«در طلب عیش مدام» بازاندیشی و تحلیل درسهای عاشورا - تسنیم
ویراست تازه ای از کتاب «در طلب عیش مدام»؛ بازاندیشی و تحلیل درس های عاشورا برای روزگار ما نوشته محسن اسماعیلی توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر و روانه بازار نشر شده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مطالعه حوادث تاریخی، از جمله واقعه عاشورا، میتواند از نوع نقلی و توصیفی باشد یا از نوع عقلی و تحلیلی.
هدف این کتاب آن است که از طریق «بازاندیشی و تحلیل درسهای عاشورا برای روزگار ما»، به رمز و راز نوعی از زندگی دست یابد که حسین(ع) برای ما میخواهد؛ و این است همان زندگی پاک، شیرین و جاودانی که بشر همواره در جستوجوی آن بوده و هست.
«در طلب عیش مُدام» حاوی دوازده گفتار تحلیلی و کاربردی در حوزه عاشورا پژوهی است تا در زندگی امروز و فردای ما به کار آید؛ بِعَونِ اللهِ و فَضلِهِ.
این کتاب در 12 فصل با عناوینی از جمله عاشورا به مثابه یک الگو و مکتب؛ فضیلت عزاداری و گریه بر سالار شهیدان؛ فلسفه عزاداری و حکمت لزوم؛ اصلاح امت و جامعهسازی در مکتب عاشورا؛ عزت نفس و کرامت انسان در مکتب عاشورا؛ ذلت و خواری خط قرمز مکتب عاشورا؛ زمینهسازان قتال قاتلان پنهان حسین(ع)؛ نقش سکوت نخبگان در انحراف مردم و جامعه؛ شقیقهای دیگر در سرزمین منا؛ حفظ اصالت حادثه کربلا و مبارزه با تحریف؛ احکام و آداب روضهخوانی گزارشی از کتاب لولو و مرجان و زیارت اربعین و اسرار آن گردآوری شده است.
اسماعیلی نویسنده این کتاب در مقدمه چنین نوشته است:
«مقدمه این کتاب از نوع مقدمههایی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت.
به همین دلیل آن را ( مقدمه واجب) نامیدم تا درخواست کنم که حتماً پیش از کتاب مطالعه شود.
دلیل نخست آنکه: متن کتاب، گرچه در دوازده گفتار سامان یافته است، اما نوعی نظم و ترتیب منطقی میان آنها برقرار است و پیام هر گفتار باید در همان هندسه و با همان مختصاتی شنیده شود که در آن جای گرفته است.
برای همین است که از ابتدا باید نمای کلی کتاب و نظمی که دنبال میکند، برای خواننده روشن باشد؛ همچنین لازم به یادآوری است و باید آنها را همواره به خاطر داشت تا به حول و قوه الهی سودمند واقع شوند.»
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «تاریخ عاشورا؛ میتواند از دو نگاه نقلی و عقلی یا توصیفی و تحلیلی مورد مطالعه قرار بگیرد.
اگر تنها به این اکتفا کنیم که آن واقعه جانسوز در چه سالی و با چه کیفیتی اتفاق افتاد، آمران و عاملان آن چه کسانی بودند، تعداد شهدا چند نفر بود، از دشمن چه تعداد کشته شد، مختار چه کرد و از آن جانبان و از آن جانیان چگونه انتقام گرفت، سیر حرکت خاندان اباعبدالله(ع) از کوفه تا شام به چه ترتیب بود و آیا بازگشت آنها به کربلا در اربعین اول اتفاق افتاد یا نه، و دیگر موضوعاتی از این قبیل، مطالعه ما از نوع نقلی و توصیفی است.
اما مطالعه عقلی و تحلیلی، آن است که به پرسشهایی از این نوع پاسخ دهیم: چه شد که مسلمانان تنها با گذشت 50 سال دچار چنان انحطاط و سقوطی شدند که عزیزترین فرزند رسول خدا(ص) و امام واجب الاطاعه خود را کشتند؛ آن هم با قساوتی که کمتر میتوان برای آن در طول تاریخ نظیر پیدا کرد؟
چه عاملی موجب انحراف فکری و اعتقادی مردم شد و چرا به نام خدا و با قصد قربت چنان جنایتهایی آفریدند؟
امثال یزید و عبیدالله با آن فسق آشکار چطور خلیفه پیامبر نامیده شدند و مردم از آنان اطاعت میکردند؟
چرا نخبگان و خواص سکوت کردند؟
و چرا هشدارها و نصیحتهای مکرر امام بر عوام اثری نکرد؟
پشیمانی چه سودی داشت و نتیجه چه شد؟
و دیگر پرسشهایی از این قبیل.
توصیف وقایع جانسوز و نقل حوادث کربلا البته سودمند است؛ آن واقعه را، و علاوه بر آن، ما را زنده نگه میدارد و نمیگذارد بزرگترین جنایت تاریخ فراموش شود.
مقتلخوانی و ذکر مصیبت به خودی خود فوزی عظیم است و به هیچ وجه نباید نادیده گرفته شود فرزند پیامبر(ص) چنان نزد خدا بزرگ و عزیز است که حتی نام او گرهگشای بسیاری از مشکلات مادی و معنوی است و در این نباید تردید کرد.»
انتهای پیام/