دستگاه تحلیلی اقتصاد سیاسی برای آینده چه پیشبینی میکند؟
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی نواصولگرا نوشت:
دستگاه تحلیلی اقتصاد سیاسی برای آینده چه پیشبینی میکند؟
اولا باید توجه داشت که تا چند روز دیگر، مهلت ۹۰ روزه تعلیق تعرفهای به پایان میرسد.
این بدان معناست که التهاب بازارها ممکن است دوباره افزایش یابد.
همین حالا، اروپا و چین حاضر به بستن قراردادهای مورد نظر ترامپ نشدهاند.
برزیل هم با ترامپ وارد درگیری لفظی شده.
به علت ناتوانی ترامپ در پایان دادن به پروندهی جنگ اوکراین، احتمال برخی فشارها به روسیه وجود دارد.
گرچه ریسک اقدام علیه روسیه برای آمریکا بسیار بالا است.
چراکه این کشور یکی از سه تولید کننده اصلی نفت در دنیای امروز است و فشار به او به معنای ناپایداری عرضه در بازار خواهد بود.
اتفاقی که به بالا رفتن قیمت نفت و بالا رفتن احتمال رکود در آمریکا منجر خواهد شد.
پس احتمالا دنیا وارد یک دوره از بیثباتی مجدد اقتصادی برای آمریکا و کشورهای بزرگ خواهد شد.
احتمالا میزان و شدت این بیثباتی، در حمله و عدم حمله به ایران موثر است؛ هرچه بیثباتی بیشتر، احتمال حمله کمتر.
لذا ممکن است در روزها یا حتی هفتههای آینده، لحن آمریکا نسبت به ایران مثبت شود.
همانطور که در فروردین چنین اتفاقی افتاد.
چراکه آمریکا نیاز به کنترل تنش در خاورمیانه خواهد داشت.
در این میان متغیرهای بسیار مهم دیگری نیز وجود دارد.
مواردی مانند روند عادیسازی سوریه و سعودی با رژیم؛ روند همکاری رژیم با آذربایجان؛ احتمال حمله به عراق یا لبنان توسط رژیم یا عوامل تکفیری؛ توان التهابآفرینی دشمن در مرزهای ایران؛ آتشبس در غزه و مسئله مهم روز بعد؛ التهابات داخلی ائتلاف نتانیاهو به ویژه درباره حریدیها؛ توانایی نیروهای نظامی ایران برای بازسازی نظامی؛ روند تحولات در جنگ اوکراین و...
به سهم خود موثر هستند.
شیوه مذاکره احتمالی هم مهم است.
چراکه طرف مقابل برای مذاکره نمیآید بلکه برای تحمیل خواستهاش حاضر خواهد شد.
در این میان هسته اصلی مسئله برای ما باید مذاکرات واقعا راهبردی با کشورهای قدرتمند غیر از آمریکا، تغییر انگارهی «ایران ضعیف» به «ایران قوی و دارای توان آفندی» در ذهن ترامپ و غربیان و همچنین ایجاد ضربه راهبردی به رژیم باشد.
راهبردهایی مانند فاصله انداختن بین ترامپ و نتانیاهو امتحان شده و در ۲۳ خرداد مشخص شده که بینتیجه است یا حداقل هسته مرکزی مسئله نیست.
عاشقانه نگریستن به مذاکره، آنهم در وضعیتی که دشمن اساسا به دنبال مذاکره نیست و مدل ژاپن پس از بمباران هیروشیما را پیشنهاد میدهد، عمق اشتباه آقایانی را نشان میدهد که هنوز در دهه هشتاد زندگی میکنند.
از آن طرف، صرفا منطقهای، نظامی و ایدئولوژیک دیدن درگیری با رژیم بدون پیوستهای اصلی جهانی و بدون عینک ژئوپولتیک هم، ما را به نقطهای بهتر از آنچه امروز هستیم نخواهد رساند.
مسئله هم نظامی-امنیتی، هم اقتصادی، هم سیاسی، هم ایدئولوژیک، هم فناورانه و هم...
است.
بافتار دیدن این پیچیدگی نیاز امروز ماست.
باید از برخی اشتباهات گذشته درس گرفت و دستگاههای تحلیلی که جنگ را نمیدیدند دور شد.
اقتصادسیاسی در کنار برخی موارد دیگر میتواند چراغ راه باشد.
باید قبل از هر چیز، نوع نگاه خود را تغییر دهیم و با شهامت، برخی راه های روشن اما نرفته را امتحان کنیم.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.