تربت و زیارت امام حسین؛ دو نماد ماندگار در هویت شیعی
زیارت و تربت امام حسین(ع)، به دو ابزار مقاومت فرهنگی و استمرار تاریخی تشیع تبدیل شده اند. آنان که در طول قرون، بر این سنت ها پای فشرده اند، تنها در پی ثواب فردی نبوده اند، بلکه دانسته یا نادانسته، در حفظ یک «سرمایه هویتی» مشارکت کرده اند.

خبرگزاری تسنیم ـ نجمه صالحی؛ واقعه کربلا، فراتر از یک رویداد تاریخی، در بستر فرهنگ شیعی، به سرچشمهای دائمی برای بازتولید معنویت، مقاومت و هویت مذهبی تبدیل شده است.
یکی از مهمترین نمودهای این پیوند پایدار، زیارت قبر مطهر امام حسین(ع) و استفاده از تربت آن حضرت است؛ دو نمادی که نهتنها نشانهی عشق و وفاداری، بلکه ابزار شناخت و بازشناسی تشیع در طول تاریخ به شمار میروند.
از قرن دوم هجری به بعد، شهر کربلا به یکی از کانونهای اصلی زندگی شیعی تبدیل شد؛ شهری که زائران، نه فقط در ایام خاص مانند اربعین و عاشورا، بلکه در طول سال، راهی آن میشدند.
این سنت زیارتی، اگرچه در ظاهر یک عمل عبادی بهشمار میرود، در واقع تجلی پایداری شیعیان بر یک «خاطره جمعی» است؛ خاطرهای که بهرغم فشارهای سیاسی، تهدید جانی و ممنوعیتهای حکومتی، هیچگاه خاموش نشد.
در طول تاریخ، بهویژه در عصر عباسیان، حاکمانی چون متوکل عباسی با رویکرد ناصبیگری، بارها تلاش کردند که با تخریب مرقد مطهر پیشوای سوم شیعیان، ممنوعیت رفتوآمد به کربلا، و حتی تهدید به مرگ، این شعله را خاموش کنند.
در دورانهایی، شیعیان بهدلیل سکونت در شهرهای ناصبینشین، بهسختی میتوانستند به زیارت بروند.
(ابن قولویه، کامل الزیارات، ص101) حتی گاهی کاروانهای زیارتی مورد غارت یا هجوم واقع میشدند.
(تنوخی، نشوار المحاضره، ج2، ص44)
با این حال، عشق به اباعبدالله الحسین(ع) چنان در جان شیعیان ریشه داشت که آنان، با وجود خطرات، هیچگاه از زیارت ایشان غافل نماندند.
این پایداری، خود نشاندهندهی آن است که زیارت، کنشی صرفاً عاطفی یا مناسکی نیست، بلکه بخشی از هویت مقاومتی شیعه است؛ هویتی که همواره با یاد مظلومیت اهل بیت(ع) و مقابله با ظلم تاریخی گره خورده است.
در کنار سنت زیارت، تربت امام حسین(ع) نیز جایگاه برجستهای در فرهنگ شیعی دارد.
این خاک، برخاسته از قتلگاهی است که خون پاکترین انسانها در آن ریخته شد و از اینرو، در اندیشه شیعی، به رمزی قدسی و هویتی تبدیل شده است؛ رمزی که در عرصههای گوناگون زندگی شیعیان حضور دارد: در عبادت، در طبابت، در آیینهای پس از مرگ، و حتی در تولد نوزادان.
بخش بزرگی از روایات شیعه درباره تربت، بر جنبهی شفابخشی آن تأکید دارند.
بنا بر این روایات، تربت سیدالشهدا(ع) شفای هر دردی است.
البته در روایات دیگر، خوردن خاک بهصورت کلی نهی شده است، و فقهای شیعه نیز براساس همین روایات، فتوا به حرمت اکل تراب دادهاند.
با این حال، تنها استثنای مورد اتفاق فقها، تربت قبر امام حسین(ع) است، آن هم بهشرط قصد شفا و در مقدار محدود.
(کلینی، کافی، ج4، ص588) این رویکرد فقهی، تربت را از «یک خاک» به «خاکی خاص» با شأنی استثنایی ارتقا میدهد.
این تمایز، خود نشاندهندهی جایگاه بیبدیل عاشورا در فقه و فرهنگ شیعه است.
امام حسین(ع) حافظ سرمایه اجتماعی
افزون بر جنبهی درمانی، تربت امام حسین(ع) در عبادت نیز نقش محوری دارد.
در روایتی معتبر، امام صادق(ع) قطیفهای از دیباج داشتند که در آن، مقداری از تربت کربلا نگهداری میشد.
ایشان هنگام نماز، مقداری از آن تربت را بر سجدهگاه خود میریختند و میفرمودند: «سجده بر تربت حسین(ع)، زمینهای هفتگانه را روشن میسازد.» (شیخ صدوق، کتابٌ من لا یحضره الفقیه، ج1، ص268) در حدیثی دیگر آمده است که این سجده، «حجابهای هفتگانه را میدرد.» (طوسی، مصباح المتهجد،؛ج2، ص733) این مضامین، نشانههایی از دیدگاه عمیق اهل بیت(ع) نسبت به سجده بر تربت کربلاست؛ سجدهای که فراتر از یک عمل فقهی، به یک «ارتباط معنوی» با سرچشمهی حقیقت بدل شده است.
جنبههای آیینی تربت نیز قابل توجه است.
در برخی روایات، توصیه شده که با میت تربت دفن شود، یا از آن در حنوط استفاده گردد.
در برخی نقلها، آمده است که شهادتین را با تربت بر کفن بنویسند.
همچنین سفارش شده که کام نوزاد با آن برداشته شود تا از همان آغاز زندگی، پیوندی میان جان کودک و خط سرخ عاشورا برقرار گردد.
در روایاتی دیگر، تربت امام حسین(ع) را امان از خطرات و بلاها دانستهاند؛ چنانکه در برخی سنتهای مردمی، تربت را در سفر یا در منزل نگاه میدارند.
این حضور تربت در زیستجهان شیعه، بهحدی بوده که حتی در دورههایی، شیعیان از راه همراهداشتن تربت شناخته میشدند.
این مسأله، بیانگر آن است که تربت، نهفقط یک نماد آیینی، بلکه شاخصی برای هویتیابی اجتماعی-مذهبی شیعه در برابر دیگر گروهها بوده است.
بهبیان دیگر، هم زیارت و هم تربت سید الشهدا(ع)، به دو ابزار مقاومت فرهنگی و استمرار تاریخی تشیع تبدیل شدهاند.
آنان که در طول قرون، بر این سنتها پای فشردهاند، تنها در پی ثواب فردی نبودهاند، بلکه دانسته یا نادانسته، در حفظ یک «سرمایه هویتی» مشارکت کردهاند؛ سرمایهای که هنوز هم، در روزگار سلطه رسانهها و جنگ روایتها، میتواند معنابخش و وحدتآفرین باشد.
تربت و زیارت امام حسین(ع)، دو بال پرواز عاشورا در تاریخ تشیع هستند؛ یکی، پیوند خاک با آسمان را ممکن ساخته و دیگری، راه دلها به سوی کربلا را هموار کرده است.
این دو، نهفقط بقای یاد امام حسین(ع) را تضمین کردهاند، بلکه یادآور این حقیقتاند که عاشورا تنها یک روز نبود، بلکه راهی است که هنوز ادامه دارد.
انتهای خبر/