خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 24 تیر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

نتانیاهو: جنگ، پناهگاهِ پادشاهِ برهنه!

باشگاه خبرنگاران | بین‌الملل | سه شنبه، 24 تیر 1404 - 12:24
با توجه به اینکه نتانیاهو در محاصره رسوایی‌های داخلی و شکست‌های نظامی قرار گرفته، به جنگ به مثابه سپری برای پنهان کردن ضعف‌ها چنگ می‌اندازد.
جنگ،نتانياهو،اسرائيل،عمومي،اسرا،افكار،بازي،خشم،تبادل،فساد،دا ...

باشگاه خبرنگاران جوان؛ سمیه خلیلی - در حالی که بوی گند رسوایی‌های داخلی و شکست‌های پفتان‌خورده، اطراف بنیامین نتانیاهو را فرا گرفته، او همچنان با چنگ انداختن به شعله‌های جنگ، می‌کوشد ننگ از دامان خود پاک کند.
خشم او از افکار عمومی که خواهان توقف خونریزی‌اند، نه نشان از غیرت ملی، که فریادِ بیچارگیِ سیاست‌مداری است که جنگ را ابزاری برای پنهان‌کاری فساد و گریز از عدالت تبدیل کرده است.
این نمایش مضحک، نه‌تنها جان بیگناهان را می‌گیرد، بلکه اسرائیل را نیز به سوی پرتگاه تباهی می‌کشاند.
بنیامین نتانیاهو، نامی که این روز‌ها بیش از هر زمان دیگری با بوی خون، رسوایی و استیصال گره خورده است، در تازه‌ترین پرده از نمایش وقیحانه خود، به "افکار عمومی" حمله کرده است.
او که خود تحت تعقیب نهاد‌های قضائی بین‌المللی قرار دارد و پرونده‌های فسادش در داخل اسرائیل او را تا مرز سقوط کشانده بود، اکنون از انتشار نتایج نظرسنجی‌هایی خشمگین شده که نشان می‌دهد اکثریت شهروندان اسرائیلی خواهان توافق تبادل اسرا با حماس و پایان جنگ هستند.
این خشم، نه خشم یک رهبر مسئولیت‌پذیر، که عصبانیت یک قمارباز درمانده است که آخرین کارت خود را نیز در حال از دست دادن می‌بیند: "رسانه‌های اسرائیلی من را به خنثی کردن تلاش‌ها برای دستیابی به توافق تبادل متهم می‌کنند و تبلیغات حماس را تکرار می‌کنند.
"
این جملات، بیش از آنکه اتهام به رسانه‌ها باشد، اعترافی تلخ است به ماهیت واقعی رویکرد نتانیاهو به جنگ.
جنگ برای او، نه یک ضرورت امنیتی، بلکه یک پناهگاه متعفن است؛ پناهگاهی برای فرار از اتهامات فساد، از جمله پرونده‌های رشوه، کلاهبرداری و سوءاستفاده از اعتماد عمومی.
در دوران صلح، نتانیاهو تنها یک "نخست‌وزیرِ تحت بازجویی" بود که با کابوس دادگاه و زندان زندگی می‌کرد.
اما در سایه جنگ، او خود را به شمایل "رهبر زمان جنگ" درآورده تا با برافروختن آتش خشونت، اذهان عمومی را از کثافت‌کاری‌های شخصی و ناکارآمدی‌های سیستماتیک خود منحرف سازد.
این، اوج سوءاستفاده از قدرت و بازی با جان انسان‌ها برای بقای سیاسی یک فرد است.
جنگ به مثابه پوششی برای رسوایی: یک فرمول نخ‌نما
رویکرد نتانیاهو، یک فرمول نخ‌نما، اما همچنان کارآمد در دیکتاتوری‌ها و رژیم‌های بحران‌زده است: برای فرار از مشکلات داخلی، یک بحران خارجی بسازید.
سال‌هاست که نتانیاهو از این تاکتیک برای بقا در قدرت استفاده کرده است.
