الخنادق: تهران با سیاست «ابهام هستهای» معادلات را بههم میزند
به نوشته وبسایت تحلیلی الخنادق، ایران در واکنش به تجاوز نظامی اخیر، مسیر تازهای در پیش گرفته است؛ سیاستی که با کنار گذاشتن شفافیت هستهای، معادلات امنیتی منطقه را بهکلی دگرگون خواهد کرد.

به گزارش مشرق، پایگاه تحلیلی الخنادق در گزارشی تفصیلی نوشت: طراحان تجاوز اخیر به جمهوری اسلامی ایران، در دستیابی به اهداف خود بهویژه وادار کردن نظام اسلامی به تسلیم از طریق نابودی برنامه هستهای و حذف توانمندیهای موشکی با شکست روبرو شدند.
این شکست در میدان نبرد متوقف نخواهد شد، بلکه بهنظر میرسد در مرحله پساجنگ ابعاد بیشتری پیدا کند.
چرا که ایران، با تکیه بر تجربهاش در این نبرد و بر پایه شناختی که از خیانتهای اردوگاه غربی ـ آمریکایی بهدست آورده، اکنون در حال بازنگری اساسی در تعامل خود با نهادهای بینالمللی است، نهادهایی که بهگفته این پایگاه، تنها نقش ابزاری در توجیه تجاوز دشمنان ایفا کردهاند.
الخنادق در این باره تصریح میکند: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سوی آمریکا و همپیمانانش، به ابزاری برای تحریف واقعیتها و توجیه تجاوز علیه ایران تبدیل شد.
در نتیجه، جمهوری اسلامی حق دارد اعتماد خود به این نهاد بینالمللی را سلب کند و به سمت سیاست ابهام هستهای حرکت نماید.»
در این گزارش آمده است که ایران، پس از حدود یک دهه پایبندی فراتر از تعهدات بینالمللی، شفافیت کامل در برنامه هستهای و پذیرش مذاکرات و توافقات متعدد، نهتنها به حقوق خود نرسید، بلکه با ترورها، تحریمهای یکجانبه، محرومیتهای سیاسی و در نهایت حمله نظامی روبهرو شد؛ آن هم بدون کوچکترین واکنش یا محکومیتی از سوی آنچه بهعنوان «جامعه جهانی» شناخته میشود.
الخنادق در ادامه نوشت: «مایه تأسف و حتی تمسخر است که تجاوز به ایران توسط رژیمی صورت گرفت که خود دارای زرادخانه هستهای است و تاکنون به هیچیک از قوانین و معاهدات بینالمللی در این زمینه پایبند نبوده است.»
بر همین اساس، بهنوشته این پایگاه، نخستین گام عملی تهران در پاسخ به این تجاوز، اتخاذ تدابیر فوری برای ایجاد دیواری ضخیم از ابهام پیرامون برنامه هستهای بود: محدود کردن دسترسی بازرسان بینالمللی، قطع همکاری با آژانس و انتقال ذخایر به مکانهایی امن و ناشناخته.
الخنادق تأکید میکند که سیاست «ابهام هستهای» بهمعنای گذار از یک برنامه شفاف و تحت نظارت بینالمللی، به مرحلهای است که در آن اطلاعات مربوط به میزان پیشرفت، سطح فناوری، نوع کاربرد و میزان مواد شکافتپذیر عمداً در هالهای از ابهام باقی میماند؛ مرحلهای که در ادبیات راهبردی از آن با عنوان «وضعیت مبهم آستانه هستهای» یاد میشود.
(مرحلهای است که یک کشور به آستانه توانمندی ساخت سلاح هستهای نزدیک شده، اما نه آن را ساخته و نه اطلاعات شفاف درباره میزان پیشرفت خود ارائه میدهد).
۵ نکته راهبردی درباره ابهام هستهای
۱.
مهارت ایران در پنهانسازی هوشمندانه
الخنادق یادآور میشود که ایران همواره در پنهان نگاه داشتن ظرفیتهای واقعی خود، بهویژه در حوزههای نظامی و راهبردی، مهارت بالایی داشته است.
اما در موضوع هستهای، بنا بر اهداف صلحآمیز و برای جلب اعتماد بینالمللی، بیشترین سطح شفافیت را به کار گرفت.
اکنون، با وقوع تجاوز، این رویکرد بهکلی تغییر کرده و «کل زنجیره صنعت هستهای» در دایره سیاست ابهام قرار گرفته است.
۲.
احتمال اتخاذ تاکتیکهای بازدارنده نوین
تغییر سیاست ایران بهمعنای تمایل به ساخت سلاح هستهای نیست، چرا که این موضوع «مطلقاً تابع نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای» است.
با این حال، جمهوری اسلامی ممکن است بهمنظور افزایش بازدارندگی، تاکتیکهای نوینی را در چارچوب این سیاست در پیش گیرد.
۳.
اثرگذاری بر معادلات امنیتی منطقه
ورود ایران به مرحله ابهام هستهای، محاسبات امنیتی کشورهای منطقه را پیچیده خواهد کرد و مسیر هرگونه احیای احتمالی مذاکرات هستهای را از ریل گذشته منحرف خواهد ساخت.
در چنین فضایی احتمال بروز «خطای راهبردی، تشدید تنش و حتی رقابت تسلیحاتی» در منطقه بهشدت افزایش مییابد.
۴.
کور شدن دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل
دشمنان ایران طی سالهای گذشته، بهویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی، از طریق بازرسیهای رسمی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به اطلاعاتی حیاتی درباره برنامه هستهای ایران دست یافته بودند؛ اطلاعاتی که در ترور دانشمندان هستهای نیز بهکار رفت.
اما با اجرای سیاست جدید، بهنوشته الخنادق، «تمامی این مسیرهای اطلاعاتی مسدود شدهاند».
۵.
ابهام؛ ابزار نوین بازدارندگی و چانهزنی
الخنادق نتیجه میگیرد که نبود اطلاعات دقیق درباره توان و نیت ایران، مانعی بزرگ بر سر راه تصمیمگیری دشمنان خواهد بود.
همین تردید میتواند بهعنوان یک ابزار بازدارنده عمل کند، چرا که برآورد هزینه هرگونه تجاوز را دشوارتر میسازد.
همچنین، این وضعیت میتواند در مذاکرات آتی بهعنوان «اهرم فشار مؤثر» بهکار گرفته شود.
در پایان این گزارش تحلیلی آمده است: «جمهوری اسلامی ایران، با عبور از فاز شفافیت و ورود به مرحله ابهام هدفمند، نهفقط پاسخ مناسبی به تجاوز نظامی اخیر داد، بلکه راهبردی نوین را برای تقویت امنیت ملی و بازتعریف مناسبات خود با غرب پیریزی کرده است.»