برنامه هستهای، لوکوموتیو پیشرفت است نه مانع و تهدید آن
عضو حزب منحله مشارکت مدعی شد: برنامه هستهای هزینه قابل توجهی به کشور تحمیل کرده است و با پول آن میشد لوکوموتیو توسعه را به حرکت درآورد!

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه زنجیرهای هم میهن از سعید حجاریان پرسیده است: بهنظر شما «توان هستهای» چه نقشی در جایگاه منطقهای ایران دارد و باید داشته باشد؟
شما سابقاً گفته بودید: «اتم و مشتقاتاش برای ما پرمخاطره و پرهزینه است؛ چه یک گرم، چه صد کیلو؛ چه غنای یک درصد، چه ۲۰ درصد».
اگر بخواهید تفسیر به رأی کنید میتوانید استدلال کنید همان چند صد گرم باعث دردسر شد و حمله به ایران را توجیه کرد.
در مقابل میگویند اگر ایران پروژه هستهایاش را سریعتر تعیین تکلیف کرده بود، از N.P.T خارج شده بود و حتی معطوف به ساخت بمب بود، میتوانست برای خود بازدارندگی بهوجود بیاورد.
این وضعیت غبارآلود نسبت به توان هستهای را باید چگونه فهم کرد؟
حجاریان در پاسخ میگوید: ورود به پروژه هستهای و ماندن در آن، خرج زیادی برای کشورها دارد و تاکنون مخارج قابلتوجهی بر ما تحمیل شده است که با پول آن میشد لوکوموتیو توسعه را کاملاً به حرکت درآورد.
اما آنچه فعلاً دست ما را گرفته است ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم است که از ترس جاسوسها و...
باید آن را پنهان نگه داریم و نمیدانیم در میان مطالبه خروج از N.P.T و همکاریِ حداقلی باید کجا بایستیم.
یعنی یک امر استراتژیک تبدیل به تفنن برخی افراد شده است.
این راه از ابتدایش پرخطر بود و روسها به ایران تذکر دادند وارد این وادی نشوید اما توجهی نشد.
او میافزاید: «حالا بیایید فرض کنیم از همان ابتدا ما رفته بودیم سراغ بمب؛ مگر کره شمالی که بمب دارد، شعار محو کشوری را سر میدهد؟
گاهی آزمایشی میکند و باقی اوقات ساکت است.
ولی بهلحاظ توسعه کاملاً عقبمانده است.
از آن گذشته، همان که کره شمالی را مجهز به این سلاح کرد، یعنی چین، افسار آن را به دست دارد و دشوار است کره شمالی بیاجازه چین به همسایه جنوبیاش یا ژاپن حمله کند.
میخواهم بگویم دنیا، دنیای بمبسازی و بمببازی نیست.
از آن گذشته، من معتقدم اسلام ما را از استفاده از سلاح کشتار جمعی یعنی «ش.م.ر» منع کرده است و این خلاف مروّت و انسانیت و شرع است که از این نوع سلاحها استفاده شود».
مشکل هممیهن و حجاریان در این گفتوگو این است که برنامه هستهای را به بمب اتمی فرو کاسته و این برنامه را پرهزینه و پر مخاطره تلقی کردهاند.
در نگاه غربزدگان، هر آنچه غرب برای دیگران صلاح بکند، صلاح و مصلحت است و باید دنبالش رفت و هر چیزی را که غرب بر حذر داشت، هزینه و خسارت و خطر است و باید دست کشید.
با این نگاه عاریهای و منفعلانه، داشتن استقلال و آزادی یا اهتمام به پیشرفتهای فنی در حوزههای مختلف و قدرتمند شدن و به نقطه بازداری رسیدن پر هزینه و خطر است و بنابراین نباید سراغش رفت!
طیف منفعل و نفوذ زده هرگز به این واقعیت مهم فکر نمیکند که برنامه هستهای، یکی از پیشرانهای مهم توسعه و پیشرفت در جهان است و از قِبَل این برنامه، دستاردهای مهمی مانند تأمین برق هستهای، تولید رادیو دارو و انواع معالجات پزشکی، تشخیص انواع بیماریها، اصلاح ژنتیک، بهبود محصولات کشاورزی، مدیریت منابع آب، ارتقای صنایع غذایی، شیرین سازی آب دریا، بهبود و ارتقای محیط زیست، حاصل میشود.
مثال ناقص این است که کسانی پس از کشف برق و رونق صنعت مکانیزه مدعی میشد که میشود بلکه باید، از این دستاورد بزرگ بشری چشم پوشید و در دوره ما قبل آن زیست!
نکته دیگر اینکه برنامه هستهای ایران عاریتی و طفیلی نیست بلکه کاملاً بومی و بر اساس نیازهای پیشرفت کشور تعبیه شده است و اگر در دهه گذشته با عملیات فریب غرب و همراهی طیف غربگرا یا منفعل به تعطیلی نیفتاده بود حتما از نظر تولید انرژی و رونق اقتصاد کشور و صادرات انواع محصولات غیر نفتی مرتبط، در جایگاه درخشانی قرار داشتیم.
بنابراین خسارت چند لایه پدید آمده، نتیجه خود برنامه هستهای نیست بلکه نتیجه توهم اعتماد به شیطان بزرگ و تنشزدایی یکطرفه و گرفتن شتاب از پیشرفتهای هستهای کشور است.
خسارت اصلی، همین ذهنیت ویروسزده و تابع امر و نهیهای استعمارگران است که موجب شد بدترین رکوردهای اقتصادی در دولت روحانی ثبت شود.