دستگیری سارق شیطانصفت که زنان تنها را طعمه میکرد
مجرم مسلحی که زنان را طعمه سرقتهای خود قرار میداد، دستگیر شد.

کد خبر: 725773 | ۱۴۰۴/۰۵/۰۲ ۰۸:۱۰:۳۹
مجرم مسلحی که زنان را طعمه سرقتهای خود قرار میداد، دستگیر شد.
به گزارش سایت جنایی، تابستان چند سال پیش زنی جوان و وحشتزده با عجله وارد یکی از کلانتریهای جنوب تهران شد و با چهرهای پر از اضطراب، از مردی شیطانصفت شکایت کرد که با حیله و فریب، زندگیاش را به کابوس تبدیل کرده بود.
او در حالی که هنوز آثار ترس و شوک در صدایش موج میزد، به ماموران گفت که قربانی سرقت و آزار و اذیت شده است.
این زن جوان که ساکن طبقه دوم یک آپارتمان مسکونی در منطقه دولتآباد تهران بود، شرح ماجرا را اینگونه آغاز کرد:«صبح امروز، مثل همیشه مشغول تمیز کردن خانهام بودم.
جاروبرقی را روشن کرده بودم و در آپارتمان باز بود.
ناگهان صدای زنگ در به صدا درآمد.
مردی از پشت آیفون ادعا کرد که مامور آب است و برای بررسی کنتور و نوشتن شماره آن آمده است.
بدون هیچ شکی، در را باز کردم و مشغول کار خودم شدم.
اما دقایقی بعد، در حالی که همچنان مشغول کار بودم، سایهای سنگینی را پشت سرم احساس کردم.
وقتی برگشتم، همان مرد را که خود را مامور اداره آب معرفی کرده بود با چهرهای سرد و بیرحم دیدم.
اسلحهای را روی شقیقهام گذاشت.
تهدیدم کرد که اگر حرکتی کنم یا صدایی از من دربیاید، کارم تمام است.
او با طناب دست و پایم را بست، بعد تمام طلاها و جواهراتم را که حاصل سالها تلاش و پسانداز بود، به سرقت برد.
به سختی توانستم خودم را آزاد کنم و به کلانتری بیایم.»
این شکایت، جرقهای برای آغاز تحقیقات گستردهای توسط تیمی از کارآگاهان زبده اداره یکم پلیس آگاهی تهران بود.
بررسیهای اولیه نشان داد که متهم، فردی حرفهای و زیرک است که با پوشیدن کلاهی چهره خودش را از دوربینهایی که سر راهش بودند پنهان کرده و با همراه داشتن دستگاهی شبیه به ابزار ثبت ارقام کنتور، خود را مامور آب جا زده بود.
او با این ترفند، به راحتی وارد ساختمانهای مسکونی میشد و پس از شناسایی موقعیت، قربانیان خود را که اغلب زنان تنها بودند، هدف قرار میداد.
تحقیقات بعدی پرده از این واقعیت برداشت که این سارق، تنها به یک مورد اکتفا نکرده است.
بلکه در تحقیقات مشخص شد گزارشهای مشابهی از محلات خانیآباد و دولتآباد به دست ماموران کلانتریها و پس از آن پایگاههایی پلیس آگاهی تهران رسیده است که همگی حکایت از روش مشابهی داشتند.
قربانیان در تشریح ماجرا گفته بودند؛ مردی با پوشش مامور آب، برق یا گاز، صبحها پس از خروج مردان و همسران قربانیان از خانه، وارد منازل شده و با تهدید اسلحه، دست به سرقت و آزار و اذیت زده است.
در حالی که کارآگاهان با گشتزنیهای مداوم و استفاده از روشهای فنی و اطلاعاتی در تلاش برای به دام انداختن این تبهکار بودند، ناگهان موجی از شکایتهای مشابه از مناطق شرقی تهران به ماموران پایگاههای پلیس آگاهی تهران گزارش شد.