هر بار که فشار پرونده‌های فساد یا انتقادات داخلی افزایش می‌یابد، او با تشدید تنش‌ها در منطقه، حملات نظامی و یا تهدیدات بی‌اساس، فضای عمومی را به سمت مسائل امنیتی سوق می‌دهد.
هدف واضح است: در زمان جنگ، هیچ‌کس جرأت نمی‌کند از فساد بگوید، از مشکلات اقتصادی بگوید، از بی‌کفایتی بگوید.
همه باید پشت "رهبر زمان جنگ" جمع شوند.
اما این بار، بازی نتانیاهو بسیار کثیف‌تر و پرهزینه‌تر از همیشه است.
جنگ نه تنها به صد‌ها هزار آواره و هزاران کشته در غزه منجر شده، بلکه جامعه اسرائیل را نیز از درون دچار فرسایش کرده است.
درخواست برای توافق تبادل اسرا، نه "تبلیغات حماس"، که فریاد از جان‌گذشتگی خانواده‌های اسرا و نگرانی عمومی از آینده‌ای مبهم است.
وقتی نتانیاهو این خواسته‌ها را به "تبلیغات دشمن" نسبت می‌دهد، در واقع به مردم خود خیانت می‌کند و آنها را در جبهه دشمن می‌بیند.
این نشان می‌دهد که او تا چه حد از واقعیت جامعه خود فاصله گرفته و تا چه حد حاضر است برای بقای خود، از هر ابزاری، حتی تحریف افکار عمومی و لجن‌مال کردن رسانه‌ها، استفاده کند.
سایه شکست بر سر پادشاه متوهم
نتانیاهو نمی‌تواند خشم و ناامیدی خود را از شکست‌های فاجعه‌بارش در جنگ اخیر پنهان کند.
"عملیات ۱۲ روزه" (اشاره به جنگ اخیر در غزه) که با اهداف جاه‌طلبانه و وعده‌های بزرگ آغاز شد، با یک آتش‌بس متزلزل و بدون دستاورد استراتژیک ملموس برای اسرائیل به پایان رسید.
نه حماس از بین رفت، نه تونل‌ها به طور کامل نابود شدند، و نه امنیت کامل به شهرک‌های جنوبی اسرائیل بازگشت.
آنچه ماند، تصاویر بمباران بی‌رویه غزه، افزایش نفرت جهانی از اسرائیل، و از همه مهم‌تر، فروپاشی اسطوره "قدرت بازدارندگی" این رژیم بود.
نتانیاهو، با وجود لفاظی‌های تند و رجزخوانی‌های نظامی، در عمل نتوانست به اهداف اعلام شده خود دست یابد.
این شکست، نه تنها ضربه‌ای مهلک به اعتبار نظامی و امنیتی اسرائیل وارد کرد، بلکه ضعف‌های رهبری او را در مدیریت بحران‌ها بیش از پیش آشکار ساخت.
مردی که خود را "تنها کسی که می‌تواند اسرائیل را حفظ کند" معرفی می‌کرد، اکنون در مظان اتهام بی‌کفایتی و سوءمدیریت قرار گرفته است.
حمله او به رسانه‌ها و افکار عمومی، نه یک دفاع قدرتمند، بلکه آخرین تلاش‌های یک رهبر ضعیف و شکست‌خورده برای فرافکنی مسئولیت‌ها و سرپوش گذاشتن بر ناکامی‌های خود است.
این گونه رهبران، وقتی در میدان نبرد واقعی شکست می‌خورند، شروع به جنگیدن با "سایه‌ها" و "دشمنان خیالی" در داخل حکومت خود می‌کنند.
افسانه "مذاکرات پنهان" و بازی با اعصاب خانواده‌ها
وقتی نتانیاهو از "خنثی کردن تلاش‌ها برای دستیابی به توافق تبادل" توسط رسانه‌ها صحبت می‌کند، در واقع به شایعاتی دامن می‌زند که خود مسئول ایجاد ابهام در آنهاست.
او به جای شفافیت و صداقت با خانواده‌های اسرا و مردم، فضایی از بی‌اعتمادی ایجاد کرده است.
