خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 25 تیر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

رویای چین برای تغییر نظم جهانی؛ واقعی اما نه به هر قیمت!

مشرق | بین‌الملل | چهارشنبه، 25 تیر 1404 - 19:24
چين،آمريكا،نظم،جهاني،توسعه،قدرت،رهبران،نظامي،آمريكايي،دنبال، ...

به گزارش مشرق،کانال تلگرامی چین و ماچین مطلبی با عنوان رویای چین برای تغییر نظم جهانی؛ واقعی اما نه به هر قیمت منتشر کرد:
اگر چین به دنبال تغییر نظم جهانی است، چرا این‌گونه «در چارچوب» رفتار می‌کند؟
این پرسشی است که شاید برای خیلی‌ها مطرح شده باشد.
پرسشی که پاسخ آن در تفاوت فلسفه‌ حاکم بر اندیشه رهبران چینی و رهبران آمریکایی نهفته است.
آمریکایی‌ها لیبرالیسم را مقدس می‌دانند و برای گسترش آن دست‌کم برای چند دهه، تلاش کردند.
از زمانی که فوکویاما لیبرالیسم را پایان تاریخ و نقطه نهایی فضیلت بشریت خواند، تلاش آمریکا برای توسعه دموکراسی لیبرال شدت بیشتری گرفت.
آمریکا البته پیش از آن‌هم برای گسترش آنچه دموکراسی می‌خواند «جنگید».
اما حمله به عراق و افغانستان نقطه اوج تلاش برای توسعه لیبرالیسم بود.
تلاشی که البته شکست خورد.
بسیاری که این رفتار تهاجمی آمریکا برای تغییر نظم به نفع خود را مشاهده کرده‌اند، انتظار دارند چنین رفتاری از چین نیز بروز کند.
حال آنکه چین نگرش دیگری دارد که از فلسفه کنفوسیوس سرچشمه می‌گیرد.
کنفوسیوس می‌گوید: «فضیلت یک رهبر دیگران را به دور آن گرد هم می‌آورد».
این همان چیزی است که تحت عنوان «خیزش یا توسعه آرام و مسالمت آمیز» در سخن رهبران چینی مطرح شده است.
چین توسعه و تغییر نظم را می‌خواهد اما نه به قیمت استفاده از زور.
چین بر خلاف آمریکا حاضر نیست برای آن‌چه می‌خواهد کمپین نظامی به راه بیندازد.
بلکه معتقد است با توسعه نفوذ فرهنگی و اقتصادی می‌تواند نظم را تغییر دهد.
نظم چیست؟
نظم ساختار توزیع قدرت جهانی است.
چین نمی‌خواهد این ساختار توزیع قدرت یک‌جانبه به نفع آمریکا باشد و آمریکا با اختلاف زیادی در صدر جدول هرم قدرت قرار بگیرد.
چرا که در این صورت حتی توسعه اقتصادی چین نیز از سوی آمریکا مهار می‌شود.
آمریکا در ساختار نظم بریتانیایی جهان رشد کرد و بریتانیا را کنار زد.
چین نیز در نظم دوقطبی شروع به رشد کرد، در نظم تک قطبی آمریکایی به اوج رسید و در زمانه‌ هژمونی آمریکایی خواست تا نظم را به نفع خود تغییر دهد.
جنگ، جنگ قدرت است با دو نگرش متفاوت؛ آمریکا حاضر است برای جنگ قدرت به صورت نظامی بجنگد اما چین در این جنگ قدرت از تقابل آشکار نظامی فرار می‌کند.
طبیعتاً این به معنی رضایت چین از نظم جهانی نیست.
رهبران چین بارها اعلام کرده‌اند با یک جانبه گرایی آمریکایی مخالفند و به دنبال جهان چندقطبی و چند کانونی می‌گردند.
جهانی که در آن کشورهایی به جز آمریکا نیز در تنظیم توزیع قدرت جهانی نقش ایفا کنند.
جهانی که در سیطره آمریکا نیست و در آن چین، آزادی بیشتری برای توسعه دارد.
البته چین نمی‌خواهد هژمون جهانی شود، بلکه صرفاً به دنبال پایان دادن به سیطره آمریکاست.
حمایت از ایران و کره شمالی در برابر تحریم‌های آمریکا، توسعه بریکس و شانگهای، توسعه تکنولوژی تحت لوای هوآوی و حتی ابتکار پهنه و راه تنها بخشی از تلاش چینی‌ها برای پایان دادن به سیطره جهانی آمریکاست.
البته افرادی مثل مرشایمر اعتقاد دارند جهان هم اکنون نیز با پایان هژمونی آمریکا مواجه شده و یک سه قطبی با مشارکت آمریکا، چین و روسیه شکل گرفته است.
هر چه هست، اینکه بگوییم چین به نظم فعلی رضایت دارد ادعای باطلی است که با سخنان خود چینی‌ها نیز نمی‌خواند.
این مسئله البته به معنی جواز رویا فروشی مقامات ایرانی نیست.
چین چنانچه گفته شد، از تقابل نظامی و آشکارا با ایالات متحده گریزان است در نتیجه نمی‌توان برای هر چیزی به چین اتکا کرد.
چین محدودیت‌های زیادی برای حمایت از ایران دارد، نه به این دلیل که از آمریکا می‌هراسد، بلکه به این دلیل که فضای فکری حاکم بر چین اجازه تقابل مستقیم را نمی‌دهد و این همان چیزی است که به هویت چین شکل می‌دهد.
با این حال ایران می‌تواند انتخاب کند در سه قطبی حاکم بر جهان، در طرف چین به‌عنوان یک قدرت بزرگ بایستد و از مزایای آن بهره ببرد.
کاری که کره شمالی در حال انجام آن است.
چرا که چین به دنبال آن است که قطب الترناتیو برای غرب باشد و به همین دلیل هم ایده بسیاری از کشورها برای کاهش وابستگی به آمریکا، گرایش به چین است.
*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.