بررسیها نشان داد که متهم، که احتمالا حدس زده یا متوجه شده بود ماموران پلیس در تعقیب او هستند، برای گمراه کردن پلیس، محدوده فعالیت خود را تغییر داده و این بار شرق تهران را برای جرایم خود انتخاب کرده بود.
این تغییر مکان، نشاندهنده هوش و زیرکی سارق مسلح بود که با دقت حرکات ماموران را رصد میکرد و سعی داشت با تغییر استراتژی، از چنگ قانون بگریزد.
با وجود تلاشهای بیوقفه پلیس، متهم همچنان موفق میشد بدون برجای گذاشتن هیچ ردی از خود، به جرایم سریالیاش ادامه دهد.
او با تغییر مداوم محل وقوع جرم، کار شناسایی را برای ماموران و کارآگاهان پلیس دشوار کرده بود.
اما ناگهان، پس از مدتی، گزارشهای مربوط به این سارق متوقف شد.
این سکوت ناگهانی، فرضیههای مختلفی را پیش روی کارآگاهان قرار داد.
برخی از فرضیههای حکایت از این داشتند که متهم که احتمال دستگیری خود را دور از ذهن نمیداند و قبلا هم محل جرایم خود را تغییر داده بود، این بار به طور موقت دست از جرم کشیده تا از شناسایی شدن در امان بماند.
فرضیه دیگری وجود داشت مبنی بر اینکه او در حادثهای جان خود را از دست داده یا به دلیل بیماری از صحنه جرم غایب شده است.
در یکی دیگر از فرضیات احتمال دستگیری او به خاطر جرمی دیگر و یا حتی جرمی مشابه در شهری دیگر مطرح شد، اما شواهد و مدارکی برای اثبات هیچ یک از فرضیات بدست نیامد.
با این حال، پرونده این سارق همچنان باز ماند و یکی از افسران باتجربه اداره یکم پلیس آگاهی، با جدیت تحقیقات را ادامه داد.
سرانجام در حالی که پنج سال از آن ماجراهایی که در نقاط مختلف تهران اتفاق افتاده، گذشته و تقریباً پرونده سارق شیطانصفت به فراموشی سپرده شده بود، اتفاق جدیدی افتاد که بار دیگر این پرونده را به صدر تحقیقات آورد.
تابستان امسال شکایتی جدید، بار دیگر پرونده چند ساله را با شدت بیشتری به جریان انداخت.
به نظر میرسید این بار، زنی در یکی از خیابانهای جنوب تهران قربانی این تبهکار شده بود.
شاکی پرونده جدید گزارش داد که مردی با همان ویژگیهای سارق قدیمی، یعنی کلاه و اسلحه کلت کمری، با معرفی خود به عنوان مامور آب وارد خانهاش شده و با تهدید اسلحه، حدود چهار میلیارد تومان طلا و زیورآلات را به سرقت برده است.
این شکایت، برای افسر پرونده مانند زنگ خطری بود که نشان میداد سارق مخوف پس از پنج سال سکوت، بار دیگر فعالیت مجرمانه خود را از سر گرفته است.
کارآگاهان این بار با استفاده از فناوریهای پیشرفته و روشهای نوین ردیابی، موفق شدند سرنخهایی از متهم به دست آورند.
بررسیهای فنی نشان داد که این سارق، همچنان از همان روشهای قدیمی اما مؤثر استفاده کرده و در پوشش مامور دولتی با کلاه مخفیکننده چهره و اسلحهای برای ایجاد رعب و وحشت سراغ طعمههایش رفته اما این بار، دقت و تجربه ماموران پلیس آگاهی، همراه با پیشرفتهای تکنولوژیک، راه فرار را برای او تنگتر کرد.
در نهایت ماموران پس از سالها تحقیقات با سرنخهای جدید، پایان راه این سارق شیطانصفت را رقم زدند و او را به دام انداختند.