صیانت از انسجام، واجبترین واجبات است
به گزارش مشرق، محسن مهدیان، فعال رسانه در کانال تلگرامی خود نوشت:
یکم؛
مهمترین قدرت ما در روزهای آتش و آسمان خونین چه بود؟
انسجام ملی.
اساساً قدرت ما حتا در میدان نظامی از همین انسجام میجوشد.
و اگر روزی، خداینکرده، جایی ترک بردارد، از همینجاست که خواهد شکست.
رهبر انقلاب فرمودند:"سوخت موشک ما، خواست مردم است."
و این یعنی، بدون این انسجام، حتی ماشه هم بیفایده است.
پس یک اصل مسلم داریم که همه دلسوزان ملت بر آن همداستاناند:
صیانت از انسجام، واجبترین واجبات است.
اما درد آنجاست که برخی گرفتار "انانیت انسجامی" اند.
انسجام را تا جایی قبول دارند که با خودشان یکی باشد.
اما پرسش اصلی این است: در این میدان پرخطر، چه کسی باید نقطه پایان اختلاف را بگذارد؟
دوم؛
انسجام که همیشه ارزشمند است و قاعدتا کسی مخالف آن نیست.
اما امروز با دیروز یک فرق بزرگ داریم:
امروز، در شرایط جنگیم.
و جنگ، منطق خودش را دارد.
در میدان جنگ، قانون تغییر میکند.
در میدان جنگ، دیگر هرکسی حق ندارد هرچه دلش خواست بگوید یا منتشر کند.
در میدان جنگ رواداری در انسجام شکنی حکم کرسی آزاداندیشی برای ستون پنجم دارد.
شاهد میخواهید؟
همین روزهای اخیر، صدها نمونه از گفتهها و پستهایی را دیدیم که عملاً بنزین بر آتش اختلاف است.
عبور کنیم؛ خودتان فهرست کنید.
سوم؛
حالا سوال این است: برای صیانت از انسجام، باید چه کرد؟
حرفها بسیار، اما چند اصل، خدشهناپذیرند.
انسجام چگونه شکل میگیرد؟
در همه مقاطع تاریخ، دو عنصر کلیدی در شکلگیری وحدت نقش داشتهاند:
حب و بغض.
دو روی یک سکهاند:
حب وطن، بغض با دشمن میزاید.
و هرکه به یکی از این دو تعرض کند، دانسته یا نادانسته، در صف دشمنان ملت ایستاده است.
اما مسئله امروز از این هم فراتر رفته است.
دیگر بحث "چه کسی دشمن است" نیست.
بحث بر سر کسانی است که با ظاهری دلسوز یا حداقل نقاب دلسوزی، آرام و بی صدا ریشههای انسجام را میزنند.
چهارم؛
قدرت "بغض"، از قدرت "حب" بیشتر است.
چرا؟
چون بغض، حرکت میآفریند.
نگاهی به زیارت عاشورا بیندازید:
انقدر که از برائت و لعن و بغض میگوید، از صلح و سلم نمیگوید: منطق لااله الاالله
اول نفی و بعد ایمان.
چرا؟
به دلائل مختلف اما از جهت روان شناسی شناختی چون انسان در برابر خطر، واکنش شدیدتری نشان میدهد تا در برابر محبت.
بترسد، میجنگد؛ و بجنگد، حفظ میکند.
خناسان و جاهلان داخلی این را خوب فهمیده اند.
ترس میکارد؛ با دو ابزار:
بزرگنمایی دشمن و کوچکنمایی خودمان.
از یکسو دشمن را غول نشان میدهند، و از سوی دیگر توان ملت را تضعیف میکنند.
گاهی حتی با نیتهای به ظاهر انقلابی.
اما بدانید: ترس، سم انسجام است.
خیلی ها با اعتقادات قوی وقتی بترسند سست می شوند و سیستم محاسباتی شان کپ می کند.
پنجم؛
این میدان، جای تعارف نیست.
وقت «تذکر» و «مصلحتسنجی» و «کدخدامنشی» گذشته است.
شرایط، شرایط جنگ است.
هرکس با هر نیتی و در هر لباسی اگر با این دو روش ترس را به دل مردم بیندازد،
باید با فوریت و قاطعیت مهار و منکوب شود.
بیملاحظه.
بیمصلحت.
انسجام را امنیتی کنید.
که این نبرد هویت است؛ نه نزاع سیاست.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.