ولایت؛ بنیاد انسجام ملی
برخی ساده انگارانه تصور می کردند که با مذاکره و جلب رضایت آمریکا، بخشی از مشکلات کشور حل خواهد شد. در حالی که دیپلماسی و گفت وگو جایگاه خود را دارد، پذیرش مذاکره به گونه ای که تنها راه حل تلقی شود و به قدرت های خارجی اجازه تصرف در سرنوشت ما را بدهد.

خبرگزاری تسنیم ـ مهدی عامری؛ مفهوم «ولایت» در ادبیات شیعی جایگاهی بیبدیل دارد و در کنار مفاهیم «امامت» و «امت»، ستون فقرات اندیشه شیعی را تشکیل میدهد.
ولایت به معنای توانایی تصرف و تدبیر در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی، از جمله قوانین، اموال و حتی جان انسانها است.
در نگاه قرآن کریم و الهیات شیعی، دو گونه ولایت قابل تفکیک است؛ «ولایت طولی» و «ولایت عرضی» که هر دو در بنیاد انسجام ملی نقشی محوری ایفا میکنند.
ولایت طولی ریشه در اصل توحید دارد و به اطاعت بیچونوچرای انسان از ذات اقدس الهی بازمیگردد.
این اطاعت، نه تنها تکلیفی الهی است، بلکه در عمق فطرت آزاد و حقجوی انسان نیز جای دارد.
بشر طبعاً از پذیرش سلطه طاغوت یا هر موجودی شبیه به خود که قصد بردگیاش را داشته باشد، بیزار است.
اما خداوند متعال، به دلیل حکمت، علم، قدرت و کمالات بینهایت خود، شایستهترین مرجع برای تدبیر زندگی انسانهاست.
پذیرش ولایت الهی، نهتنها منافاتی با آزادگی انسان ندارد، بلکه عین بندگی رهاییبخش است.
این ولایت به کسانی نیز تسری مییابد که نه از سر هوا و هوس، بلکه تنها برای ابلاغ سخن خداوند برمیخیزند و خود را صرفاً نماینده او میدانند.
پذیرش امامت و رهبری این افراد، در واقع پذیرش ولایت خداوند است.
با پذیرش ولایت خداوند و نمایندگان راستین او، دیگر نیازی به پذیرش سلطه بیگانگان نیست و ملت از تسلیم در برابر طاغوت برحذر میماند.
گاهی ممکن است در شرایط عادی، غفلت، نیازهای روزمره یا حتی لجاجت، ما را از این ولایت طولی غافل کند و به این توهم دچار شویم که راه حل مشکلات ما در دستان قدرتهای خارجی است.
در چنین بزنگاههایی است که تلخی واقعیت آشکار میشود؛ طاغوتها هرگز به نفع مردم عمل نمیکنند، در مقابل خداوند و انبیا همواره خیر و مصلحت انسان را در نظر دارند.
نمونه بارز این امر، دوران جنگ و تجاوز است.
برخی سادهانگارانه تصور میکردند که با مذاکره و جلب رضایت آمریکا، بخشی از مشکلات کشور حل خواهد شد.
در حالی که دیپلماسی و گفتوگو جایگاه خود را دارد، پذیرش مذاکره به گونهای که تنها راه حل تلقی شود و به قدرتهای خارجی اجازه تصرف در سرنوشت ما را بدهد، ولایت الهی را مخدوش میسازد.
از همین روست که قرآن کریم «قاعده نفی سبیل» را وضع کرده است، با این مضمون که هرگز نباید راهی برای سلطه کفار بر مسلمین گشوده شود.
همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز فرمودند: «وَ لَا تَهِنُوا وَ لَا تَحْزَنُوا وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ» (آل عمران، آیه 139).
شما مسلمانید، به خدا اعتقاد دارید و این اعتقاد والاست که هیچ چیز نمیتواند بالاتر از آن به شما کمک کند؛ «الْإِسْلَامُ یَعْلُو وَ لَا یُعْلَی عَلَیْهِ».
در کنار ولایت طولی، مفهومی به نام ولایت عرضی مطرح میشود که ناظر بر همدلی و همفکری مؤمنین با یکدیگر برای حل مشکلات جامعه است.
همانطور که رهبری در خطبههای نماز جمعه اشاره کردند، سیاست اسلامی بر مدار حل مسائل توسط خود مردم در کنار یکدیگر میچرخد؛ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ».
رهبر معظم انقلاب، نقطه اتصال ولایت طولی و ولایت عرضی را به زیبایی تبیین میکنند: «اگر مردم با ولیّ خود که دارای ویژگیهای الهی برای رأس جامعه اسلامی است، «همدل»، «همفکر» و «همراه» شوند، آنگاه ولایت در جامعه مستحکمتر و انسجام ملی عمیقتر خواهد شد.»
نمونه بارز شکلگیری ولایت عرضی در حوادث اخیر کشور نمایان شد.
در جنگ اخیر و پیش از آن، در بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل و دوران شیوع کرونا، مردم ایران با روحیهای بینظیر به یاری یکدیگر شتافتند.
