فرجام تقدسگرایی افراطی؛ از انحراف دینی تا بحران اجتماعی - تسنیم
یکی از آسیب های تقدس گرایی افراطی، تبدیل تقدس به ابزاری برای دشمن انگاری است. با تعمیق چنین طرز نگاهی، کمتر کسی جرأت نقد و پرسشگری پیدا می کند و بسیاری از دگراندیشان، مورد طرد، برچسب زنی یا حتی تهدید و تکفیر قرار می گیرند.

خبرگزاری تسنیم، سعید شیری: شیعیان، همانند بسیاری از جوامع مذهبی، همواره جویای الگوها و اسوههایی برای الهامگیری و تقویت باورهای خود بودهاند.
این رویکرد در اصل، حرکتی ارزشمند و سازنده است که میتواند به تعالی فردی و اجتماعی بینجامد.
اما گاهی این جستوجو، از مرزهای منطقی و معقول فراتر رفته و به پدیدهای به نام «تقدسگرایی افراطی» بدل میشود؛ پدیدهای که نهتنها به تحریف آموزههای اصیل دینی میانجامد، بلکه پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی گستردهای نیز به همراه دارد.
تقدسگرایی مفرط، ساحت نقد و اندیشهورزی را تنگ و بسته میکند.
در فضایی که نقد مقدسات جایز نباشد، راه برای رشد خرافات و باورهای غیرمنطقی هموار خواهد شد.
افرادی که هر سخن و عملی را بیچونوچرا با برچسب «مقدس» میپذیرند، نهتنها خود از جادۀ حقیقت دور میافتند، بلکه امکان عقلانیت و پرسشگری را از جامعه سلب میکنند.
این وضعیتی است که زمینه را برای سلطه فکری و سوءاستفاده فراهم میکند.
افزون بر این، تقدسگرایی افراطی غالباً به مرزبندیهای ناسالم و قطبیشدن جامعه دامن میزند.
هنگامی که گروهی، بر اساس باورهای افراطی خود، دیگران را «ناپاک» یا «غیرمقدس» میشمارند، بذر تفرقه و دشمنی در دل جامعه کاشته میشود.
نگاه فرقهای و انحصارگرایانه، همبستگی اجتماعی را تهدید میکند و امکان گفتوگوی سازنده و همزیستی مسالمتآمیز را از بین میبرد.
تاریخ نشان داده است که در بزنگاههای حساس، تقدسگرایی افراطی به ابزاری برای سیاستمداران و صاحبان قدرت بدل میشود؛ چنانکه این افراد یا نهادها با بهرهگیری از احساسات مذهبی جامعه، اهداف خود را به پیش میبرند.
امروز نیز در بعضی کشورهای منطقه شاهد نمونههای آشکاری از این مسئله هستیم: سیاستمدارانی که بهواسطۀ پیوند نَسَبی با حکومت یا جریانهای خاص، ناخواسته یا با آگاهی کامل، به ابزاری برای مشروعیتبخشی به عملکرد ضعیف این جریانات تبدیل میشوند.
در چنین فضایی، حتی تفسیر متون دینی نیز ذیل منافع قومی، قبیلهای یا جناحی صورت میگیرد و به جای دفاع از حق و عدالت، صرفاً وضع موجود را توجیه میکند.
از دیگر پیامدهای تقدسگرایی افراطی، غفلت از مسئولیت فردی و «عمل صالح» است.
هنگامی که بر شخصیتپرستی و قداست اشخاص بیش از اندازه تأکید میشود، عملاً آموزههای بنیادین دین همچون عدالتطلبی، امانتداری، صداقت، و خدمت به خلق به حاشیه میروند.
چنین جوامعی، بهتدریج افراد را از پاسخگویی و مسئولیتپذیری دور میکنند و امکان اصلاحپذیری را نیز میکاهند.
نکته مهم دیگر، تبدیل تقدس به ابزاری برای حذف و دشمنانگاری است.
با تعمیق چنین طرز نگاهی، کمتر کسی به نقد و پرسشگری جرأت میکند و بسیاری از دگراندیشان مورد طرد، برچسبزنی یا حتی تهدید و تکفیر قرار میگیرند.
در نهایت، خشونت و سرکوب بهنام دفاع از مقدسات توجیه خواهد شد؛ در حالی که آموزههای اصیل دینی، همواره بر رعایت حرمت انسانها و پرهیز از خشونت و افراط تأکید دارند.
راه برونرفت از این چرخهی خطرناک، بازگشت به پیام اصیل قرآن و سیره پیامبر و اهلبیت علیهمالسلام و تطبیق هر اعتقادی با این دو منبع نورانی است؛ همچنین ترویج عقلانیت وحیانی، شجاعت در پذیرفتن نقد، تقویت آگاهی اجتماعی و فاصلهگرفتن از شخصیتپرستی افراطی از دیگر راهکارهای اصلاح این چالش است.
از دیگر سو باید بر اهمیت خردورزی، تربیت اخلاقی، انصاف، آزاداندیشی و گفتوگوی سازنده در جامعه دینی تأکید کرد.
اگر جامعهای بتواند این مبانی را استوار کند، از آسیبهای تقدسگرایی افراطی مصون خواهد ماند و پذیرای نسلهایی آگاهتر، پرسشگرتر و اخلاقیتر خواهد بود.
انتهایپیام/