آیا واقعاً تلاش‌هایی برای تبادل اسرا در جریان است که نتانیاهو نمی‌خواهد به نتیجه برسد؟
یا این یک تاکتیک دیگر برای خرید زمان و تداوم جنگ است؟
عملکرد گذشته او نشان می‌دهد که او توانایی ویژه‌ای در بازی با اعصاب و احساسات عمومی برای منافع سیاسی خود دارد.
خانواده‌های اسرای اسرائیلی، ماه‌هاست که در آتش انتظار می‌سوزند.
هر روز انتظار، برای آنها یک عمر است.
در چنین شرایطی، رهبری که باید امیدآفرین و صادق باشد، با فرافکنی و اتهام‌زنی به رسانه‌ها، بر رنج آنها می‌افزاید.
این رفتار نه تنها بی‌رحمانه است، بلکه نشان می‌دهد نتانیاهو تا چه حد از فشار افکار عمومی در مورد پرونده اسرا هراسان است.
او می‌داند که اگر این پرونده حل نشود، خشم عمومی از او بیشتر خواهد شد و از آنجایی که جنگ به او نفع می‌رساند، تمایلی به حل این بحران انسانی ندارد.
این بازی کثیف، جان و روح خانواده‌های درگیر را نابود می‌کند.
پروژه‌ی ویرانگر "امنیتِ شخصی به جای امنیت ملی"
راهبرد نتانیاهو در سال‌های اخیر را می‌توان به روشنی این گونه تعریف کرد: تأمین "امنیت شخصی" خود از طریق قربانی کردن "امنیت ملی" اسرائیل.
او برای فرار از محکومیت در دادگاه، از هر ابزاری استفاده کرده است: از تضعیف قوه‌ی قضائیه و تلاش برای اصلاحات قضائی که به نظر منتقدان، هدفش مصونیت‌سازی برای خودش بود، تا تشدید تنش‌های منطقه‌ای و دامن زدن به جنگ‌های بی‌حاصل.
این رویکرد، نه تنها شکاف‌های عمیقی در جامعه اسرائیل ایجاد کرده، بلکه این رژیم را در مسیر خطرناکی از انزوای بین‌المللی قرار داده است.
اعتراضات بی‌سابقه در داخل اسرائیل علیه نتانیاهو، حتی پیش از جنگ اخیر، گواه این واقعیت است که بخش وسیعی از جامعه اسرائیل دیگر تاب تحمل این "پادشاه برهنه" را ندارد.
آنها دریافته‌اند که امنیت واقعی، با فساد و دروغ و دیکتاتوری درآمیخته نمی‌شود.
رهبری که منافع شخصی خود را بر منافع کل ملت ترجیح می‌دهد، نه تنها به داخل آسیب می‌زند، بلکه از بیرون نیز آسیب‌پذیر می‌شود.
بی‌ثباتی داخلی، همراه با شکست‌های نظامی، تصویری از یک رژیم در حال فروپاشی را ترسیم می‌کند.
یک پایان محتوم
اظهارات اخیر نتانیاهو، نه فریاد قدرت، که ناله‌ی استیصال است.
او با متهم کردن رسانه‌ها و مردم خود به تکرار "تبلیغات دشمن"، سعی در پوشاندن شکست‌های استراتژیک و رسوایی‌های اخلاقی خود دارد.
اما این بازی دیگر جواب نمی‌دهد.
جامعه اسرائیل خسته و ناامید است و جهان نیز دیگر فریب لفاظی‌های او را نمی‌خورد.
نتانیاهو جنگ را به ابزاری برای فرار از عدالت و پنهان کردن "کثافت‌کاری‌های" خود تبدیل کرده است.
اما تاریخ نشان داده که هیچ رهبری نمی‌تواند برای همیشه پشت شعله‌های جنگ پنهان بماند.
آتش جنگ، دیر یا زود، دامن خود او را نیز خواهد گرفت.
روزی فرا خواهد رسید که او مجبور خواهد بود در برابر افکار عمومی داخلی و نهاد‌های قضائی بین‌المللی، پاسخگوی اقدامات ویرانگر خود باشد.
آن روز، شاید دیر نباشد.