این همیاریها که ریشهای تاریخی در فرهنگ ما دارد، در وقایع اخیر به اوج خود رسید و وحدتی بینظیر آفرید.
مردم درک کردند که همراهی و همبستگی تا چه اندازه حیاتی است و میتواند دشمن را از اقدامات خصمانهاش پشیمان کند.
این رویدادها، پیوستگی و همدلی ملت را آشکار ساخت و نقشه دشمن برای تفرقهافکنی را خنثی کرد.
در ماجرای حمله متقابل ایران به رژیم صهیونیستی، بار دیگر شاهد اوج همدلی، همراهی و همفکری مردم با رهبری بودیم.
تحلیلهای مردم پس از این رخداد، تأییدی بر بصیرت رهبری در مسائل منطقهای و رفتارشناسی دشمنان بود.
این همدلی، به علاقهای عمیق و عاطفی نسبت به رهبری تبدیل شده است، به گونهای که عدم حضور ایشان برای مدت کوتاهی، موجب دلتنگی و درک عمیقتر مردم از اهمیت حضور و سخنان ایشان میشود.
نتیجه این همراهی، رضایت مردم از پاسخ قاطعانه ایران و حمایت بیدریغ آنها در راهپیماییها از مدیریت رهبری و نیروهای مسلح بود.
تنوع اقشار حاضر در این راهپیماییها گواه این همفکری، همدلی و همراهی بیسابقه با مفهوم ولایت است که انسجام ملی ما را بیش از پیش تقویت کرده است.
متأسفانه، در این میان، برخی جریانهای سیاسی ممکن است از این وحدت به وجود آمده سوءاستفاده کرده و تفسیری نادرست از آن ارائه دهند.
جریانهای سکولار و لیبرال، غالباً مانع شکلگیری چنین وحدتی میشوند.
در برههای، برخی جریانهای سیاسی شکستخورده از «آشتی ملی» سخن گفتند، در حالی که رهبری فرمودند: «ملت ایران با یکدیگر مشکلی ندارد…» و بر اساس همین ولایت عرضی، همدل و همراهند.
«…اما آشتی با کسانی که به بسیجی هتک حرمت میکنند، اموال عمومی را به آتش میکشند و یا دست در دست دشمن، به جاسوسی و خیانت مشغولاند، معنایی ندارد.
کسانی که از ایران سخن میگویند اما منظورشان ایران پیش از انقلاب اسلامی است، درک درستی از این ملت ندارند.
این ملت، همان «ملت امام حسین (ع)» است که حاج قاسم سلیمانی به زیبایی توصیف کرد، و چندی پیش در عاشورا با حماسهآفرینی و عزاداری گسترده در خیابانها، عمق دینداری خود را به نمایش گذاشت.»
حفظ ارزشها و افشای عوامل تفرقه
هرگونه تلاش برای دینزدایی به نام فعالیتهای سیاسی، خدشهای بزرگ بر هویت این ملت وارد میکند، چرا که بخش مهمی از وطنپرستی و ایرانی بودن ما با ایدئولوژی، دینداری و معنویت آمیخته است.
در اینجا باید میان مردم و جریانهای مرموز سیاسی تمایز قائل شد.
ولایت با حضور مردم شکل گرفته است؛ اما باید مراقب جریاناتی بود که گاهی همسو با دشمن و نه با ملت عمل میکنند.
متأسفانه برخی اظهارنظرها، به جای حمایت از ایران و ایرانی، بیشتر در راستای حمایت از رژیم صهیونیستی است.
این افراد چنان سخن میگویند که گویی ایران آغازگر جنگ بوده است.
این نگاه سطحینگرانه، یا از ناآگاهی نسبت به ماهیت تروریستی رژیم صهیونیستی و سیاستهای خصمانه آمریکا نشأت میگیرد، و یا تلاشی عامدانه برای هدف قرار دادن همین وحدت ملی است.
مجموعهای از اقدامات وحشیانه، ترورهای سازمانیافته، و آدمکشیهای دولتی که فراتر از اعمال گروههای تروریستی است، توسط این رژیم و حامیانش صورت میگیرد.
ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی توسط رئیسجمهور وقت آمریکا، نمونه بارز این تروریسم دولتی است.
هیچ مدارا و تساهلی در برابر این افراد وجود ندارد و جریانهای سوءاستفادهگری که به دنبال بهرهبرداری نادرست از وحدت هستند، افشا و رسوا میشوند.
در عین حال، نسبت به تفاوتهای ظاهری و فرهنگی میان مردمی که غالباً سیرتی پاک دارند، با احترام و مدارا برخورد میشود، زیرا نباید ولایت عرضی آسیب ببیند، هرچند بیان صریح نظرات در این مسیر متوقف نخواهد شد.
بر پایه فرهنگ غنی دینی و قرآنی، این ولایت در میان مردم و در ارتباط با نظام حاکمیت محفوظ میماند و اجازه خدشهدار شدن آن داده نمیشود.
همین وحدت و انسجام، آینده و پیشرفت این سرزمین را تضمین میکند.
انتهای خبر/