چگونه تهدید ضربالاجل ۵۰ روزه ترامپ علیه پوتین نتیجه معکوس خواهد داشت
به باور کارشناسان بعید است که تهدیدات ترامپ و پیامدهای اقتصادی پیشرو، پوتین را مرعوب کند یا او را به پذیرش آتشبس زودهنگام متقاعد سازد.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ اعظم پورکند - دونالد ترامپ در شش ماه اول از دومین دوره ریاستجمهوری خود، علاقهاش به سه چیز را بهروشنی نشان داده است: معاملات، تعرفهها، و ضربالاجلها.
او توانست این سه علاقه را روز دوشنبه در دیدار خود با دبیرکل ناتو، مارک روتi، در دفتر بیضی کاخ سفید با هم ترکیب کند.
تنها لحظاتی پس از آنکه دو مقام طرح جدیدی برای ارسال کمکهای نظامی به اوکراین اعلام کردند، ترامپ ضربالاجلی ۵۰ روزه برای ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، تعیین کرد تا با آتشبس موافقت کند.
ترامپ به خبرنگاران حاضر گفت: «اگر طی ۵۰ روز به توافق نرسیم، تعرفههای ثانویه صد درصدی وضع خواهیم کرد.»
با این حال، بعید است این تهدید محاسبات پوتین را تغییر دهد یا موجب پایان سریع جنگ شود.
در واقع، ضربالاجل ترامپ به احتمال زیاد وضعیت را برای خود او دشوارتر خواهد کرد: انعطافپذیریاش در آینده را محدود میکند، دستیابی به توافق مورد نظرش را دورتر میسازد و او را وادار به اقداماتی میکند که به منافع آمریکا لطمه میزنند، نه آنکه آن را پیش ببرند.
ترامپ در کنفرانس خبری خود با روته، دقیقاً مشخص نکرد که منظورش از «تعرفههای ثانویه» چیست.
همچنین مشخص نبود که آیا مجازات مورد نظر ترامپ شامل تعرفههایی بر تجارت مستقیم با روسیه است، یا «تحریمهای ثانویه» علیه شرکای تجاری روسیه – یا ترکیبی از هر دو.
با این حال، صرفنظر از جزئیات، بعید است که پیامدهای اقتصادی پیشرو، پوتین را مرعوب کند یا او را به پذیرش آتشبس زودهنگام متقاعد سازد.
برای شروع، اگر منظور ترامپ تعرفه بر تجارت مستقیم با روسیه باشد، این تهدید اساساً پوچ است.
در سال ۲۰۲۴، ایالات متحده تنها حدود ۳ میلیارد دلار کالا از روسیه وارد کرده است، که اعمال تعرفه بر آن تأثیر قابلتوجهی بر اقتصاد مسکو نخواهد داشت.
اگر در عوض منظور ترامپ تحریمهای ثانویه یا مجازاتهای اقتصادی علیه کشورهایی مانند چین، اتحادیه اروپا و هند باشد — کشورهایی که نفت و سایر کالاهای روسی را خریداری میکنند — آنگاه ممکن است این تهدید برای روسیه جدیتر باشد؛ اما فقط اگر ترامپ آن را واقعاً اجرا کند.
تصمیم ایالات متحده برای تحریم شرکای تجاری روسیه ممکن است درآمدهایی را که مسکو برای تأمین مالی ماشین جنگی خود نیاز دارد، به خطر بیندازد.
اما همزمان مشکلات سیاسی و اقتصادی متعددی برای واشنگتن ایجاد خواهد کرد، که به نوبه خود اعتبار تهدید ترامپ و اثربخشی آن بهعنوان ابزار فشار را زیر سوال میبرد.
چنین سیاستی نه تنها مذاکرات فعلی ایالات متحده با شرکای تجاری مهم خود را مختل خواهد کرد، بلکه به اقتصاد آمریکا نیز فشار وارد میآورد.
در مورد هند و اروپا، ترامپ مجبور خواهد شد مجازاتهای اقتصادی سنگینی علیه شرکای امنیتی حیاتی خود اعمال کند.
به همین دلایل، ایالات متحده بهطور تاریخی فقط بهطور گزینشی و پراکنده از تحریمهای ثانویه استفاده کرده است، معمولاً علیه دشمنان، نه متحدان.
در این مورد هم احتمالاً همینگونه خواهد بود.
علاوه بر این، حتی اگر تحریمهای ثانویه هم اعمال شوند، تضمینی نیست که واقعاً درآمدهای روسیه را قطع کنند، چراکه مسکو در دور زدن فشارهای اقتصادی آمریکا و اروپا از طریق بازار سیاه و ناوگان سایهاش بسیار ماهر شده است.
مهمتر از همه، پوتین و اقتصاد روسیه تا اینجا در برابر سلاحهای اقتصادی غرب مقاومت زیادی از خود نشان دادهاند و دلیلی وجود ندارد که این بار اوضاع متفاوت باشد.
در واقع، پس از اعلام تهدید ترامپ، بازار بورس روسیه حدود سه درصد رشد کرد — نشانهای از آنکه سرمایهگذاران روسی نیز تهدید را جدی نگرفتهاند.
