشان هنوز تازه است.
قابهای مردم؛ از شمال تا جنوب، از نوجوان تا پدر شهید
در میان جمعیت، افراد بسیاری از شهرهای دیگر آمده بودند.
سید مهدی، جوانی از کرج گفت: «از وقت شهادت حاج رمضان آرام و قرار نداشتم.
آمدم فقط تا بگویم دوستتان داریم.
راهتان را ادامه میدهیم.»
در کنار او، خانوادهای از قزوین ایستاده بودند؛ پدر با دست لرزان عکس فرزند شهیدش را بالا گرفته بود.
نوجوانی 12 ساله که با پدرش آمده بود گفت: «امشب فهمیدم شهید بودن یعنی چی...
من میخوام مثل اینها باشم.»
نظم بینظیر و خدمت بیمنت
سراسر فضای مراسم پر بود از نیروهای خادم، از بسیجیها گرفته تا اعضای هیئتها و مردم.
نظم ورود و خروج، پذیرایی از مهمانان، ارائه خدمات فرهنگی و حتی راهنمایی مادران شهدا با دقت و احترام انجام میشد.
جمعی از خادمین نیز وظیفه توزیع شمع و پرچمهای کوچک به حاضران را داشتند که در پایان مراسم بر سر مزارها روشن شدند.
شبی برای تجدید عهد
این مراسم تنها یک یادواره نبود.
شب تجدید عهد بود.
شب اعلام ایستادگی.
برنامهای که نهتنها زندهکننده خاطره شهیدان، بلکه تقویتکننده روح ایستادگی در جامعه بود.
از نگاههای پرصلابت پدران شهید گرفته تا اشکهای خاموش مادران، از سکوت نوجوانان گرفته تا فریادهای تکبیر پایان مراسم، همه و همه نشانههایی از عمق این ارتباط قلبی بین مردم و شهدایشان بود.
خاموشی مراسم، روشنایی راه
با پایان برنامه، بسیاری از حاضران در اطراف مزار شهدا ماندند.
برخی با شمع، برخی با قرآن، و برخی فقط با سکوت.
اما خاموشی شب، نشانی از پایان نداشت؛ بلکه چراغی شد برای فردا.
برای گامهایی محکمتر، برای مردمی وفادارتر و برای نسلی آمادهتر.
در این شب، قم تنها میزبان یک مراسم نبود؛ میزبان تجدید عهدی بزرگ با شهدا و امام شهیدان بود.
اربعین شهدای اقتدار، ترجمان عملی همان جمله معروف بود: شهیدان زندهاند و راهشان ادامه دارد.
انتهای پیام/