بنابراین، پوتین بهاحتمال زیاد نه از تهدید اقتصادی ترامپ میهراسد، و نه هزینههای متوسط آن را جدی تلقی میکند.
اگر توانایی ترامپ در وادار کردن پوتین به میز مذاکره از طریق ابزار اقتصادی محدود باشد، توان نظامی او حتی کمتر است.
پوتین در میدان نبرد دست بالا را دارد، و توافق جدید کمک نظامی، که طی آن اروپا سلاحهای آمریکایی را برای اوکراین خریداری میکند، بهاحتمال زیاد این وضعیت را تغییر نخواهد داد.
محدودیت توان تسلیحاتی غرب
سلاحهایی که اروپا بتواند بهسرعت از آمریکا خریداری یا از ذخایر خود به اوکراین ارسال کند، هم از نظر تعداد اندک خواهند بود، و هم از نظر نوع محدود.
پس از بیش از سه سال جنگ، نه آمریکا و نه اروپا ذخایر گستردهای از مهمات یا دیگر انواع تسلیحات برای ارائه ندارند.
سفارشهای جدید باید در خطوط تولید ساخته شوند و تا زمانی که به میدان نبرد برسند، کمک فوری به نیروهای اوکراینی نخواهند کرد.
علاوه بر این، تسلیحات دفاعی مانند سامانههای پاتریوت و موشکهای رهگیر — که محور اصلی اعلامیه دیروز بودند — میتوانند از غیرنظامیان اوکراینی محافظت کنند، اما تأثیر چندانی بر خطوط مقدم آسیبپذیر اوکراین نخواهند داشت.
ادامه حملات پوتین به شهرهای اوکراین و پیشروی تابستانی ارتش روسیه نشاندهنده اعتماد او به توانایی نظامیاش برای ادامه جنگ در آینده قابل پیشبینی است.
بسته کمک نظامی ضعیفی که روز دوشنبه اعلام شد، بعید است در این زمینه تأثیری بگذارد.
در نهایت، ضربالاجل جدید ترامپ، مانند ضربالاجلهای قبلی او، بعید است در تصمیمگیریهای پوتین نقشی داشته باشد یا مسیر جنگ را تغییر دهد.
پوتین بیش از حد روی نتیجه این جنگ سرمایهگذاری کرده است، و بعید است پیش از دستیابی به اهداف اصلیاش، یا صرفاً بهخاطر یک ضربالاجل مصنوعی و تحمیلی آمریکا، که او همچنان برتری نظامی دارد، دست از جنگ بکشد.
در این زمینه، روسیه مانند هر کشور درگیر در جنگ دیگری است: تا زمانی که احتمال بهرهبرداری بیشتر از ادامه جنگ وجود دارد، حاضر به صلح نخواهد بود.
تهدیدی که ممکن است صلح را عقب بیندازد
تهدید ترامپ نهتنها احتمال صلح را افزایش نمیدهد، بلکه ممکن است دستیابی به راهحل در آینده نزدیک را سختتر کند — هم با تقویت عزم پوتین برای ادامه جنگ، و هم با به خطر انداختن کانالهای تازه گشودهشده ارتباطی میان واشنگتن و مسکو.
این ضربالاجل همچنین کارایی ترامپ بهعنوان میانجی را تضعیف کرده و انعطافپذیری مورد نیاز او برای بستن یک توافق میان روسیه و اوکراین را محدود میکند.
وقتی ۵۰ روز به پایان برسد و پوتین هنوز با آتشبس موافقت نکرده باشد، ترامپ با یک انتخاب ناخوشایند روبهرو خواهد شد: یا عقبنشینی کرده و نشانه ضعف نشان دهد، یا اقدامات اقتصادیای اتخاذ کند که به ایالات متحده آسیب میزند، شرکای نزدیک را از خود میراند، و تقریباً با قطعیت، پایان جنگ را به آیندهای دورتر میبرد.
با این حال، روزنهای از امید باقی است — پنجاه روز مدت زیادی است و به اوایل پاییز خواهد رسید؛ زمانی که تهاجم تابستانی روسیه به پایان میرسد و زمستان در راه است.
در آن مقطع، ممکن است تمایل به یک دور جدید از مذاکرات به وجود آید، بهویژه اگر پوتین احساس کند که به اندازه کافی دستاورد نظامی داشته و ترجیح دهد به توافقی که بیشتر اهداف جنگیاش را محقق کند برسد، تا اینکه همچنان بجنگد.
البته چنین تغییری هیچ ربطی به ضربالاجل ترامپ نخواهد داشت —، اما مقامات امنیت ملی آمریکا باید از حالا برای بهرهبرداری از چنین فرصتی آماده شوند.
این آمادگی شامل تلاش برای دیدارهای دوجانبه در سطح کاری بین واشنگتن و مسکو و تشویق مذاکرات مستقیمتر میان روسیه و اوکراین میشود.
پایان دادن به جنگ اوکراین بسیار دشوارتر از صدور ضربالاجل است، اما شاید بهزودی فرصتهایی برای صلح بهطور طبیعی پدید آید.
واشنگتن باید آماده باشد تا از آنها بهره ببرد.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرافت